كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> مباحث متفرقه
پاسخ دادن به این موضوع رفتن به صفحه 1, 2, 3, 4, 5, 6  بعدی
حرف دلتو بگو واقعا بگو ؟
پست تاریخ: شنبه 14 اردیبهشت 1387 - 19:57    
anar
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 112
عضو شده در: 29 تیر 1386
محل سکونت: SAVEH
iran.gif


امتياز: 1074

عنوان: حرف دلتو بگو واقعا بگو ؟ خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

حرف دلتو بگو واقعا بگو .من این پستو اینجا زدم چون حداقل 80 درصد از شما ها همدیگه رو ندید یعنی از نزدیک .حالا بیا و حرف دلتو بگو جون من بدون سانسور و ترس و لرز بگو .در هر مورد که دوست داری مثل عشق، آرزو، اجتماع و همه چی هرچی که دوست داری ؟ Crying or Very sad Razz

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 15 اردیبهشت 1387 - 13:15    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

من به عنوان نفر اول می خوام حرف دلم و بگم.
اول اینکه خیلی ممنون anar, جان
دوم اینکه
ای بابا اینم شد دنیا نمیدونم شاید مملکت ما این شکلی بقه مردم دنیا خیلی راحت تر از ما زندگی میکنن. شایدم من سخت میگیرم . من از اینجا از آدماش گله دارم.
من از این جامعه از این دولت ازین مردم گله دارم . تعجب نکنید!
اینهارو سمیرا داره میگه . ولی این جامعه کسل کننده شده. همه مینالن تو چهره مردم شادی نیست . به خدا راست میگم یه روز بیاید تو خیابونای تهران آدمهارو نگاه کنید . نمیدونم شاید درست میشه یه روزی یعنی امیدوارم روزی بشه تو چهره مردم شادی و امید و دید.

ولی من نا امید نیستم . در ضمن دوستای ندیده زیادی تو این سایت دارم که دوستشون دارم . البته بعضی هاشون رو دیدم . Wink اما مهم دیدن نیست مهم اینه که تونستم باهاشون ارتباط خوب و قشنگی برقرار کنم و محیط خوب و قابل اعتمادی برای دوستی پیدا کردم.

گرچه خیلی ها رفتن من که دلم براشون تنگ میشه ! ( یکم سوت وکور شده اینجا مگه نه؟)
Rolling Eyes

سارا جون دختر لیبرو هم بزرگ شده باباو مامان دد میگه


anar, جان من فکر کنم شما حرفای بیشتری برای گفتن داری
شما بگو عزیز

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: anar (دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 - 21:01)

پست تاریخ: دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 - 08:19    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

chaser, [جان زدی تو کار سیاست ! اگه کاندید شدی من به شما رای می دهم !
درباره مملکت باشما موافقم . خشمگين حرف دل همه است ولی لطفا" راه حل رائه بدین Surprised
8)

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 - 11:21    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5497
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47801

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام؛
آقا! مي​گم من دارم کم​کم به خودم شک مي​کنم Shocked
من تو چهره همه دارم شادي مي​بينم Shocked
من نه از جامعه گلايه دارم، نه از دولت و نه از مردم Shocked
من حرف دل همه رو چيز ديگه​اي مي​شنوم Shocked
تازه! من هر روز جنب و جوش بيشتري در سايت مي​بينم Shocked
من در مورد مملکت هم با شما موافق نيستم Shocked

نمي​دونم، ... واقعاً دارم به خودم شک مي​کنم Shocked
شايد به خاطر اينه که افرادي که انتخاب مي​کنم براي اينکه دور و برم باشن، دقيقاً:
تو چهره مردم شادي مي​بينن Shocked
نه از جامعه گلايه دارن، نه از دولت و نه از مردم Shocked
حرف دل همه مردم رو چيز ديگه​اي مي​شنون Shocked
در مورد ممکلت هم با شما موفق نيستن Shocked
تازه! اون​ها هم گاهي به خودشون شک مي​کنن Shocked

باور نمي​کنيد اگر بگم ما توي خانواده​مون هرگز ازين حرف​هاي منفي نداشتيم، اصلا وقتي حرف منفي مي​شنيديم، بدنمون شروع به لرزيدن مي​کرد! تا اينکه يه داماد وارد خونه ما شد Crying or Very sad که اي کاش همين داماد با طرز فکري شبيه به ما وارد خونه مي​شد Embarassed
چيزي نگذشت که خواهر من هر وقت مي​اومد خونه ما شروع مي​کرد حرف​هاي منفي زدن!
اين شد که من هم رک و پوس​کنده به دامادمون و خواهرم گفتم: خواهرم! و علي آقاي عزيز! حرف​هاي منفي​تون مال خودتون و مال خونه​تون، هر وقت اومديد خونه ما، مثب​هاي زندگيتون رو مي​گيد Wink

خلاصه، نزديک بود:
تو چهره مردم شادي نبينيم Shocked
هم از جامعه گلايه داشته باشيم، هم از دولت و هم از مردم Shocked
حرف دل همه مردم رو منفي بشنويم Shocked
تازه! اونوقت با شما موافق هم مي​شديم Shocked
اما خداييش يه مزيت داشت و اون اينکه:
ديگه به خودمون شک نمي​کرديم! Mr. Green

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 16 اردیبهشت 1387 - 20:59    
anar
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 112
عضو شده در: 29 تیر 1386
محل سکونت: SAVEH
iran.gif


امتياز: 1074

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

ای آقا حمید فک کنم شما هم جای گرمی خوابیدید .این مردم که میبینی شادن یا صورتشونو با سیلی سرخ کردن یا نقاب رو صورتشون دارن ،نقابی به شکل خندان اما پشت این نقاب یه آدم هست که صورتش پر شده از چین و چروک صبح ها قبل اینکه آفتاب در بیاد میره سر کار و شبها بعد اینکه خورشید غروب میکنه از سر کار برمیگرده آخرش که چی کل پولشو میده یک کیلو برنج میخره اونم اگه پولش خرج چیز دیگه نشه .تو این مملکت نمیتونی حرف دلتو بگی اگه عاشق باشی میگن دیونست اگه کار گیرت نیاد میگن الافه خاک بر سرش اگه بری سر کار میگن داره بلا نصبت مثل ... کار میکنه اگه چاق باشی میگن مفد خوره اگه لاغر باشی میگن بد بخته هیچی گیرش نیامده بخوره واقعا من دلم از همه مردم گرفته از این جماعت زنده کش مرده پرست خلاصه منو ببخشید که اینجوری حرف زدم چون داره کمکم تنهایی سایشو بیشتر روی من میندازه اونقدر که دیگه دارم دیونه میشم Crying or Very sad Embarassed

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 - 07:34    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

Hamid, جان احتمالا" شما چشم بصیرت داری که این چیزهایی که گفتی می بینی ! یا اینکه اصلا " نمی خواهی بهش فکر کنی .دیدگاه مثبت شما دلیلی بر نبود مشکلات نیست .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 - 09:50    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

من معذرت می خوام . خیلی جلوی خودم رو گرفتم تا این حرفا رو نزنم اما حمید جان موافقم با این موضوع که مثبت ببینیم و بشنویم .
اما تا حالا شده به هر دری بزنی برای پول در آوردن تا حقوق خوبی در بیاری بتونی تو این جامعه که یه روز یهو قیمت گوجه فرنگی میشه 3000 تومن یه زندگی بچرخونی تا پدر عروس دست دخترشو بگذاره تو دستت. اما نشه. نشه نشه
میفهمید چی میگم . تا حالا شده به خاطر عشقت تو این جامعه با مشکلاتش بجنگی بعد نتونی و اخرش شرمنده بشی . تا حالا شرمنده شدی . میفهمی یه آدم تحصیل کرده با خانواده مثل من و شما محترم به خاطر پول شرمنده بشه یعنی چی .
حالا چرا یه جوون با استعداد چون باباش سرمایه نداشته بهش بده نتونه مثل یه جوون دیگه که از جیب پر پول باباهه می خوره و صداشم در نماید زندگی درست کنه نتونه ازدواج کنه نتونه مثل اون ماشین داشته باشه .
نمیگم خونه داشته باشه چون تو تهران فقط 1 درصد مردم خونه دار میشن اونم آدمای میلیاردر
خبر داری حمید جان خونه متری چنده اگه بگم 2 میلیون تو منطقه متوسط باور میکنی
اگه بگم اجاره خونه برای یه خونه 45 متری چنده اون وقت میفهمی من از چی میگم.
حرف من سیاست نیست
ای کاش ای کاش ای کاش این چیزی که ازش میگم سیاست بود.
ببخشید از قیمت گوجه و این چیزهای کوچیک صحبت کردم فقط می خوام بگم از همین چیزهای کوچیک بگیر و برو جلو اگه باور نداری از
sistemprof, بپرس که قطعا سرش تو خرج زندگی هست .

