انتظار حالتی نفسانی است که آمادگی برای آنچه انتظارش را می کشیم از آن برمی آید و ضد آن یأس و نا امیدی است. پس هر قدر که انتظار شدیدتر باشدآمادگی و مهیا شدن قوی تر خواهد بود.
مراتب انتظار از جهت محبت به کسی که در انتظارش هستی نیز متفاوت است. پس هر چه محبت شدیدتر و دوستی بیشتر باشد مهیا شدن برای محبوب زیادتر می شود و فراقش دردناک تر می گردد به گونه ای که از تمام اموری که مربوط به خودش است غافل می ماند و دردهای بزرگ و محنت های شدید را احساس نمی کند.
بنابراین مومنی که منتظر آمدن مولایش می باشد هر قدر که انتظارش شدیدتر باشد، تلاش در آمادگی برای آن به وسیله ی پرهیز از گناه و کشش در راه تهذیب نفس و پاکیزه کردن درون از صفات نکوهیده و بدست آوردن صفات پسندیده بیشتر می گردد تا به فیض دیدار مولای خویش نائل گردد. چنانچه امام صادق (علیه السام) فرمودند:"هر آن کس که خواسته باشد از یاران قائم (علیه اسلام) شود باید که منتظر باشدو باید در حال انتظار به پرهیزکاری و خوی های پسندیده عمل نماید که هرگاه بمیرد و قائم(علیه اسلام) پس از مردنش به پا خیزد، پاداش او همچون کسی است که دوران حکومت آن حضرت را درک کرده باشد..."
آیا در انتظار قصد قربت شرط است یا نه؟
شرح این مطلب به بیان دو مقدمه بستگی دارد:
مقدمه ی اول: در بیان آنچه نیت در آن شرط است. در اینجا می گوئیم اوامری که از سوی خداوند صادر می شود بر سه گونه است: 1_ آنچه می دانیم که مصلحت در آن انجام دادنش به صورت تعبد است مانند: نماز. 2_ آنچه می دانیم که مصلحت در آن به صورت تعبد منحصر نیست، بلکه مقصود انجام یافتن آن است به هر نحوی که باشد. مانند: "وقتی جامه ات نجس می شود آن را بشوی" که می دانیم مقصود شسته شدن جامه است با صرف نظر از نیت و قصد شوینده. 3_ آنچه می دانیم که مصلحت در آن به صورت تعبد منحصر باشد. مانند: دیدار مومن و مانند آن.
تردید نیست که در گونه ی اول نیت شرط است که اگر در آن نیت خللی وارد آورد تکلیف از گردنش ساقط نمی گردد. در کونه ی دوم نیت شرط نیست و اما در مورد سوم: هر گاه شخص آن را به قصد تعبد به جای آورد استحقاق ثواب دارد و اگر آن را بدون قصد عبادت به جای آورد استحقاق ثواب ندارد ولی موجب عقاب هم نمی شود. فرق بین گونه ی سوم و کارهای مباحی که هرگاه شخص آن ها را به قصد طاعت به جای آورد آن است که در اینجا امر به طور مستقیم به آن ها تعلق گرفته، در ورتی که در آن کارهای مباح امر به طور مستقیم متوجه آن ها نیست، چون که فرض این است که آن ها مباح هستند؛ بلکه بدین جهت امر به آن ها تعلق می گیرد که واسطه ی رسیدن به امر راجحی در شرع می باشند.
