Hamid
مدیريت كل سایت
پست: 5500
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
امتياز: 47828
|
عنوان: ضرب المثلهاي شهر من؛ ساوه |
|
|
ــــــلام؛
كار جالبيه!
من هم اگه اجازه بديد، ضرب المثلهاي شهرمون (ساوه) رو بذارم، البته اين موضوع هنوز توي خود ساوهسرا مطرح نشده، نياز به علامتگذاري داره، اما بد نيست فعلا اينجا مطرح بشه.
خواهش ميكنم به " طرز خوندن" ضرب المثلها توجه كنيد!
طرز خوندن:
ez ow sheb mondeh roo shir migireh
از او شو منده رو شير ميگيره: از هر مكاني براي رسيدن به پول سود ميجويد.
طرز خوندن:
ez dewlati gandom talkheh ow wa mikhoreh!
از دولتي گندم تلخه او واميخوره: به واسطه شخص يا اشخاص موجه، زير دستان بهره ميبرند.
اين ضرب المثل ديگه Ende لهجه ساوهايه!
طرز خوندن:
age ow adam chagh mikard, ghoorbagheh zenjil misgelond
اگه او آدم چاق ميكرد قورباغه زنجيل ميسگلند: اگر آب آدم را چاق ميكرد، قورباغه زنجير پاره ميكرد. اين ضرب المثل را وقتي ميگويند كه كسي زياد چاي بخورد.
طرز خوندن:
jik jike mastonet bood, fekre zemestonet bood?
جيك جيك مستونت بود فكر زمستونت بود: شايد اين ضرب المثل با آن حكايت بلبل و مور كه در رساله سعدي آمده بيارتباط نباشد. اين كه بلبل غافل در تابستان به نغمه سرايي و بي خيالي مشغول بود و روزگار را به غفلت ميگذرانيد ولي موربه فكر جمع آوري و ذخيره دانه براي زمستان بود، تا فصل سرما رسيد بلبل به در لانه مور رفت و تقاضاي دانه كرد و مور نيز جواب رد داد كه چرا در تابستان به فكر زمستان نبودي.
طرز خوندن:
khar az nardevon bola mireh
خر از نردون بلا ميره: خر از نردبان بالا ميرود. وقتي كسي چيزي ميگويد كه انجامش غير ممكن و يا بسيار بعيد است اين ضرب المثل را به او ميگويند و مقصود اين است كه همانطور كه خر از نردبان بالا رود حرف تو نيز بالا رود، حرف تو نيز صحيح نيست و امكان انجامش وجود ندارد.
طرز خوندن:
khari ke bola poshtebon kardeee, khodet paeen kon!
خري كه بلا پشت بن كردهاي خودت پايين كن: خري را كه بالاي بام بردهاي آن را پايين بياور، يعني مشكلي كه خودت درست كردهاي حل كن.
اين شبيه اون ضرب المثل معروفه كه: هر كي خربزه ميخوره، پا لرزش هم ميشينه!
طرز خوندن:
rahati ver parresh mizeneh!
البته من خودم فكر ميكنم درستش اينه، يعني اين پركاربردتره:
rahati ver parresh BEZDEH
كتابي كه درباره ساوهست، اولي رو نوشته...
راحتي ور پرش ميزنه: راحتي به پهلويش ميزنه. در مورد كسي ميگويند كه قدر آسايش و راحتي را نداند.
به علت زيغ وقت، بقيهش بعدا |
|