niloofar_ofy
خوب داره پيش ميره
پست: 76
عضو شده در: 29 خرداد 1386
محل سکونت: تهران
امتياز: 694
|
عنوان: قصه ی این روزهای ... |
|
|
یکی بود یکی نبود. یه سرزمینی بود به وسعت قلب آدمهای ساکن اونجا بزرگ بود و با صفا ولی حیف که مردمش یه غصه داشتند، اینکه این سرزمین فرمانرواهایی داشت که دلخوشی رو ذره ذره داشتند ازشون می گرفتند.
یه روزی فردی اومد یه رهبر یه ناجی که دست ستم رو ازاین سرزمین کوتاه کرد اومد و اونجارو آزاد کرد و به مردمش آزادی بخشید انگار که خدا اونو فرستاده بود، اومد و گفت مرد دین و عملتون باشید اومد و با اومدنش عزت رو به ساکنان اون سرزمین بخشید
مردم خودشون رو باور کردند، دیگه کسی بهشون زور نمی گفت، دیگه خودشون واسه سرنوشت خودشون تصمیم می گرفتند دموکراسی و مردم سالاری رو که فقط اسمش رو شنیده بودند عملاً داشتند تجربه می کردند.
زندگی داشت برای مردم اون سرزمین شیرین می شد که بدخواهان و زورگوها که چشم دیدن استقلال اون سرزمین رو نداشتند دست بکار شدند. با همه ضرب و زورشون به این سرزمین تاختند غافل از اینکه مردم اونجا یه دل پر ایمان داشتند قدرتی پیدا کردند که همشون هاج و واج مونده بودند اونها نمی خواستند به آسونی آزادگی خودشون رو تسلیم بیگانه کنند پس جنگیدند یه جنگ نابرابر.
گذشت و گذشت ...
بلاخره تموم شد و این سرزمین نوپا خم به قامت نیاورد و ایستاد تا پیروز شد و از این برهه برای مردمش ایثار و مقاومت و شهادت به جا موند و اسطوره هایی که تا ابد با جانها عجین شد.
بازم گذشت ....
اون مرد فرزانه هم رفت و راه و منش و عرفانش رو به یادگار گذاشت، رفت و اما دلها خالی نشد. مردی از همان تبار تکیه گاه این ملت شد و نگذاشت دلها فرو بریزد، نگذاشت راه امام و مکتب امام به فراموشی سپرده شود.
دوران تازه ای آغاز شده بود، فصل سازندگی این ملت شروع شده بود. دوران سختی بود، هرچه تحریم ها سخت تر، همت مردمش برای سازندگی بلندتر می شد. پس کوشیدند و ساختند...
مردم خوش بودند ولی ... !!! یه دلواپسی داشتند که آیا عدالت در این سرزمین پایدار خواهد ماند؟
عده ای آمدند و رفتند هر کس در خور توان خودش خدمتی کرد و رفت، یکی سازندگی بیشتر و اون یکی خواهندگی بیشتر رو سرلوحه کار خودش قرار داد .
یواش یواش ادعاها داشت جای اخلاص در خدمت به مردم رو می گرفت، آروم آروم راه و خط امام فقط نقل سخنرانیها و کتابها می شد، رفته رفته با گذشت سالها مردم و مسئولین این سرزمین داشت یادشون می رفت که با چه خون دلی اونجا رو آباد کردند. فراموش کرده بودند که اگه دولتی روپاست به پشتیبانی این ملت بوده است .
تلقینات و تفسیرهای پوچ دول غربی و استکبار جهانی مبنی بر دیکتاتوری در ایران، نقض حقوق بشر و هزار مزخرفات دیگر سعی در منزوی کردن ایران داشتند و حزب گرایی و فرقه گزینی دستاویزی شده بود برای تفرقه نه برای اصلاح و این همون چیزی بود که دشمنان بیرون مرزها انتظارش را می کشیدند.
خلاصه اینکه مردم این سرزمین نیاز به یک تحرک و یک رفراندوم و حضور وحدت آفرین داشتند و بلاخره یک 22 دیگر از راه رسید و مثل 22 بهمن در تاریخ ثبت شد یک بهار در بهاران، یک رأی آری دیگر به آرمانها و ارزشهای این مرز و بوم بود.
و حضور 40میلیونی که چشم جهانیان را خیره کرد . واین بار وقتی نتوانستند با کمرنگ جلوه دادن حضور پیش بروند با شگردها و دسیسه های نو وارد عمل شدند. آنها با ایجاد شبهه و تردید در صحت انتخابات سعی در ایجاد تشویش و اغتشاش داشتند تا حلاوت این پیروزی عظیم را در کامها تلخ کنند . پس با سلاح نفاق برای ایجاد تفرقه در بین این ملت بپا خواستند
ولی غافل از اینکه مردم به آسونی پا روی ارزشها و خونهای شهدا نخواهد گذاشت و با پشتیبانی رهبری عرصه را برای آنها خالی نخواهد گذاشت . مردم این سرزمین با توجه امام عصر(ع) و هوشیاری رهبر معظم انقلاب مانند همیشه پایان خوشی برای این قصه رغم خواهند زد و عزت و اقتدار خودشون رو به یاری خدا حفظ خواهند کرد . |
|