مقدنه ی دوم: در بیان منظور از قصد قربت که در عبادات شرط است، می گوئیم: مظور از آن آوردن مأمورٌ به (چیزی که به آن امر شده) به قصد اطاعت خداوند و بکار بستن فرمان او می باشد. خواه انگیزه ی او از اطاعت این باشد که خداوند را شایسته ی اطاعت می داند یا انگیزه اش محبت خداوند، سپاسگذاری نسبت به او، تقرب جستن به سوی او، امید پاداش الهی و یا ترس از عقوبتش بوده باشد که هر کدام دارای مراتب مختلفی است و هر کسی بر روش خود عمل می کند(سوره اسراء، آیه 84). دلایل شرط بودن نیت به طور یاد شده نسبت به عبادات در قرآن و روایات بسیار ذکر شده است. ازجمله: خداوند در سوره زمر آیه 2 فرموده:" پس خداوند را با اخلاص کامل در دین پرستش نمایید" و ازجمله در اصول کافی از امام سجاد(علیه السلام) روایت شده است:"هیچ عملی جز با نیت درست نیست".
انتظاری که در اخبار به آن امر شده است از گونه ی سوم می باشد بنابراین چند صورت در آن تصور می شود:
اول: این که منظور شخص منتظر اطاعت امر خداوند باشد، خواه انگیزه ی او بر اطاعت، امید ثوابی باشد که در روایات به آن وعده شده و یا انگیزه دیگری داشته باشد.
دوم: این ک انگیزه اش بر انتظار اطاعت امر و نائل شدن به پاداش دنیوی یا اخروی باشد. ولی قصد پاداش فرعی و تابع قصد اطاعت باشد(مقصود اصلی او از انتظار اطاعت امر باشد و به پیوست آن پاداش را قصد نماید).
و این دو قسم موجب نائل شدن به تمام پاداش ها و ثواب هایی است که در روایات وارد گردیده است و شایسته است که مومن قسم اول را برگزیند.
سوم: این که انتظار به منظور رستگاری به ثواب ها و مواهب اخروی یا دنیوی باشد به جهت آگاهی اش به جمع شدن لوازم زندگی و طول عمر، فراخی روزی، فراوانی نعمت ها و زایل شدن هم و غم و درد و رنج در زمان ظهور ، به طوری که از انتظارش جز این نخواهد و اطاعت امر خداوند در نظرش نباشد.
چهارم: عکس قسم دوم یعنی منظور اصلی اش از انتظار پاداش باشد و به پیوست آن بخواهد امر خداوند را اطاعت کند و ظاهر آن است که در این دو قسم استحقاق ثواب هایی را که در روایات وعده شده اند را ندارد زیرا که استحقاق پاداش عبادت به قصد اطاعت بستگی دارد و فرض این است که مأمورٌ به را به قصد تعبد به جا نیاورده پس انتظارش عبادت نیست و نه مستحق ثواب است و نه عقاب. چنانچه از روایات بر می آید مصلحت انتظار فقط به قصد قربت نیست بلکه به منظور جلوگیری از یأس و نامیدی مومن از ظهور امام است لذا امیرالمومنین (علیه السلام) فرموده:" منتظر فرج باشید و از رحمت الهی مأیوس نشوید..." که این مأیوس نشوید بیان نخستین و پایین ترین درجات انتظار می باشد.
اگر بگویید می توان قائل شد که قصد قربت در انتظار واجب است و خلاف آن حرام می باشد، نظر به حدیثی از امام صادق (علیه السلام) که فرمود:" مردم درباره ی ما بر سه گروه شدند: گروهی ما را دوست داشته و در انتظار قائم ما شدند تا از دنیای ما برخوردار گردند که گفتند و سخنان ما را حفظ کردند و از کردار ما کوتاهی نمودند که این ها را خداوند به سوی آتش محشور خواهد ساخت..."، می گوییم:
این صفت منافقان است که محبت خاندان عصمت را به زبان اظهار کنند و دل هایشان منکر آن است و فقط می خواهند که به هدف های دنیویشان برسند و این دلیل نفاق آنان است و این افراد همان هایی هستند که در برخی روایات آمده است حضرت قائم آنان را در حالی که در کنارشان ایستاده اند دستور کشتنشان را می دهد.
خبر آمد خبری در راه است سر خوش آن دل که از آن آگاه است
[ وضعيت كاربر: ]
تشکرها از این پست:
صفحه 1 از 1 تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours میباشند
Related Topics
information
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید