كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> مباحث متفرقه
پاسخ دادن به این موضوع رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3  بعدی
قصه جنگ (بحث درباره دفاع مقدس)
پست تاریخ: دوشنبه 31 اردیبهشت 1386 - 11:51    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

این تاپیک رو اولین باره می بینیم . خیای جالب بود ممنون animeditor که دوباره این تاپیک رو آوردی.
من اواخر جنگ تحمیلی رو یادم هست .اون موقع خیلی بچه بودم اما هنوز اثرات بدش روم هستش . هنوزم وقتی صدای آژیر خطر رو که تو فیلم ها پخش میکنن رو میشنوم . تمام اعصابم به هم میریزه .یا گوشام رو می گیرم یا صدای تلوزیون رو می بندم. می خواستم بگم خوش به حال اونایی که دوران کودکیشون تو زمان جنگ نبوده.

اما در باره مطالبتون . خیلی عالی بود . اگه میشه ادامه بدید.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: سه‌شنبه 1 خرداد 1386 - 16:45    
sooraty
مدير انجمن ادبي
مدير انجمن ادبي


پست: 478
عضو شده در: 2 مرداد 1384
محل سکونت: .::ساوه::.
iran.gif


امتياز: 4538

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

دستت درد نکنه تاپیکت تکه
منم بچه جنگم نه ازاون لحاظ چون از همه کوچیک ترم ( تو این سایت )
ولی بابام نظامیه یه جورایی انگار با جنگ و حال و هوای جنگ بزرگ شدم بابا مهنوز یادگاریایی داره مثلا حمید دیده بابا م همیشه سرفه میکنه . کمرش درد میکنه که به همه میگه دیسک کمره . شاید باور نکنید ولی من خودم تا همین 2 سال پیش فکر می کردم بابام حساسیت داره که همش سرفه میکنه تا این که یه بار یواشکی از دکترش پرسیدم . هنوز 5 یا 6 سالی از خدمتش مونده بود که 4 ماه پیش به خاطر وضعش بازنشستش کردن . یادم نمیاد چیزی از جنگ تو تلوزیون نشون بدن و بابا م گریه نکنه .
بابام 92 ماه سابقا جبه داره که به همین خاطر منو داداشم از خدمت مقدس سربازی 8) معافیم ( دل همه آش خور ها و آش خورده ها و کسایی که قراره آش بخورن بسوزه Mr. Green )
راستی اون شعر مرحوم آغاسی رو گوش کردید
جنگ کجایی که دلم تنگ توست
رقص جنون تشنه آهنگ توست

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: پنج‌شنبه 3 خرداد 1386 - 11:54    
zaman
مدير انجمن عكاسي
مدير انجمن عكاسي


پست: 297
عضو شده در: 1 مهر 1385
محل سکونت: ساوه
iran.gif


امتياز: 2733

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

خیلی جالب بود. آفرين
اگر بتونی ماجرای عملیاتهای بزرگ و مشهور هم اینجا توضیح بدی خیلی عالی میشه.
حتما ادامه بده.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: پنج‌شنبه 3 خرداد 1386 - 20:20    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

من منتظرم در باره ی آزادی خرمشهر مطلب شما رو بخونم. Razz

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 6 خرداد 1386 - 12:14    
animeditor
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 419
عضو شده در: 15 آذر 1385
محل سکونت: کرج
iran.gif


امتياز: 3845

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام جمیعاً

قول داده بودم که در مورد خرمشهر و اشغال و آزادی اون توضیح بدم؛ شرمنده یه کم دیر شد.

روز 26 شهریور 1359 (یعنی 5 روز قبل از شروع رسمی جنگ) صدام حسین توی سخنرانیش در مجلس عراق، قرداد 1975 الجزایر رو باطل اعلام کرد و گفت: "باید تمام حقوق تصرف شده، به حاکمیت عراق برگرده.
این اولین اعلام رسمی آغاز جنگ و تهاجم به خوزستان بود.

