بیا اینجا لبخند بزن

babani

بهلول و سر تراشي

روزي بهلول سر شخصي را مشغول به تراشيدن شد.

در حين كار دستش لرزيد و سر آن شخص زخم برداشت .

آن مرد شروع به داد و فرياد كردن كه سر مرا بريدي .

بهلول گفت : ساکت! سربريده كه حرف نمي زند . Smile

babani

داستان لباسشوئي بهلول

ازبهلول پرسيدند لباسهايت چرك شده چرا نمي شوئي؟

بهلول جواب داد : بازچرك خواهد شد !

گفتند : مرتبه دوم بشوي .

بهلول گفت : باز هم چرك خواهد شد !

گفتند دوباره بشوي !

بهلول گفت :معلوم مي شود كه من براي لباس شستن دنيا آمدم . Razz

babani

بهلول کیست؟

هارون الرشید- خلیفه عباسی، به علت حرص و طمع در مملکت داری خویش، سعی داشت مخالفان خود را به هر وسیله و بهانه ای از سر راه خود بردارد برای همین یا آنها را می کشت و یا به زندان می فرستاد. زندانی که رهایی از آن امکان نداشت.

امام موسی کاظم (علیه السلام) دوره ی امامت خود را در زمان این ظالم می گذراندند ایشان مورد احترام و محبوب دل مومنان بودند و به طبع مخالف ظلم.

هارون الرشید، امام را یک خطر خیلی جدی برای خود می دانست. او سعی و کوشش داشت تا علمای برجسته ی اسلامی را ترغیب کند که فتوا دهند امام موسی کاظم از دین خارج شده است. بدین ترتیب زمینه ی اقدام علیه آن بزرگوار آماده گردد.

یکی از علمای آن روزگار بهلول بود و هارون الرشید از او خواست که فرمان قتل امام موسی کاظم(علیه السلام) را امضا کند.

بهلول ماجرا را به اطلاع امام رساند و چاره طلبید.

امام موسی کاظم (علیه السلام) که در زندان هارون الرشید به سر می بردند فرمودند:

خود را به دیوانگان شبیه ساز تا از این خطر رهایی یابی.

بهلول، خود را به دیوانگی زده و به شمشیر طنز و طعنه و مسخرگی، بر حکومت ظالم، حمله آورد.

نام اصلی این مرد بزرگ ((وهب بن عمرو)) می باشد. و چون گشاده رو و خندان و زیبا چهره بود، بهلول نام می گیرد که به معنی همه ی این صفات است.

بهلول از دو ویژگی خاص برخوردار بود:

یکی دارا بودن موفقیت علمی و اجتماعی و دینی در میان مردم و خویشاوندی نزدیک با هارون الرشید.

به سبب همین دو ویژگی، او می توانست آزادانه و بی هراس به سر وقت هارون الرشید و کارگزاران او رفته و هرچه را که می خواهد، به زبان طنز بر آنان وارد سازد. او از همین روش استفاده می کرد تا هارون الرشید را متوجه اشتباهاتش کند.

آرامگاه بهلول در بغداد قرار دارد روی سنگ قبر وی، تاریخ ۵۰۱ قمری دیده می شود.

واژهٔ بهلول در عربی به معنای «شاد و شنگول» است.

babani

مريضي از بهلول براي دفع مرضش سركۀ هفت ساله خواست.

بهلول گفت : سركه هفت ساله دارم ولي به كسي نمي دهم .

مريض پرسيد چرا نمي دهي ؟

بهلول در جواب گفت: اگر مي خواستم بدهم هفت سال نمي ماند .

babani

روزي بهلول به حمام رفت ولي خدمه حمام به او بي اعتنائي كرده و آن طور كه دلخواه بهلول بود او را كيسه نكشيد .

با اين حال وقت خروج از حمام بهلول ده ديناركه همراه داشت همگي را به استاد حمامي داد و

گارگران حمام چون اين بذل و بخشش را ديدند همگي پشيمان شدند كه چرا نسبت به او بي اعتنائي كردند .

بهلول هفته ديگر به حمام رفت اين مرتبه تمام كارگران با كمال احترام او را شستشو كرده و

مواظبت بسيار نمودند ولي با اين همه سعي و كوشش كارگران بهلول فقط يك دينار به آنها داد

كارگران پرسيدند : بخشش بي جهت هفته قبل و رفتار امروزت با ما چيست ؟

بهلول گفت : مزد امروز حمام را هفته قبل كه حمام آمدم پرداختم و مزد آن روز حمام را امروز مي

پردازم . تا شما ادب و رعايت مشتري هاي خود را بنمائيد . خنده به تمام معنا

soveh

چه تاپیک با حالی راه انداختی. تاپیک طنز از نوع آخوندی . خداییش تعجب کردم. موفق باشی

babani

مردی که در و پنجره می ساخت رفته بود خواستگاری، پدر عروس پرسید : آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت : من ویندوز نصب می کنم!!!

غضنفر رو برای اولین بار می برند توی هلی کوپتر ، توی آسمان از سمت چپی اش می پرسه : شما گرمتونه ؟ طرف می گه : نه. از سمت راستی اش می پرسه شما گرمتونه ؟ اون یکی هم می گه نه. بعد غضنفر بلند می گه : آقای خلبان هیچ کس گرمش نیست. اون پنکه سقفی رو خاموشش کن

Heavenly

خوب بود.ميشه ما هم جك بگيم ديگههه!
غضنفرروزه بوده 5 دقيقه مونده بوده به اذان روزشو ميخوره!بهش ميگن 5دقيقه مونده بود چرا اين كارو كردي؟ميگه ميخواستم به خدا ثابت كنم كه ميتونم ولي نميگيرم Mr. Green

babani

چند تا لطیفه با مزه براتون از سایت تبیان می نویسم بخونید و حسابی حالشو ببرید!

- به غضنفر میگن با اداره جمله بساز، میگه: ا؛ داره بارون میاد!! خنده به تمام معنا

- هم سوخت ز دوری ات دلم هم جگرم، با دوری خود دوگانه سوزم كردی! خنده به تمام معنا

- غضنفر اسم بچه اش را میذاره اس ام اس . میگن این دیگه چه اسمیه میگه چیه از پیام كه با كلاس تره! خنده به تمام معنا

- مردی كه در و پنجره می ساخت رفته بود خواستگاری، پدر عروس پرسید: آقا داماد چه کاره اند؟ داماد خواست کلاس بذاره گفت: من ویندوز نصب می کنم. خنده به تمام معنا

- اگه دیدی یه سوسك دمرو افتاده داره دست و پا میزنه ... نترس باهات كاری نداره فقط داره به قیافت می خنده. خنده به تمام معنا

- غضنفر رتبه اول کنکور رو میاره بهش میگن چه کار کردی؟ میگه روزی 25 ساعت درس می خوندم !!!! میگن مگه میشه ؟ میگه : آره، صبح یک ساعت زود تر بیدار می شدم خنده به تمام معنا

- غضنفر داشته خاطره تعریف می كرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، ‌البته سال چهل و نه دو نفر خیلی بود!!! خنده به تمام معنا

- غضنفر هی نگاه به گوشیش می کرده و می خندیده، بهش میگن اس ام اس اومده ؟ میگه آره، میگن چیه ؟ میگه یکی هی اس ام اس میده Low Battery !!! خنده به تمام معنا

- همیشه پشت سر هر مرد موفق، زنی است که نتونسته جلوی موفقیت شو بگیره خنده به تمام معنا

- بازم مرام تیر آهن!! یه مدت که خبری ازش نگیری خودش زنگ میزنه ! خنده به تمام معنا

- خبر فوری: هواپیمای تهران - مشهد به سلامت به زمین نشست کارشناسان در حال بررسی علت این حادثه هستند خنده به تمام معنا

ذهن های بزرگ درباره ایده ها صحبت می كنند، ذهن های متوسط درباره رویدادها حرف می زنند و ذهن های كوچك درباره دیگران!!!! خنده به تمام معنا

Heavenly

سلام
اين جكم از من داشته باشيد.
مرد جواني به دوستش گفت:فكر نميكنم بالاخره زن دلخواهم را پيدا كنم و باهاش ازدواج كنم.
چرا؟
آخه زني كه من ميخواهم اگر تحصيل كرده و زيبا و پولدار باشه منو نميخواد و اگر نباشد من او را نميخوام!!!