كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> علمي-آموزشي، اجتماعي، فرهنگي -> انجمن مذهبي
پاسخ دادن به این موضوع
پاسخ به شبهات واقعه کربلا
پست تاریخ: دوشنبه 9 بهمن 1385 - 15:12    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: پاسخ به شبهات واقعه کربلا خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

- آیا امام حسین (ع) می دانست شهید می شود ؟ اگر چنین است ، چرا با پای خویش به سوی قتلگاه رفت ؟






بر اساس احادیث و روایات شیعی ، امامان (ع) از علم غیب موهبتی از سوی خداوند بهره مندند . خداوند متعال می فرمایند : ( عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه احداً الا من ارتضی من رسول) جن 72

این آیه نشان می دهد که علم غیب اختصاص به خداوند دارد و کسی جز خدا آن را نمی داند . اما ممکن است پیامبر با رضایت پروردگار متعال ، بداند و نیز ممکن است دیگر انسان ها از سوی خدا و یا به تعلیم پیامبران ، از آن اگاهی یابند .

علامه طباطبائی (ره) - صاحب تفسیر المیزان- در این باره می گوید : " سید الشهدا (ع) - به عقیده شیعه امامیه - سومین جانشین از جانشینان پیامبر اکرم (ص) و صاحبه ولایت کلیه می باشد . علم امام (ع) به اعیان خارجیه و حوادث و وقایع - طبق آنچه از ادله نقلیه و براهین عقلیه بر می آید - دو قسم است :

قسم اول : امام (ع) در هر شرایطی - به اذن خداوندی - به حقایق جهان هستی آگاه است ، اعم از آنها که تحت حس قرار دارند یا آنها که از دایره حس بیرون می باشند ؛ مانند موجودات آسمانی و حوادث گذشته و وقایع آینده .

قسم دوم : علم عادی است که پیامبر (ص) و نیز امام (ع) مانند سایر افراد ، در مجرای اختیار و بر اساس علم عادی است و آنچه را شایسته می بیند ، انجام می دهد

باید توجه کرد که علم قطعی امام به حوادث تغییر ناپذیر ، مستلزم جبر نیست ؛ همان طور که علم خداوند به افعال انسان ، مستلزم جبر نیست ؛ چرا که مشیت خداوندی به افعال اختیاری انسانی ، از راه اراده و اختیار تعلق گرفته است ؛ یعنی ، خداوند علم دارد که انسان با اختیار و اراده خود کدام کارها را انجام می دهد .

درباره امام حسین (ع) نیز می دانیم و به نقل متواتر ثابت است که رسول اکرم (ص) و امام علی (ع) از شهادت سید الشهدا (ع) خبر داده بودند و این اخبار در معتبرترین کتاب های تاریخ و حدیث ضبط شده است . صحابه ، همسران ، خویشاوندان و نزدیکان پیغمبر (ع) این اخبار را بلاواسطه و یا با واسطه شنیده بودند .

همچنین وقتی امام حسین (ع) عازم هجرت از مدینه به مکه معظمه شد و هنگامی که در مکه تصمیم به سفر عراق گرفت ؛ اعیان و رجال اسلام در بیم و تشویش افتاده و سخت نگران شدند .

هم به ملاحظه اینکه به طور یقین می دانستند بر طبق اخبار پیغمبر (ص) شهادت در انتظار حسین (ع) است و هم به ملاحظه اوضاع روز و استیلای بنی امیه بر جهان اسلام و رعب و هراسی که از ظلم و ستم شان در دل ها افتاده و خفقانی که قلوب مسلمین را فرا گرفته بود ؛ از اینکه بتوان با حکومت ستمکار بنی امیه به مبارزه برخاست ، مأیوس و ناامید بودند و هم با امتحاناتی که مردم کوفه در عصر حضرت امیرالمومنین (ع) و امام حسن (ع) داده بودند ، روشن بود که امام حسین (ع) به سوی مرگ و شهادت سفر می کند و احتمال اینکه جریان به طور دیگر خاتمه یابد ، بسیار ضعیف بود .

امام حسین (ع) به طور مکرر از قتل خود خبر می داد ؛ اما از خلع یزید و تصرف ممالک اسلامی و تشکیل حکومت به کسی خبر نداد ؛ هر چند همه را موظف و مکلف می دانست که با آن حضرت همکاری کنند و از بیعت با یزید و اطاعت او امتناع ورزند و بر ضد او شورش و انقلاب بر پا نمایند . البته آن حضرت می دانست که چنین قیامی بر پا نخواهد شد و خودش با جمعی قلیل باید قیام کنند و کشته شوند . از این رو شهادت خود را به مردم اعلام می کرد . گاهی در پاسخ کسانی که از آن حضرت می خواستند سفر نکند و به عراق نرود می فرمود : " من رسول خدا را در خواب دیدم و در آن خواب به کاری مامور شدم که اگر آن کار را انجام دهم سزاوار تر است ."

در کشف الغمه از حضرت زین العابدین نقل شده که فرمود : " به هر منزلی فرود آمدیم و بار بستیم، پدرم از شهادت یحیی بن زکریا سخن می گفت و از آن جمله روزی فرمود : از خواری دنیا نزد باری تعالی این است که سر مطهر یحیی را بریدند و به هدیه نزد زن زانیه ای از بنی اسرائیل بردند ".

بنابر آنچه گفته شد مدارک و مصادر معتبر تاریخی دلالت دارند که امام حسین (ع) از شهادت خود و به دست نیامدن پیروزی نظامی ، علم و آگاهی داشت و قیام آن حضرت ، اعلان بطلان حکومت یزید ، احیای دین ، رفع شبهات و انحرافات فکری و نجات اسلام از ضربات کشنده حکومت یزید بود . هنر امام حسین (ع) در این بود که "حقانیت" خود را با پاسخ به دعوت کوفیان ، با تدبیر و "عقلانیت " پیش برد ؛ به گونه ای که بر همگان اتمام حجت شد و نهضت خود را با " مظلومیت " آمیخته کرد تا چهره ظالمان هر چه منفورتر در طول تاریخ باقی بماند و قابل محو شدن و کم رنگ تر شدن نباشد . لذا این رنگ الهی تنها با " شهادت و اسارت " جاودانه ماند .




http://www.diniblog.com/index.php?option=com_content&task=view&id=20&Itemid=2

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 9 بهمن 1385 - 15:13    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

فلسفه عزاداری بر اهل بیت (ع) و فواید آن چیست ؟



فلسفه و حکمت عزاداری را می توان در امور ذیل ، رهیابی کرد :

الف . محبت و دوستی : قرآن و روایات ، دوستی خاندان رسول اکرم (ص) و اهل بیت (ع) را بر مسلمانان واجب کرده است . روشن است که دوستی لوازمی دارد و محب صادق ، کسی است که شرط دوستی را - چنان که باید و شاید - به جا آورد . یکی از مهم ترین لوازم دوستی ، هم دردی و هم دلی با دوستان در مواقع سوگ یا شادی آنان است ؛ از این رو در احادیث ، بر پایی جشن و سرور در ایام شادی اهل بیت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان ، تاکید فراوان شده است .

حضرت علی (ع) در روایتی می فرماید : " شعیه و پیروان ما در شادی و حزن ما شریکند " . امام صادق (ع) نیز فرمودند : " شیعیان ما پاره ای از خود ما بوده و از زیادی گل ما حلق شده اند ؛ آنچه که ما را بد حال یا خوشحال می سازد ، آنان را بدحال و خوشحال می گرداند . "

جز این وظیفه عقلانی و شرعی ، ایجاب می کند که در ایام عزاداری اهل بیت (ع) حزن و اندوه خود را به " زبان حال " ؛ یعنی ، با اشک ، آه و ناله و زاری ، از نظر خوراک ، با کم خوردن و کم آشامیدن مانند افراد غم زده و از نظر پوشاک ، با پوشیدن لباسی که از حیث جنس و رنگ و نحو پوشش در عرف ، حکایت گر اندوه و ناراحتی است ، آشکار سازیم .

