kahroba
مدیر انجمن دانشجویی
پست: 98
عضو شده در: 3 شهریور 1389
محل سکونت: ::..Saveh..::
امتياز: 1228
|
عنوان: فردا اولين تجربهي من در تدريس طراحي وب |
|
|
هيج وقت به همچين روزي حتي فكر هم نميكردم؛ منو تدريس، آن هم طراحي وب
البته اسمش را نميتوان تدريس گذاشت، چون فردا قراره فقط به 5 نفر درس بدم
بزاريد دقيق بگم: اين 5 نفر از دوستان خواهرم هستن كه خدا بگم چيكارش نكنه، انقدر از ما پيش دوستانش تعريف كرده، كه من هم نميدانم چطور شد كه قبول كرديم! ولي قبول كرديم...
يادم ميآيد يك بار يكي از اساتيدمان در كلاس ميگفت: روز اول تدريس، مثل روز اول رفتن به دبستان هست، انقدر ميترسي و استرس داري، كه گاهي اوقات ممكنه گريهت بگيره
اين هم شده قضيهي من، البته اين نكته را بگم كه من هميشه شاگرد باقي خواهم ماند و در پي علم هيچ گاه تا به حال به خودم نگفتهام: كه بـــله (!) من همه چيز بلدم و ديگر نيازي به يادگيري نيست... هيچ كس نميتواند به آن مرحله برسد، هيچ كس ولي از تمام اين حرفها گذشته، آنقدر خوشحالم و استرس دارم كه باعث شده مجبور شوم و نگاهي به كتاب و جزوههايم بندازم كه براي فردا آماده باشم اميدوارم و اميد دارم كه درس دادن فرداي من طوري باشد، كه نه تنها مسائل را بفهمند، بلكه لذت هم ببرن من تمام سعيمو ميكنم كه چون بار اول هم هست و اولين تجربهي من، كلاس خانگي خوبي داشته باشم!
اي كاش زندگي هر روز ما مثل روز اول تدريس ميماند. چون، هم هميشه تنوع داشتيم، هم استرس. كه باعث ميشد: هميشه زندگيمان را مرور كنيم
هميشه هر چيزي اولش سخته، اما اين سختي و استرس مزيتهاي فراواني داره!
به قول آقا Hamid، همين استرسهاست كه آدم را نجات ميده
راستي! دوستان يادتان نرود برايم دعا كنيد |
|