بعد از ظهر 31 شهریور، بمباران و گلوله باران خرمشهر شروع شد. تموم شهر رو دود آتش گرفته بود. بیمارستان ها هم پر از مجروح و شهید بودن. خیلی از مردم آوارهء بیابون و شهرهای دیگه شدن.
جوون ها هم خودشون رو آمادهء مقاومت کردن و توی مسجد جامع و مراکز دیگه جمع شدن.
چه مقاومتی ...
اون طرف، تانک، توپخونه، خمپاره انداز، مسلسل ها سنگین، قوای زرهی ... این طرف، اسلحهء برنو، ژ3، بطری های آتش زا (کوکتل مولوتوف) و چند تا آر پی جی ...

34 روز مقاومت جانانه، شهادت بسیاری از رزمنده های مقاومت خرمشهر، ویرانی بسیاری از قسمت های شهر باعث شد که رویای اشغال 3 روزهء خوزستان برای بعثی ها به کابوس تبدیل بشه.
مقاومتی که اشغال سه روزه رو به درگیرهای خیابونی، پیشروی کوچه به کوچه و جنگ خونه به خونه و قدم به قدم تبدیل کرد.
با این حال ... خرمشهر اشغال شد...

روز چهارم آبان 59 یه روز تلخ بود. روزی که یه تیکه از خاک مملکت اسلامی، به دست اشغالگران افتاد.
ولی یه روز شیرین هم بود.
روزی بود که حماسه های جوونای این کشور رو جاودانه کرد. روزی بود که نشون داد مردم ما به هیچ عنوان زیر بار زور نمی رن. روزی بود که دشمن رو وادار کرد فکر اشغال آبادان و شهرهای دیگه رو از سرش بیرون کنه. و روزی بود که تابث کرد "با دست خالی هم می شه جلوی دشمن وایساد.

دشمن به خیال خودش یه برگ برنده دستشه که می تونه با اون ایران رو تحت فشار بذاره. غافل از این که ما توی این فکر بودیم که خرمشهر رو آزاد کنیم که هم قدرتمون به همه ثابت بشه و هم بزرگترین ضربه رو به دشمن بزنیم.

یک سال و نیم بعد،
دقیقاً بعد از عملیات فتح المبین (که یکی از بزرگترین عملات ها برای جلوگیری از پیشروی و عقب روندن دشمن بود) به تمامی یگان ها دستور داده شد که آمادگی خودتون رو بالا ببرید و برای طراحی عملیات، اقدام کنید.

ببینید قوای دو طرف در هنگام عملیات چه قدر بود:
ایران: 20 گردان توپخانه، 110 گردان پیاده، 25 گردان زرهی و مکانیزه
عراق: 30 گردان توپخانه، 131 گردان پیاده، 64 گردان زرهی و مکانیزه

طراحی عملیات بر این اساس بود که از نقطه ای به دشمن حمله کنن که دشمن فکرش رو هم نمی کنه؛ یعنی درست از وسط خط دشمن به اون حمله کنه، ارتباط بین یگان های شمالی و جنوبی دشمن رو قطع کنه، از کارون بگذره و با شکستن خطوط دفاعی، به مرزهای بین المللی برسه.

عملیات توی چهار مرحله انجام شد:
1- بامداد روز 10 اردیبهشت 61 با سه قرارگاه (1) (توی عکس مشخصه) عملیات شروع شد و نیروهای ما موفق شدن با عبور از کارون، به جادهء اهواز-خرمشهر برسن.



2- روز 16 اردیبهشت، ساعت 9 شب، دشمن از منطقهء هویزه و جفیر(2) عقب رونده شد.



3- ساعت 10 شب روز نوزدهم، مرحلهء سوم شروع شد؛ ولی متاسفانه موفقیت آمیز نبود.



4- مرحله چهار در ساعت 10.30 شب اول خرداد شروع شد. توی این مرحله، ضربات سنگینی به دشمن وارد شد و اون رو مجبور به عقب نشینی کرد. عراق، نیروهاش رو داخل خرمشهر جمع کرد تا بتونه شهر رو نگه داره.



نیورهای ایران، شهر رو کاملاً محاصره کردن. نیروهای عراق که دو روز بدون آب و غذا و مهمات، داشتن دفاع می کردن، دیدن که مقاومتشون بی فایدست. واسه همین هم صبح روز سوم خرداد 1361، دست از دفاع برداشتن و خودشون رو تسلیم رزمندگان اسلام کردن.
همهء اونا از مواضع و سنگرهاشون بیرون اومدن و با صف های طولانی، خودشون رو به پلیس راه رسوندن و به شعارهای "الموت لصدام" و "دخیل الخمینی" تسلیم شدن.

خرمشهر، 34 روز مقاومت کرد؛ 575 روز در اشغال بود و بعد از 25 روز عملیات، آزاد شد.

توی این عملیات، 5038 کیلومتر از مناطق اشغال شده و همچنین هویزه و پادگان حمید آزاد شد و همین مناطق، پایگاهی برای ایجاد خط رفاعی در برابر دشمن شدن.
حدود 6000 رزمنده در این عمیلات به شهادت رسیدن.
تعداد 19000 نفر از نیروهای عراقی اسیر و 16000 نفر هم کشته و زخمی شدن.

این عملیات باعث شد که دشمن تا مدت زیادی از لاک دفاعی بیرون نیاد. از طرفی هم کشورهای عرب منطقه کمک های خودشون رو به صدام بیشتر کردن.
و از طرفی، خیلی از کشورهای غربی، این پیروزی رو زمینهء پیروزی نهایی ایران می دونستن.

-----------------------
پ.ن:
1- هر قرارگاه عملیاتی، شامل گردان های مختلف توپخونه، پیاده و زرهی می شه که از یه سمت به دشمن حمله می کنه.
2- جفیر ، Jofeyr



و این رو هم اضافه کنم که این مطالب و عکس ها رو از یه برنامهء مستند 30 دقیقه ای که دو سال پیش ساختیم و انیمیشن و قسمت هایی از مونتاژش با بنده بود درآوردم.

التماس دعا
یا علی

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: sistemprof (یکشنبه 6 خرداد 1386 - 13:42) zaman (یکشنبه 6 خرداد 1386 - 13:42)

پست تاریخ: یکشنبه 6 خرداد 1386 - 14:16    
chaser
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت
مدیر انجمن زبان - مترجم سايت


پست: 769
عضو شده در: 29 فروردین 1386
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 7132

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

چه قشنگ توضیح دادید . مرسی برای اولین بار فهمیدم چه اتفاقی رخ داده.
Embarassed آفرین اگه معلم میشدید . معلم خوبی می شدید.
ممنون

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 7 خرداد 1386 - 02:52    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5497
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47801

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

جالب بود آفرين
اين موضوع، از اون​هايي بود که به قول آقاي رضايي (که داشت توي تلويزيون به مناسبت فتح خرمشهر صحبت مي​کرد)،، جزو ناگفته​هاي جنگ براي من بود Razz

در چند خط خيلي خوب قضيه رو مطرح کرديد...

فقط يه چيزي:
animeditor, جان،
توي اين 575 روزي که خرمشهر اشغال شده بود، همه مردمش اونجا رو تخليه کرده بودن يا اينکه اونجا رفت و آمد داشتن؟ يا اصلا همه کشته شدن؟ Crying or Very sad
اين واسم ابهام شده Embarassed
در اين باره اطلاعات داري؟

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 7 خرداد 1386 - 22:34    
animeditor
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 419
عضو شده در: 15 آذر 1385
محل سکونت: کرج
iran.gif


امتياز: 3845

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام جمیعاً

ایول به آقا حمید آفرين که یه سوال توپ مطرح کرد.
بقیه هم یاد بگیرن و اگه سوالی توی ذهنشون هست بپرسن. Wink

درسته که تعداد زیادی جونشون رو از دست دادن و خیلی ها هم آوارهء شدن، ولی تعدادی هم بودن که خونه و زندگی و شهرشون رو ول نکردن.

سربازهای عراقی، حکومت نظامی شدیدی توی شهر ایجاد کرده بودن.
به مردم بومی، کارت تردد داده شد و همهء رفت و آمدها هم به شدت بازرسی و نظارت می شدن.
هیچ ورود و خروجی نبود که از دید اونا پنهون بمونه. استحکامات اطراف شهر، توی زمان خودش مقاوم ترین سد دفاعی بود.

...

متاسفانه تمام حرف های جنگ تحمیلی جزو ناگفته ها هستن.
این واقعهء 8 ساله، واسه ما شده افسانه؛ یه فیلم، یه داستان ...

التماس دعا
یا علی

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: zaman (پنج‌شنبه 10 خرداد 1386 - 10:14)

پست تاریخ: سه‌شنبه 8 خرداد 1386 - 00:36    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5497
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47801

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

جالب بود،​ اين رو ديگه اصلا نمي​دونستم آفرين Wink
ممنون...

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: animeditor (سه‌شنبه 8 خرداد 1386 - 00:41)

پست تاریخ: پنج‌شنبه 10 خرداد 1386 - 10:23    
zaman
مدير انجمن عكاسي
مدير انجمن عكاسي


پست: 297
عضو شده در: 1 مهر 1385
محل سکونت: ساوه
iran.gif


امتياز: 2733

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

با اجازه animeditor عزیز میخوام ماجرای عملیات هوایی حمله به پایگاه الولید را شرح بدم. از این عملیات فیلمی به نام حمله به H3 ساخته شده.
مطالب زیر از وبلاگ هوانوردی ایران گرفته شده.

عملیات اچ 3 یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی دنیاست که به نام فانتومها ثبت شده است. فانتومهای ایرانی طی یک عملیات پیچیده و تحسین برانگیز در 4 آوریل 1981 (فروردین 1360) پایگاه هوایی الولید در مجموعه اچ 3 واقع در غرب عراق، در نزدیکی مرز این کشور با اردن را بکلی نابود کردند. در مجموع بیش از 48 هواپیمای عراقی که بیشتر آنها بمب افکنهای روسی (میگ 23، سوخو 20، تییو 16، تییو 22) بودند در این عملیات از بین رفتند. حمله به اچ 3 از لحاظ فنی یکی از پیچیده ترین عملیاتهای هوایی جهان بشمار می رود و از نظر دستاوردهای نظامی نیز با توجه به نابودی کامل 48 هواپیمای دشمن در رده بزرگترین و موفقترین عملیاتهای نظامی جهان قرار می گیرد. این عملیات در 1981 یعنی زمانی که نیروی هوایی ایران از برتری بی چون و چرایی بر نیروی هوایی عراق برخوردار بود به انجام رسید.

**************************
می دانیم که در اول مهرماه 1359، یکروز پس از آغاز جنگ و حمله هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد نیز یکی از بزرگترین عملیاتهای هوایی جهان با شرکت بیش از یکصد و چهل هواپیمای جنگی بر فراز عراق انجام شد. این عملیات از نظر تعداد هواپیماهای شرکت کننده در آن یکی از منحصر بفرد ترین نبردهای هوایی جهان پس از جنگ جهانی دوم بشمار می رود. در این حمله بسیاری از تاسیسات زیربنایی عراق، پایگاهها و دپوهای ارتش عراق در مرز این کشور با ایران نابود شد. در سال 1981 منابع اطلاعاتی ایران دریافتند که نیروی هوایی عراق تعدادی از بمب افکنهای خود را برای دور ماندن از حملات هواپیماهای ایرانی و جلوگیری از نابودی آنها بر روی باند فرودگاه به پایگاهی در دورترین نقطهی غرب این کشور منتقل ساخته است؛ به یکی از پایگاههای سه گانهی اچ 3 با نام الولید. هیچ کارشناس نظامی تا آنوقت تصور نمی کرد که این پایگاهها که در غربی ترین نقطهی خاک عراق و در نزدیکی مرز این کشور با اردن واقع شده است روزی هدف حملهی جنگندههای ایرانی قرار گیرد. هواپیماهای ایرانی برای بمباران این پایگاه میبایست از مرزهای شرقی عراق وارد شده و پس از گذشتن از آسمان بغداد و بسیاری از شهرهای دیگر که تاسیسات پدافندی موثری داشتند به اچ 3 می رسیدند و پس از انجام عملیات دوباره از همین مسیر باز می گشتند. در تمام طول مسیر جدای از موشکهای زمین به هوا و توپهای ضد هوایی، هواپیماهای رهگیر عراقی نیز وجود داشتند که در صورت حمله، با توجه به برتری تعداد آنها نسبت به هواپیماهای مهاجم ایرانی بدون شک ادامهی عملیات را برای هواپیماهای ایرانی غیرممکن میساختند. عبور جنگندههای ایرانی از عرض کشور عراق و رسیدن به دورترین نقطهی خاک این کشور مسئلهای نبود که از چشم رادارهای عراقی پنهان بماند. با توجه به این مسائل احتمال یک حملهی غافلگیرانه از طرف ایران منتفی و غیرممکن انگاشته میشد. اما در آنسوی جریان، افسران نیروی هوایی ایران باور دیگری داشتند. خلبانان ایرانی مصمم بودند تا این عملیات را به هر طریق ممکن به انجام رسانند. بدین ترتیب پایگاه هوایی نوژهی همدان آبستن یکی از رویدادهای بزرگ جنگ شد. در این پایگاه افسران نیروی هوایی به طراحی یکی از شگفت انگیزترین و جسورانه ترین حملات هوایی تاریخ پرداختند.
تنها نمونه های دیگر برای عملیات اچ 3 ، عملیاتهایی بود که نیروی هوایی اسرائیل در جنگهای 1967 و 1973 موفق به انجام آن شده بود. در ژوئن 1967 طی جنگهای شش روزه، اسرائیلیها بخش اعظم نیروی هوایی مصر را روی زمین از میان برداشتند. در اکتبر 1973 نیز، طی جنگهای بیست روزه (که اعراب آنرا جنگ رمضان و اسرائیلی ها آنرا جنگ یوم کیپور نام نهادند) نیروی هوایی اسرائیل موفق شد بسیاری از هواپیماهای مصری را بر روی باند فرودگاه از میان بردارد. در همین سال چهار فانتوم اسرائیلی ساختمان ستاد مشترک ارتش سوریه را در قلب دمشق با خاک یکسان کردند (که البته فقط دو تای آنها سالم به پایگاههایشان بازگشتند). حال ایرانیها می رفتند تا عملیاتی را به انجام رسانند که در صورت موفقیت به یک اسطوره در تاریخ جنگهای هوایی بدل می شد. در طراحی عملیات به گونهای عمل شد که در وهلهی اول به یک داستان علمی، تخیلی بیشتر شباهت داشت تا یک عملیات هوایی در شرایط جنگ واقعی. قرار بود 8 فانتوم، از فرودگاهی در شمال غرب کشور به پرواز درآیند. این هواپیماها باید از کوهستانهای مرزی عراق و ترکیه و در ارتفاعی پایین پرواز می­کردند و پس از طی مسافتی طولانی بر روی خط مرزی عراق و ترکیه (که احتمالا در مواقعی نیز مستلزم تجاوز به حریم هوایی ترکیه بوده است) خود را به اچ 3 برسانند. فانتومها پس از فروریختن بمبهایشان بر سر هواپیماهای عراقی میبایست از همان مسیر قبلی به پایگاههای خود بازمیگشتند. عملیات باید کاملا غافلگیرانه انجام میشد و فانتومها تا لحظهای که بر فراز اچ 3 ظاهر می شدند نباید هیچ نشانهای از یک حملهی هوایی را آشکار میکردند. در راه بازگشت مسلما عراقیها که دیگر از حمله آگاه شده بودند هواپیماهای خود را بدنبال فانتومها می فرستادند و هواپیماهای ایرانی در اینجا نیز باید در صورت درگیری خود را حفظ میکردند. در تمام طول مسیر هواپیماها میبایست در ارتفاع پایین (20 تا 30 متری) پرواز می کردند تا از دید رادارهای دشمن پنهان بمانند. در حالت عادی، پرواز در ارتفاع پایین به قدرت و مهارت بسیاری نیازمند است اما پرواز در ارتفاع پایین بر فراز منطقهای کوهستانی تقریبا به کاری غیرممکن میماند که تنها از عهدهی خلبانانی بر میآید که دارای مهارت و قدرت عکس العمل بالایی باشند. (تصور غیر ممکن بودن چنین کاری چندان دشوار نیست. در حالت رانندگی با یک اتومبیل با سرعتی معدل 200 کیلومتر بر ساعت بسیاری از مواقع راننده پس از مشاهدهی مانعی در مقابل خود به سختی می تواند از خود عکس العمل نشان دهد. زمانی که چشم انسان موفق به دیدن مانعی در برابر خود می شود و مغز دستور عکس العمل اعضای بدن را از قبیل؛ گرفتن کلاچ، فشار بر روی ترمز یا ... را صادر می کند اتومبیل با سرعت 200 کیلومتری خود عملا به مانع رسیده است و برخورد اجتناب ناپذیر جلوه می کند. حال وضعیتی را تصور کنید که خلبان ناگهان با دیدن قلهای در مقابل خود سعی در بالا کشیدن هواپیما میکند. طی چند ثانیه خلبان باید هواپیما را از فراز مانع عبور دهد در حالی که با 5/2 برابر سرعت صوت به سمت آن در حرکت است. این توضیح می تواند دشواری پرواز بر فراز کوهستان در ارتفاع پایین را نشان دهد).
عملیات اگر فقط همین مشکلات را هم داشت به اندازهی کافی غیرممکن به نظر می رسید اما مسئلهی دیگری وجود داشت که مهمترین چالش پیش روی عملیات بود. هیچ هواپیمایی به علت محدودیت سوخت نمی توانست چنین مسیر طولانی را رفته و بازگردد. پس در حین عملیات و بر فراز آسمان عراق که نفوذ با جنگنده ها هم در آن به اندازه ی کافی دشوار بود می بایست یک بویینگ برای رساندن سوخت به فانتومها با آنان همراه میشد. آیا یک بویینگ میتوانست خود را از دید رادارها مخفی کند؟ سرعت بویینگ بسیار کمتر از سرعت هواپیماهای جنگنده است بنابراین فانتومها نمی توانستند همراه این هواپیماهای غول پیکر حرکت کنند و در تمام طول مسیر از آن در برابر جنگنده های عراقی محافظت کنند، حال اگر بویینگ در هر مرحله از عملیات توسط عراقیها هدف قرار میگرفت تکلیف فانتومها چه بود؟ اصولا آیا یک بویینگ 707 شانسی برای گذشتن از مرز عراق و رسیدن به نقطهای که باید سوختگیری در آن انجام می شد را داشت و یا در همان مراحل آغاز عملیات هدف هواپیماهای رهگیر عراقی قرار میگرفت؟ طبق برنامه ریزی عملیات، پس از اولین نوبت سوختگیری هواپیمای مادر باید صبر میکرد تا فانتومها عملیاتشان را بر فراز اچ 3 انجام دهند و در راه بازگشت (که این بار دیگر عراقی هوشیار شده بودند) دوباره عملیات سوختگیری هوایی را انجام می داد. در هر مرحلهای از عملیات امکان داشت واقعهی ناخوشایندی برای هواپیمای سوخت رسان که ذاتا بیدفاع بود رخ دهد و می دانیم که سرنوشت فانتومها با سرنوشت بویینگ کاملا گره خورده بود. علیرغم تمامی این مشکلات و برغم اینکه چنین عملیات جسورانهای تا بحال توسط هیچ کشوری در جهان انجام نشده بود افسران ایرانی به اجرای آن مصمم بودند. در نهایت پس از بررسیها و برنامهریزیهای دقیق، روز سرنوشت ساز فرا رسید. فانتومها روز قبل، از پایگاه نوژه به پایگاهی در ارومیه پرواز کرده بودند. روز عملیات هر هشت هواپیما در دو گروه چهار تیمی از باند فرودگاه برخاستند و از شمال شرق و از فراز کوههای آرارات وارد منطقهی مشترک مرزی عراق و ترکیه شدند و در ارتفاع پایین بر فراز کوهستانهای این منطقه بسمت غرب عراق حرکت کردند. در جایی بسیار دورتر در فرودگاه لارناکا در قبرس یک هواپیمای بویینگ 707 متعلق به هواپیمایی ملی ایران (هما) ساعتی قبل وارد فرودگاه لارناکا شده بود و طبق برنامه ریزی قبلی آماده می­شد تا بدون مسافر به تهران باز گردد.



ادامه در پایین..

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: animeditor (پنج‌شنبه 10 خرداد 1386 - 22:43) sistemprof (شنبه 12 خرداد 1386 - 08:58)


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 
رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3  بعدی
صفحه 2 از 3

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc