Hamid
مدیريت كل سایت
پست: 5504
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
امتياز: 47846
|
عنوان: |
|
|
ali048, جان،
اگر منبع این جمله رو پیدا کردی، بگو... من هم «گنجینه نور» رو گشتم و هم اینترنت رو فعلاً چیزی دستگیرم نشده.
من بد نیست یک شفافسازی کنم!
ببینید، این موضوع «اُمّل گفتن» و اینجور چیزها برای مثال گفته میشه.
یه وقت تصور نشه که مثلاً من از یک موضوع یا اتفاق خاص کینه دارم و همهش اون رو مثال میزنم... نه، قبلاً هم گفتم که حرف دیگران برام مهم نیست...
فقط اینها رو میگم که مواظب رفتارمون باشیم.
zaman, جان،
میبینم که با کشفیات من سازگار هستی.
من یه کشفی طی دوران دانشگاه کردم که مطمئنم اشتباه نکردم!
اگر دقت کرده باشی، اکثر بچههای رشته کامپیوتر، افرادی کاملاً منطقی هستند و به مرور، میشن افرادی مذهبی و گاهی اوقات خیلی مذهبی
این قضیه به خاطر درسهای به شدت زیادی هست که ما توی رشتهمون درباره عملیات منطقی و ریاضی داریم... چندین کارگاه که مدام باید با منطق صفر و یک سر و کله بزنی. (به خصوص دستورات برنامهنویسی IF و ELSE خیلی در روحیات کامپیوتریها مؤثره)
حتی اگر ترم اول و دوم خیلی بدون حساب و کتاب باشن، اما تا آخر دانشگاه یک فرد کاملاً 01ای و منطقی خارج میشن!
رشته ما تنها رشتهای بود که 99درصد پسرها و دخترهاش خیلی سنگین و با شخصیت بودن. بر خلاف رشتههای دیگه که اصلاً متوجه نبودن دنیا دست کیه!
اگر به کل دنیا هم نگاهی بیندازید، معمولاً کامپیوتریها افرادی کاملاً قانونمند و منطقی هستند.
الان مثلاً اگر نماز جمعه ساوه بیایید، معمولاً من رو با هفت هشت نفر میبینید که در کمال تعجب چهار نفر از اونها دانشجوی رشته کامپیوتر و همکلاسی خود من بودن!
کلاً صحبت کردن با دانشجوهای رشته کامپیوتر معمولاً به نتیجه منطقی و درست میرسه
این موضوع خیلی برام جالبه و هر فردی رو که ببینم در موردش بررسی میکنم
ممنون |
|