ب . انسان سازی : از آنجا که در فرهنگ شیعی ، عزاداری باید از سر معرفت و آرمان های آنان بوده و بدین شکل ، آدمی را به سمت الگو گیری و الگو پذیری از آنان سوق می دهد .

فردی که با معرفت در مجالس عزاداری ، شرکت می کند ؛ شعور و شور ، شناخت و عاطفه را در هم می آمیزد و در پرتو آن ، انگیزه ای قوی در او پدیدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزاداری ، مانند محبی می شود که فعال و شتابان ، به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است .

ج . جامعه سازی : هنگامی که مجلس عزاداری ، موجب انسان سازی گشت ؛ تغییر درونی انسان به عرصه جامعه نیز کشیده می شود و آدمی می کوشد تا آرمان های اهل بیت (ع) را در جامعه حکم فرما کند .

به بیان دیگر ، عزاداری بر اهل بیت (ع) ؛ در واقع با یک واسطه زمینه را برای حفظ آرمان های آنان و پیاده کردن آنها فراهم می سازد . به همین دلیلی می توان گفت : یکی از حکمت های عزاداری ، ساختن جامعه بر اساس الگوی ارائه شده از سوی اسلام است .

د . انتقال دهنده فرهنگ شیعی به نسل بعد : کسی نمی تواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکی ، در مجالس عزاداری با فرهنگ اهل بیت (ع) آشنا می شوند . به راستی عزاداری و مجالس تعزیه ، یکی از عناصر و عوامل برجسته ای است تا آموزه های نظری و عملی امامان راستین ، به نسل های آینده منتقل شود .

مراسم عزاداری ، به دلیل قالب و محتوا ، بهترین راه برای تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایی آنان با گفتار و کردار اهل بیت (ع) است .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 9 بهمن 1385 - 15:14    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

3- فلسفه و حکمت عزاداری بر امام حسین (ع) چیست ؟


مساله انسان سازی ، جامعه سازی و انتقال فرهنگ شیعی به نسل بعد در مجالس امام حسین (ع) قوی تر نیز می باشد ؛ زیرا ماهیت قیام امام حسین (ع) و نیز آموزه های تربیتی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی عاشورا ، در تعالی و بالندگی انسان و جامعه چشم گیر بوده و عناصر رویداد کربلا ، مولفه های اساسی و اصلی را در ترسیم فرهنگ شیعی رقم زده است که توسط مراسم سوگواری به نسل بعد منتقل می شود .

با توجه به بیانات ، سخنان و شعارهای عاشورا ، می توان عناصر انسان ساز ، جامعه ساز و فرهنگ ساز را ملاحظه کرد ؛ مواردی چون :

عبادت ، ایثار ، شجاعت ، توکل ، صبر ، امر به معروف و نهی از منکر ، نابودی اسلام در شرایط سلطه یزیدیان ، حرمت بیعت با کسی چون یزید ، شرافت مرگ سرخ بر زندگی ذلت بار ، اندک بودن انسان های راستین در صحنه امتحان ، لزوم شهادت طلبی در عصر حاکمیت باطل ، زینت بودن شهادت برای انسان ، تکلیف مبارزه با سلطه جور و طغیان ، اوصاف پیشوای حق ، تسلیم و رضا در برابر خواسته خدا ، همراهی شهادت طلبان در مبارزات حق جویانه ، حرمت ذلت پذیری برای آزادگان و فرزانگان مومن ، پل بودن مرگ برای عبور به بهشت برین ، آزادگی و جوانمردی ، یاری خواهی از همه و همیشه در راه احقاق حق .

درس آزادی به دنیا دارد رفتار حسین بذر همت در جان افشاند ، افکار حسین

گر نداری دین به عالم، لااقل آزاده باش این کلام نغز می باشد ز گفتار حسین

مرگ با عزت ز عیش در مذلت بهتر است نغمه ای می باشد از لعل دربار حسین

در عین حال موارد ذیل علاوه بر موارد پیش گرفته ، می توانند حکمت عزاداری بر امام حسین را تبیین کنند :

1- نوعی اعتراض به ظالمان زمان و حمایت از مظلومان جهان ؛

2- عامل تقویت حس عدالت خواهی و انتقام جویی از ستمگران ؛

3- زمینه ساز اجتماع شیعیان جهت پیروی و دفاع از حق ؛

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 9 بهمن 1385 - 15:14    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

چرا عزاداری سایر امامان (ع) مانند عزاداری امام حسین (ع) نیست ؟



این به دلیل گستردگی کمی و کیفی واقعه عاشوراست . وضعیت خاص جهان اسلام و مسلمانان ، حالات حاکمان مسلمان و ظلم های فراوان آنان ، در بند کشیده شدن انسانیت و آزادی ، تحقیر امت اسلامی ، سلب امنیت ، تشدید ظلم علیه شیعیا ، فراموشی آموزه هایی چون امر به معروف و نهی از منکر ، شیوع بدعت ها و ورود آنها به دین ، اخلال در وحدت مسلمانان ، فراموشی اخلاق اسلامی و انسانی و ... از یک سو و موقعیت ویژه اباعبدالله (ع) از جهت مظلومیت و تنهایی ، کیفیت برخورد مسلمانان به ظاهر دوست با حضرت ، نوع جنگ و برخورد فیزیکی با آن حضرت و اصحاب و اهل و عیالش ، آموزه ها و درس های تربیتی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی و دینی و به خصوص امام حسین (ع) از سوی دیگر ؛ همه و همه شکل خاصی به این حادثه داده است که ابعاد گوناگون ، پیچیده و ژرف آن ، موضوعات و مسائل فراوانی را برای تحقیق و پژوهش فرا روی محققان قرار داده است و این با توجه به وجود هزاران کتابی است که تا کنون در زمینه این رویداد ، به نگارش در آمده است .

حضرت رسول (ص) امام علی (ع) ، حضرت زهرا (س) ، امام حسن مجتبی (ع) و معصومان پس از اباعبدالله (ع) ؛ به دلیل همین ویژگی های خاص و منحصر به فرد قصه کربلا ، این همه برای احیای یادکرد آن در قالب عزاداری تاکید فرموده اند .

به هر روی نفس حوادث عاشورا و ابعاد گوناگون آن ، آن را واقعه ای بی نظیر در تاریخ ساخته است ؛ چنان که امام صادق (ع) فرمود : " لا یوم کیومک یا ابا عبدالله " و روشن است که نکوداشت هر واقعه ای ، به گستردگی آن بستگی دارد و چون حادثه عاشورا چنین است ، عزاداری آن نیز کماً و کیفاً با عزاداری برای واقعه های دیگر قابل مقایسه نیست .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 9 بهمن 1385 - 15:15    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

وجود روایاتی که ثواب عزاداری برای امام حسین (ع) را بی حد و مرز ذکر می کند تا چه اندازه صحیح است ؟



عزاداری برای سالار شهیدان ، آقا ابا عبدالله الحسین (ع) از بزرگترین اسباب تقرب به خداوند و دارای اجر و ثواب فراوان می باشد . روایات بسیاری در این خصوص در کتابهای معتبر وارد شده که در میان آنها ، احادیث دارای اعتبار کافی و قابل اعتماد نیز فراوان است .

در این مورد چند نکته اساسی را باید در نظر گرفت :

1- این گونه روایات نیز مشتمل بر صحیح و سقیم هستند .

2- مقصود از روایات هایی که آثار خاصی را برای بعضی از اعمال ذکر کرده اند ، این نیست که فلان عمل " علت تامه " آن اثر است ؛ بلکه مقصود اقتضای اثر است . " علت تامه " مجموع علل موثر بر یک چیز با رفع تمام موانع است . تاثیر چنین علتی بر معلول ، حتمی و ضروری است و به هیچ وجه تخلف بردار نیست . در حالی که "مقتضی" ، یکی از شرایط موثر بر یک پدیده است که در صورت نبود موانع ، می تواند اثر کند ؛ ولی اگر مانعی بر سر راه آن قرار گیرد ، توان تاثیر ندارد .

چنین چیزی در جهان مادیات و اسباب و مسببات طبیعی نیز هست ؛ مثلا اگر گفته می شود : " آتش سبب احتراق چوب است " ، به نحو مقتضی است ؛ یعنی تا دیگر شرایط مانند وجود اکسیژن پدیدار نشود و موانع برطرف نگردد ، عمل احتراق صورت نخواهد پذیرفت .

بنابراین اگر کسی چوب تری را در آتش اندازد و با گذشت چند دقیقه ، از احتراق خبری نباشد ، نباید در آن گزاره تردید کند ؛ بلکه باید جست و جو کند که آیا این گزاره مشروط به شرایطی نیز هست یا نه ؟ و آیا مانعی برای تاثیر آتش در چوب وجود دارد یا خیر ؟ آن گاه خواهد دید که این گزاره - ضمن دارا بودن ارزش صدق - مشروط به شرایط متعددی است ؛ از قبیل وجود اکسیژن و نبود موانعی چون رطوبت درچوب ، تناسب میزان حرارت آتش با مقدار مقاومت چوب و ... . لیکن اگر تمام شرایط و رفع موانع مفروض پدید آمد ؛ یعنی ، علت تامه محقق شد .

حتما چوب آتش خواهد گرفت و تخلف آن ، به معنای کذب گزاره یاد شده است . تاثیر این اعمال نیز به نحو " جزء العله " و " مقتضی " است و همواره با دیگر شرایط عمل می کند .

اما اینکه آن شرایط دقیقا چیست ؟ سهم هر یک تا چه اندازه است ؟ آیا تاثیر این عمل و هر شرط دیگری ، در همه موارد یکسان است ؟ یا ممکن است در موردی نقش اصلی تری را ایفا کند و در جای دیگری عامل دیگر ؟ مکانیسم تاثیر چگونه است ؟ آیا دیگر ابزارها را در اثر گذاری تقویت می کند یا خود مستقیما اثر می گذارد ؟ اینها و ده ها سوال دیگر ، مسائلی است که ریشه عقلی و فکری بشر هنوز در حدی نیست که بتواند به طور کاملا دقیق ، به آنها پاسخ دهد و یکی از خدمات بزرگ پیامبران به بشر ، آگاه سازی وی از وجود چنین عاملی است که عقل به تنهایی قادر به شناخت آن نیست .

آنچه به طور کلی می توان با ژرف کاوی فلسفی و تحقیق در نصوص دینی دریافت ، این است که : دایره علیت ، منحصر به علل و معلولات مادی نیست ؛ بلکه علل طبیعی مقهور ماورای طبیعت هستند .

3-گستره کمی و کیفی ثواب هایی که بر گریه ، عزاداری و زیارت امام حسین (ع) ذکر شده است ، تعجبی ندارد ؛ زیرا در مقابل آن همه ایثار ، شجاعت ، توکل ، رضا ، مردانگی ، آزادگی و ... و بالاتر مصایبی که آن حضرت متحمل شدند ، این همه ثواب جا دارد . توجه و دقت در داستان ذیل ، این مطلب را روشن تر می سازد .

علامه بحر العلوم به سامرا می رفت ، در راه به مسأله گریه بر امام حسین (ع) که باعث آمرزش گناهان می شود ، فکر می کرد . عربی بر مرکبی سوار ، مقابلش رسید و سلام کرد و پرسید : جناب سید ، شما را متفکر می بینم ؟ اگر مساله علمی است بفرمائید ، شاید من هم چیزی بگویم .

بحرالعلوم فرمود : در این فکربودم که چگونه می شودحق تعالی این همه ثواب به زائران و گریه کنندگان حضرت سیدالشهدا می دهد ؛ مانند آن که " هر قدمی که زائر بر می دارد ، ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته می شود ، و برای یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده می شود ؟ "

آن سوار عرب فرمود : تعجب مکن ! منن برای شما مثل می آورم تا مشکلت حل شود . سلطانی در شکارگاه از همراهانش دور افتاده بود . در آن بیابان وارد خیمه ای شد و پیرزنی را با پسرش در گوشه خیمه دید . آنان بزی داشتند که زندگی شان از شیر آن بز تامین می شود و غیر از آن چیز دیگری نداشتند . آن پیرزن ، بزر را برای سلطان ذبح کرد و طعامی حاضر کرد . او سلطان را نمی شناخت و فقط برای اکرام مهمان ، این عمل را انجام داد . سلطان شب را آنجا ماند و روز بعد در دیدار عمومی واقعه دیشب خود را نقل نمود و گفت : من در شکارگاه از غلامان دور افتادم و در حالی که شدیداً تشنه و گرسنه شده بودم و هوا به شدت گرم بود ، به خیمه آن پیرزن رفتم ، او مرا نمی شناخت و در همان حال سرمایه او پسرش بزی بود که از شیر آن ، زندگی را می گذراندند . آن را کشتند و برای من غذا آماده کردند . حال در عوض این محبت ، به این پیرزن و پسرش چه بدهم و چگونه تلافی کنم ؟

یکی از وزیران گفت : صد گوسفند به او بدهید ، دیگری گفت : صد گوسفند و صد اشرفی به او بدهید ، دیگری گفت : فلان مزرعه را به ایشان بدهید .

سلطان گفت : هر چه بدهم کم است . اگر سلطنت و تاج و تختم را بدهم ، مکافات به مثل کرده ام . چون آنها هر چه داشتند به من دادند ، من هم باید هر چه دارم به آنان بدهم .

حضرت سید الشهدا (ع) هر چه داشت از مال ، اهل عیال ، پسر ، برادر ، فرزند ، سر و پیکر ، همه و همه را در راه خدا داد . حال اگر خداوند بر زائران و گریه کنندگان آن حضرت ، آن همه اجر و پاداش و ثواب بدهد ، نباید تعجب نمود . این را فرمود و از نظر سید بحر العلوم غایب شد .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 9 بهمن 1385 - 15:15    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

علت اهمیت زیارت عاشورا ، چیست ؟ فواید آن چیست ؟



درباره زیارت حضرت سیدالشهدا روایات فراوانی وجود دارد و در خصوص زیارت عاشورای معروف ، احادیث متعددی از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده است . امام باقر (ع) این زیارت را به یکی از اصحابش به نام "علقمه بن محمد حضری "آموزش داده است .

از آن جا که زیارت نوعی اعلام و موضع و مشخص کردن خط فکری است و آثار سازنده عجیبی دارد ، آنچه به عنوان متن زیارتی خوانده می شود ، از نظر محتوا و جهت دهی ، از حساسیتی ویژه برخوردار است . به همین جهت ائمه (ع) با آموختن نحوه زیارت به یاران خود ، به این عمل سازنده جهت و غنای بیشتری بخشیده اند ؛ به گونه که زیارتنامه های رسیده از معصومان (ع) مانند زیارت جامعه کبیره ، عاشورا ، آل یاسین و ناحیه مقدسه – گنجینه ای از تعالیم و آموزش های عالی آنان است .

زیارت عاشورا – که از تعالیم امام باقر (ع) است – به سبب آثار سازنده فردی و اجتماعی و بیان مواضع فکری و عقیدتی شیعه و نشانه گرفتن خط انحراف ، اهمیت ویژه دارد . شماری از دستاوردهای این زیارت عبارت است از :

1- ایجاد پیوند معنوی با خاندان عصمت و تشدید علاقه و محبت به آنان

این محبت موجب می شود ، زائر آن بزرگان را الگوی خویش سازد و در جهت همسویی فکری و عملی با آنان بکوشد ؛ همچنان که در قسمتی از زیارت ، از خدا می خواهد زندگی و مرگش را یکسره همانند آنان قرار دهد : " اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی محمد و آل محمد ".

از آنجا که این محبت به خاطر خداوند است – و خاندان عصمت از آن جهت که الهی و منسوب به اویند، محبوب واقع شده اند – مایه تقرب به خداوند است . در قسمتی از زیارت چنین می خوانیم :" اللهم انی اتقرب الیک بالموالاه لنبیک و آل نبیک " .

2- پیدایش روحیه ظلم ستیزی در زائر

تکرار لعن و نفرین بر ستمگر در این زیارت ، موجب پیدایش روحیه ظلم ستیزی در زائر می شود . او با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبت به پیروان حق و دوستان خاندان عصمت ، پایه های ایمان دینی خود را مستحکم می کند . مگر ایمان چیزی جز حب و بغض در راه خداست : " هل الایمان الا الحب و البغض " ؟ مومن واقعی در برابر ستم بی موضع نیست . از ستمگر نفرت و انزجار آشکاری دارد و با مظلوم و جبهه حق اعلام همراهی می کند : " یا ابا عبدالله انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم " .

3- دوری جستن از خط انحراف

در این زیارت ، ریشه های ظلم هدف قرار می گرد : " فلعن الله امه اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت و لعن الله امه دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التی رتبکم الله فیها " ستمی که در عاشورا تحقق یافت ، در قلب تاریخ ستم ریشه دارد . این ظلم یک حلقه از حلقه های ستمی است که با انحراف میسر اصیل خلاقت آغاز شد .

4- الهام گرفتن ، درس آموختن و الگو قرار دادن اسوه های هدایت

در این زیارت آمده است : " فاسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیائکم و رزقنی البرائه من اعدائکم ، ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخره و ان یثبت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا و الاخره " زائر پس از آنکه به حق معرفت پیدا کرد و ستم و ستمگر را شناخت و از آنان دوری جست ، با ثبات قدم در مکتب خاندان عصمت و پیروی عملی از آنان ، خود را در مسیر سعادت دنیا و آخرت قرار می دهد ؛ یعنی ، اسوه ها و الگوهای هدایت را – که از سوی خداوند منصوب شده اند – سر مشق خود قرار می دهد و همگامی با آنان را می طلبد .

5- ترویج روحیه شهادت طلبی و ایثار و فداکاری در راه خدا

6- احیای مکتب و راه و هدف خاندان عصمت

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 9 بهمن 1385 - 15:16    
sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
blank.gif


امتياز: 8562

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

چرا در فرهنگ شیعه ، همیشه حزن ، اندوه و عزاداری حاکم است ؟



یکم . البته در فرهنگ شیعه اعیاد بزرگی وجود دارد مانند روز تولد چهارده معصوم ، عید سعید غدیر خم ، عید قربان ، عید فطر ، مبعث و ... همه روزهای شادمانی و سرور است .

دوم . اگر ملتزمان به فرهنگ شیعی ، سرور و شادمانی خود را به صورت عزاداری علنی نمی کنند ، اشکال از فرهنگ نیست ؛ بلکه پیروان فرهنگ ، این کوتاهی را کرده اند .

سوم . در فرهنگ اسلامی به همان اندازه که به سوگواری بر اهل بیت (ع) تاکید شده است ، به سرور و شادمانی نیز توصیه شده است و حتی در کلمات و جملات گوناگونی ، به شادمان کردن دیگران امر شده است . رسول خدا (ص) به شادمان کردن فرزندان یتیم مومن ، کودکان و مومنان دستور داده اند . آن حضرت در حدیث زیبایی فرموده اند : " کسی که مومنی را شادمان کند ، مرا شادمان کرده است و هر که مرا شادمان کند ، خداوند را شاد کرده است "

چهارم ، یکی از دلایل غائب بودن عزاداری بر سرور و شادمانی در فرهنگ شیعی ، ظلمی است که به اهل بیت (ع) رفته است ، ظلمی که نمی توان در تاریخ ، برابری برای آن پیدا نمود . از این رو ، بدیهی است که در حد ظلم عظیمی که بر امامان معصوم رفته است ؛ یاد کرد مظلومیت آنان در قالب سوگواری ، مرثیه و روضه خوانی گسترده تر از شادمانی باشد و در این میان از آنجا که ظلمی که به سیدالشهدا (ع) شده ، از ظلم های دیگر به امامان (ع) برتر و عمیق تر بود ، ذکر مصایب آن حضرت بیشتر و فراگیرتر است .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc