niyosha488
کاربر فعال
پست: 1537
عضو شده در: 11 مرداد 1385
امتياز: 14831
|
عنوان: جمله سازی |
|
|
جمله سازی
خرچنگ: به يکی مي گن باخرچنگ جمله بساز. مي گه: كره خر چنگ نزن!
سی دی: به یکی مي گن با سي دي جمله بساز. مي گه چسيدي. مي گن: نه، با سي دي صوتي جمله بساز. مي گه: گوزيدي...
توله سگ: به یکی مي گن: با توله سگ جمله بساز. مي گه: طول سگ ضربدرعرض سگ مساوی با مساحت سگ.
مترو، به یکی می گن با مترو یک جمله بساز. می گه: سر این مترو بگیر!
بلاغت: به یکی می گن با بلاغت یه جمله بساز. می گه: اوی فاطی بلا قت کشیدی!
شمشیر: به یکی می گن با شمشیر جمله بساز. می گه: پاشم شیر بخورم.
شاملو: به یکی می گن با شاملو یک جمله بساز. می گه: امشب شام لوبیا داریم.
دو تا حمال: به یکی می گن یه جمله بساز که توش دو تا حمال باشه. می گه: این یخچال
هم مال منه، هم مال داداشم.
کوبیسم: به یکی می گن یک جمله با کوبیسم بساز. می گه: میخو بکوب ایسماعیل.
لواط: به یکی می گن با لواط جمله بساز. می گه: بر محمد و آل او صلوات.
کشور: به یکی می گن با کشور یک جمله بساز. می گه با کش ور رفتم خورد تو چشمم.
بالش: به یکی می گن با بالش یک جمله بساز. می گه: با تفنگ زدم به یه کفتر خورد تو
بالش
. می گن: نه، منظورمون توشک و بالش هست. می گه: با تفنگ زدم به یه کفتر توش
بودم که خورد توبالش یا نه.
به یکی می گن با زنجیر و انجیر یک جمله بساز. می گه: گاهی آدم می خواد زن جیرش بیاد، ان جیرش می آد.
چیپس: به یکی می گن با چیپس یک جمله بساز. می گه چی پسر خوبی!
نخ سوزن: به یکی می گن با نخ سوزن یه جمله بساز. می گه: تیم ایران همه اش خوبه نخصوزن علی دائی.
قباد: به یکی می گن با اسم قباد یه جمله بساز. می گه: بزن بریم بسرعت برق و باد...
اختاپوس: به یکی مي گن با اختاپوس جمله بساز. مي گه: اوخ تا پوستم نسوخته برم تو سايه.
ماتیس: به یکی می گن با اسم ماشین ماتیس جمله بساز. می گه: مات ایس یور نیم؟
45: به يه معتاد مي گن با 45 , 46 , 47 ,48 جمله بساز. مي گه: چلا پنجه مي كشي؟ چلا شيشه مي شكني؟چلاهف نمي زني؟ چلا هشتي ناراحت؟
نجیب: به يکی مي گن با نجيب يه جمله بساز. مي گه: كت من نه استرداره نه جيب.
ماشین: به يكي مي گن با ماشين جمله بساز. مي گه: بياين همسايه ما شين.
داشبورد: به یکی مي گن باداشبورد جمله بساز.مي گه: داييم اومد بچه هاشوورداشبورد.
وطن: به يکی می گن: با وطن جمله بساز. می گه: ديروزرفتم حمام و سر و تنم را شستم.
می گن: منظور «ط» دسته داربود. می گه: اتفاقا منم با تي دسته دار شستم.
بقیه: به یکی مي گن با بقيه جمله بساز. مي گه : ديشب شام خوردم. مي گن: پس بقيه اش كو؟ مي گه: اتفاقا بقیه اش تو يخچاله.
صداقت: به يك نفر مي گن با صداقت جمله بساز. مي گه: داشتم تلفنی حرف مي زدم صدا قت شد.
ترکش: به یکی می گن باترکش جمله بساز. می گه: سیگارروباید ترکش کرد.
پل: به یکی می گن با پل جمله بساز. می گه: چطوری، تپل؟
زیزیگولو: به یکی میگن با زیزیگلو جمله بساز. می گه : خداداد عزیزی گلو درد گرفته
|
|