اما گفتن مشکل کاری رو درست نمیکنه . بگردیم راه حل بدیم . ما ها باید راه حل بدیم اما حق نداریم صورت مسئله رو پاک کنیم .

حمید جان ببخشید شما سرور مایی Wink

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 - 12:50    
anar
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 112
عضو شده در: 29 تیر 1386
محل سکونت: SAVEH
iran.gif


امتياز: 1074

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

من با نظر این دوستانم chaser, sistemprof, کاملا موافقم و آرزو میکنم ایرانی همیشه در بالاترین جا ها باشه و نه به خاطر فقر دست به هرکاری بزنه.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 - 15:23    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5497
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47801

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

مجدداً سلام؛
ببينيد، هر انساني يک ظرفيتي براي «جوش خوردن» داره، درسته؟
خوب، پس اگر هر انساني فقط جوش خودش رو بخوره و از نداري خودش بناله، به نظر من جهان مي​شه گلستان!
نمي​دونم اين چه عادت بدي هست که ما داريم! خودمون توي ناز و نعمت هستيم، و فقط حرفمون اينه که: «هيچ کس آه نداره با ناله سودا کنه!» بعد که ازش مي​پرسي مگه تو الان وضعت بده؟ مي​گه: نه، من که الحمد لله وضعم خوبه، مردم رو مي​گم Shocked
اگر قرار باشه هر کس جوش همه مردم رو بخوره که ديگه هيچي!
اين يک مسأله.

اما به شخصه معتقدم مشکلاتي که اکثر ايراني​ها دارن، به چند دليله!
اول و مهم​ترينش اينه که: ما خيلي کم به خدا ايمان داريم!! هر چند ديني رو برگزيديم که از همه دين​ها بيشتر إتقوا الله و آذکروا الله گفته.
من اگر الان بگم: براي هر کاري و مشکلي به خدا متوسل بشيد، مطمئناً اين توي ذهن شما هست که: درسته، اما خدا که واسه آدم پول نمي​شه! Shocked
يعني واقعاً اين، بي​ايماني نيست؟
چرا خدا واسه خيلي​ها همه چيز مي​شه، واسه من و شما نمي​شه؟!
باز هم به شخصه معتقدم هر کس پيوندش رو با خدا محکم کنه، خداوند خودش قول داده درهاي مخفي به روي او باز کنه، اين هم سندش:
توي مجله بشارت خوندم که امام خميني در اوان جواني دست فرزندانش رو گرفت و پيش مرحوم نخودکي رفت و گفت: شنيده​ام شما علم کيميا بلديد. اگر ممکنه به من هم ياد بديد تا اگر ممکن بود با آن مخارج زندگي را برآورده کنم.
مرحوم نخودکي پرسيد: بر فرض هم که ياد بگيري، اولاً آيا مطمئني که داشتن ثروت به صلاح توست؟ و ثانياً آيا قول خواهي داد از آن در راه خدا بدهي؟
امام کمي فکر کرد و ديد واقعاً سخت است. گفت: نه!
مرحوم نخودکي گفت، به شما مجموعه ذکري ياد مي​دهم که اگر مراقبت کنيد، از هر ثروتي بالاتر است.
بگذريم،​ اون مجموعه ذکر رو نمي​گم! خودتون اگر طالب باشيد، پيدا مي​کنيد. اما آخرين ذکري که توي اون مجموعه مي​گه، تکرار سه مرتبه​اي اين يک و نيم آيه است که شما روي برخي انگشترها هم ديديد. آيات 2 و 3 سوره طلاق که واقعاً اشک آدم رو توي اين عصر تکنولوژي در مي​آره:
انتهاي آيه دو و کل آيه سه:


... وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ﴿ 2 ﴾ وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَي‏ءٍ قَدْراً ﴿ 3 ﴾


و هر کس تقوا پيشه کند،[ خداوند ] براى او راه خارج شدن (مخرجا) از مشکلات قرار مى​دهد.و از جایى که حسابش را نمى کند، به او روزى مى رساند، و هر کس بر خدا اعتماد کند خداوند براى او کافي​ست .خدا فرمانش را به انجام رساننده است. به راستى خدا براى هر چیزى اندازه​اى مقرر کرده است.

And whosoever keepeth his duty to Allah, Allah will appoint a way out for him,
And will provide for him from (a quarter) whence he hath no expectation. And whosoever putteth his trust in Allah, He will suffice him. Lo! Allah bringeth His command to pass. Allah hath set a measure for all things.


من نمي​دونم ديگه خدا بايد چطوري مي​گفت؟ Embarassed

و اما، مشکل ديگه اکثر مردم ما خيلي مي​بخشيد، اما «بي​عقلي» هست!
فقط توجه کنيد که من توي غار ننشستم بخوام الکي اين حرف​ها رو بزنم، اگه به روابط عمومي هست، روابط عمومي من از همه قوي​تره! فقط نزديک 200 تا شخص خاص که تقريباً روزانه باهاشون سر و کار دارم، شماره موبايلشون توي گوشي منه!! مي​خوام بگم که روي تک تک افراد بررسي کردم و به نتايجي رسيدم.
chaser, جان، جالبه که بدوني، اکثر کساني که از اين روزگار مي​نالند و حرفشون مدام، بي​پولي هست،​ وقتي کنار دستشون گوشي تلفن هست و مي​دونن که من يک تلفن کنارم هست، با گوشي موبايل خودشون زنگ مي​زنن به گوشي موبايل من
باور کنيد، چند بار سر اين موضوع پشت گوشي گريه​م گرفته!
مي​گم آخه محمدم! حسينم! مهدي من! و ... آخه چرا يه کم فکر نمي​کنيد! همين شما هستيد که وقتي قبض موبايلتون آخر ماه مي​ياد 40 هزار تومن، به هر چي دولت و سياسته فحش مي​ديد! در حالي که من تا به حال بيشتر از 4 هزار تومن در دو ماه پول موبايل ندادم!!!
گوشيم هم از همه شما واسه کلاس گذاشتن بهتره، افرادي هم که مي​شناسم و بخوام بهشون زنگ بزنم هم خيلي با کلاس​تر از دوستان شما هستن! اين دليل نمي​شه شما وقتي بيکار مي​شيد موبايل رو برداريد الکي با دوستتون صحبت کنيد!!
اگر اين کم​عقلي​ها رو داريد، پس چشمتون کور، بايد هم، از همه بدبخت​تر و گداتر باشيد!! (منظورم به افرادي هست که اين ويژگي​هاي بد رو دارن)

و اما مشکل ديگه اکثر مردم، تنبلي و در عين حال پرتوقع بودن هست!
به خدا قسم توي اداره دهان من مو درآورد و نتونستم به همکارانم بفهمونم که به جاي چرت و پرت گفتن و خنديدن و مسخره کردن همديگه بشينيد چهار تا کتاب بخونيد، چهار تا روزنامه بخونيد، حد اقلش اينه که از اقتصاد مملکت سر در مي​ياريد! هميشه که قرار نيست توي اين شغل بمونيد، اين شغل يک شغل موقت هست، بايد وارد بازار بهتري بشيد،​ بايد ترقي کنيد!
باور کنيد، چهار ساعت وقت داشتيم مثل طلا! من قبلاً هم گفتم، شغل به زيبايي شغل من وجود نداشت! منظورم بخش 118 مخابرات شهرمون هست، چهار ساعت مي​رفتي سر کار، اون هم 8 تا 12 شب که کلاً توي اين چهار ساعت بايد هر ده دقيقه يک خط رو از حفظ جواب مي​دادي! از کامپيوتر مزاحم و تلويزيون مزاحم هم به دور بودي و مي​شد کلي کتاب و مطلب خوند و نوشت! من بيش از 200 کتاب توي اين دو سال خوندم و دقيقاً طي اين دو سال، هر شب و هر شب همون آدم​هايي که هميشه بحثشون اين بود که:
مملکت داغونه!
مملکت اقتصاد نداره!
ما هشتمون گرو نهمونه و ده​ها حرف مفت ديگه​اي که خودتون هر روز از همه مي​شنويد، اين آدم​ها، هر شب و هر شب مي​زدند تو سر و کله هم و مي​خنديدند! خسته که مي​شدند مي​رفتند سراغ بحث سياسي! واقعاً اين گريه نداره؟
(من طبق اون چيزي که در بالا گفتم، به خاطر اينکه نتونستم هر شب با شنيدن اين نوع حرف​ها بلرزم و افسوس بخورم، با اون شغل خداحافظي کردم)
باور کنيد، رئيس شرکت راني که توي ساوه يه شرکت زده، به استاد زبان ما مي​گفت:
ما بررسي کرديم، ديديدم توي ايران، پول کارگر خيلي ارزونه. يک دهم اون چيزي که مي​خواهيم به يک خارجي بديم.
آمديم، با کلي ذوق و شوق شرکت زديم، نيروهاي ايراني رو استخدام کرديم.
اما غافل از اينکه ايراني، يک بيستم خارجي هم کار مفيد انجام نمي​ده و هميشه دو قورت و نيمش باقيه!
به خدا گاهي اوقات فکر مي​کنم اگر ما امام زماني نداشتيم که مراقب باشه ديوار ايران نريزه يا يه سري بنده پاک نداشتيم که خدا بهشون افتخار کنه، ما ايراني​ها از بس خيلي مي​بخشيد، اما از بس «بي​فکر» هستيم، بايد از آفريقايي هم جايگاه بدتري توي اين دنيا مي​داشتيم!

خلاصه، بررسي​هايي که از سن دوازده سالگي تا الان که با گروه​هاي مختلف مردم برخورد داشتم، روي اون​ها انجام دادم بهم ثابت کرده که حرف هيچ کس رو قبول نداشته باشم، مگر اينکه اون شخص مؤمن باشه. که البته مؤمنين واقعي که تا الان باهاشون برخورد داشتم، به خدا زخم معده مي​گيرن و جوش همه مردم رو مي​خورن، اما جيکشون در نمي​ياد و از هيچي ناله نمي​کنند!

به نظرم حرف anar, عزيز که گفت:
کم کم تنهایی سایشو بیشتر روی من میندازه اونقدر که دیگه دارم دیونه میشم
خيلي خيلي معذرت مي​خوام، دارم مثال مي​زنم، اما اونقدر برام خنده​داره که دلم مي​خواد سرم رو بزنم به ديوار Very Happy
ما ديني رو اختيار کرديم که حداقل سه بار در روز مردم رو فراخوانده که دور هم جمع بشن و همديگه رو ببينن و دست همديگه رو به محکمي بفشارند و به هم به ديده محبت نگاه کنند!
به خدا قسم دوستاني رو از طريق نماز جماعت پيدا کردم که حاضر نيستم يک تار موي اون​ها رو به همه عالم بدم! اونوقت من با اين شرايط تنها مي​شم؟
مردمي که «قرص اعصاب» مي​خورند، اگر بدونن چه قرص​هاي اعصابي در نماز جماعت و به خصوص نماز جمعه ما مسلمان​ها پخش مي​شه، از خوردن حتي يک قرص اعصاب توي سر خودشون مي​زنن!
آرامشي که شما از ديدن تمام دوستانتون از سراسر شهر، در روز جمعه به دست مي​ياريد، با چند تا قرص اعصاب قابل تعويضه؟
اين قضيه رو احتمالاً شونصد بار شنيديد که من عيناً از اينجا کپي کردم:
http://www.ghadeer.org/site/qasas/lib/mardan/mardan01.htm
((حاج آقا هاشمى نژاد)) مي​گفت: يك پيرمرد مسنّى ماه مبارك رمضان ((مسجد لاله زار)) مى آمد خيلى آدم جالبي بود هميشه قبل از اذان توى مسجد بود.
به او گفتم حاج آقا من هر روز كه مسجد مى آيم مى بينم شما زودتر از ما آمده ايد جا بگيريد.
گفت : نه آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم . بعد گفت : من در نوجوانى به مشهد رفتم . مرحوم «حاج شيخ حسن على» باغچه اى در نخودك داشت به آنجا رفتم و ايشان را پيدا كردم و به ايشان گفتم : من سه حاجت مهم دارم دلم مى خواهد هر سه تا را خدا توى جوانى به من بدهد. يك چيزى يادم بدهيد.
فرمودند: چى مى خواهى ؟ گفتم : يكى دلم مى خواهد در جوانى به حج مشرف شوم . چون حج در جوانى يك لذت ديگرى دارد.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان .
گفتم : دومين حاجتم اين است كه دلم مى خواهد يك همسر خوب خدا به من عنايت كند.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان .
سوم اينكه خدا يك كسب آبرومندى به من عنايت فرمايد.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان .

ديگه آخرش مهم نيست که مثلاً اون آقا به حاجتش رسيد، چون تابلوه که هر کس اينطور باشه، به هر چي بخواد مي​رسه. (ضمن اينکه الحمد لله، من توي دوزاده سيزده سالگي، اين قضيه رو از قول پيامبر شنيدم که تأثيرش خيلي بيشتر بود، اما حرف خوب، پيامبر و غيرپيامبر نداره)


خلاصه، حرف دل من در اين زمينه بيشتر از همه عالم هست!
من مطمئنم که يه روزي (بخوانيد روز قيامت) جلو کساني رو که پولشون رو دادن و سيگار خريدن و از بي​پولي ناليدند، مي​گيرم. چون گذشته از هر آنچه بابت سيگار کشيدنشون مي​کشم، از حرفشون بيشتر آزرده مي​شم!
من مطمئنم جلو کساني رو که مثل برادر من بدون گواهي​نامه رانندگي کردن و چند بار جريمه 40 هزارتوماني دادن و از بي​پولي ناليدند مي​گيرم و بابت اين حرفشون که واقعاً دل من رو مي​شکنه، گلايه مي​کنم!
من مطمئنم جلو کساني رو که اين جمله رو تکرار کردند که «همه مردم از زندگي مي​نالند» و من رو جزئي از «همه» در نظر نگرفتند که عاشق زندگيم هستند، خواهم گرفت!
من مطمئنم که جلو کساني رو که مدام تکرار کردند که «همه دزد شده​اند» و من رو هم جزئي از «همه» حساب کردند، خواهم گرفت!
چه بسيار «همه» گفتن​ها که توي زندگي ما پر شده و اصلاً فکر نمي​کنيم اين کلمه، هر چند معني «اکثريت»​ رو بده، چه زيان​هايي به وضع جامعه مي​زنه!

نه، sistemprof, جان، من نه چشم بصيرت دارم، نه چشم​هام رو بستم و نه اينکه فکر مي​کنم مشکلات ناموجودند! فقط معتقدم بايد اين آيه رو برعکس ترجمه کرد:

فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ ﴿ 7 ﴾ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ ﴿ 8 ﴾

پس هر کس ذره​اى نیکى کند[ نتیجه ] آن را خواهد دید و هر کس ذره​اى بدى کند[ نتیجه ] آن را خواهد دید.

من اين آيه را در مواقعي که کار از کار گذشته، اينطور مي​خونم:
پس هر کس ذره​اي نيکي ببيند، پيش از آن، هم​وزن آن و چه بسا کمتر، نيکي کرده است و هر کس ذره​اي بدي ببيند، پيش از آن، هم​وزن آن، بدي کرده است!

من برم، برم يه کم گريه کنم دلم باز بشه. ضمن اينکه ديگه هرگز توي اين نوع بحث​ها شرکت نخواهم کرد! چون واقعاً برام مضره.
زندگيتون سرشار از تفکر Wink
حميد

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 


این مطلب آخرین بار توسط Hamid در سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 - 20:17 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تشکرها از این پست: hamidgag (یکشنبه 5 خرداد 1387 - 20:26)

پست تاریخ: سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387 - 18:53    
anar
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 112
عضو شده در: 29 تیر 1386
محل سکونت: SAVEH
iran.gif


امتياز: 1074

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

Hamid, با نظرت موافقم اما خدا گفته از تو حرکت از من برکت .موقعی که هیچ راهی برا حرکت نیست چه برکتی بهت میرسه؟ انتظار

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 
رفتن به صفحه 1, 2, 3, 4, 5, 6  بعدی
صفحه 1 از 6

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc