sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
امتياز: 8562
|
عنوان: |
|
|
همسان یا ناهمسان
دكتر «سعید یزدانی» طراح و ارائهكننده شیوه «همسان گزینی» یا «ازدواج آگاهانه» است. به گفته او، این طرح سابقهای پانزده ساله دارد اما از سال 78 به عنوان خدمتی ویژه به مرحله اجرا درآمده كه گویا با استقبال مناسبی هم روبهرو شده است.
دكتر یزدانی از خدمات متنوع موسسه «خانه امید جوانان» میگوید. همینطور از «حساسیت قضیه كه باعث میشود با احتیاط عمل شود»، اما بدون اینكه اصرار یا اشارهای كنیم، خودش میرود سر بحث همسریابی و آن بخش از فعالیت موسسه كه مورد نظر ماست. ابتدا «همسانگزینی» را شرح میدهد: «در تمام دنیا، به طور كلی در بحث ازدواج دو رویكرد وجود دارد: افراد معمولا یا به دنبال كسانی میروند كه همسانیهای بیشتری با خودشان داشته باشند یا اینكه برای ازدواج، كسانی كه با آنها ناهمسانی داشته باشند را میپسندند. یعنی كسانی كه با آنها تضاد دارند و به عبارتی آنها را مكمل شخصیتشان احساس میكنند.
«همسانهمسری» یعنی ازدواج بین دو فردی كه بیشترین تناسب را با هم دارند؛ مثل وضعیت فرهنگی، اعتقادی، دینی و مذهبی، موقعیت جغرافیایی، تحصیلی، سنی و ...
در مقابل، «ناهمسانهمسری» شرایطی است كه فرد مثلا با شخصی از طبقهای دیگر ازدواج میكند تا احساس كمبودهای خود را جبران كند. تقریباً در كل فرهنگها، همسانهمسری تایید شده و ثابت شده این دست ازدواجها از نوع دیگر پایدارتر هستند. در فرهنگ ما هم این قضیه وجود دارد؛ احادیث دینی در این زمینه وجود دارد و مثال معروفی هست كه میگوید: كبوتر با كبوتر، باز با باز!
ما «همسانگزینی» را از این بحث استخراج كردیم و سعی داریم مكانیزمی ساده، دقیق و قابل اجرا، برای انتخاب همسر ارائه بدهیم. نه خیلی آكادمیك و علمی، نه خیلی سطح پایین و پیش پا افتاده.»
تناسبهای شخصیتی، رفتاری، فردی و خانوادگی، چهار اصل مورد نظر طرح همسانگزینی است كه سعی میشود زوجهای جوان در انتخاب یكدیگر این موارد را رعایت كنند. دكتر یزدانی میگوید برای تشخیص افراد و تعیین میزان این تناسبها در هر شخص، ابزار خاصی ساخته شده؛ یك دفترچه تست با 450 سوال كه 34 عامل اصلی و 3 گروه عمده دارد: خصوصیات فردی – خانوادگی، ابعاد رفتاری و ویژگیهای شخصیتی.
سوالها با پاسخ منفی یا مثبت، پاسخ داده میشوند و مثلا اینطوری مخاطب را سین جیم میكنند: در گذشته، تجربه دوستی با جنس مخالف را داشتهام- من به یك زبان خارجی تسلط دارم- من در مناطق سرد كوهستانی بزرگ شدهام- گواهینامه رانندگی بااتومبیل دارم- خواب وسط روز برایم خیلی مهم است- نسبت به طرفداری از تیم مورد علاقهام تعصب دارم- و ... به نظر جالب میرسد.
دكتر یزدانی روی دو نكته تاكید دارد؛ اول: «انشاءالله همه جوانها یاد بگیرند چطور انتخاب كنند و خودشان تشخیص بدهند كه كسی برای ازدواج مناسب است یا نه.» و دوم: «خواستگاری سنتی اشكالاتی دارد؛ یك خانم آماده ازدواج، چطور باید معرفی شود؟ حالا فرض كه خانمی معرفی شد و خواستگاری برایش آمد. این دو نفر چطور باید با ویژگیهای همدیگر آشنا شوند؟ آیا خوب یكدیگر را خواهند شناخت؟ تازه، اغلب اوقات خوابها منفی است و مشكلات بسیاری از این قضایا به وجود میآید. اما توجه كنید: ما اطلاعات متقاضیان ازدواج را میگیریم، 24 مشخصه اصلی این افراد گرفته وتوسط كارشناسان مقایسه میشود، آنوقت مثلا 10 نفر كه شرایط نزدیك به یك فرد را دارند را به ترتیب اولویت به او معرفی میكنیم... فرض كنید خانمی تحصیلش تمام شده، شاغل هم نیست و فعالیت خاصی هم ندارد كه موردتوجه واقع شود. خواستگاری ندارد. به نظر شما باید چه كار كند؟»
- هیچی، شب جمعه بنشیند ودعا كند!!
دكتر یزدانی: «چرا باید طرف 500 هزار تومان بدهد تا بختش را باز كنند؟ به دعا و جادو و خرافات رو بیاورد كه خواستگار ندارد... خب باید راهی برای او پیدا شود. الان در روش ما، 24 ساعت هم طول نمیكشد كه خواستگار با جواب مثبت، باشناخت كافی و كارشناسی شده، میرود و در خانه او را میزند... حالا یك دخترخانم از خانواده محترم رادر نظر بگیرید. ده- بیست تا خواستگار برایش بیاید و همهشان بروند و جواب یا از طرف دختر یا از طرف پسر منفی باشد. چقدر عزت نفس این خانم مخدوش میشود، خانواده تحت فشار میگذارندش كه: دیگر به این یكی نباید نه بگویی... برای آقایان هم همینطور.»
با پانزده هزار تومان هزینه و فقط یك تماس تلفنی کوچک، ممكن است چنین افرادی خیلی سریعتر و راحتتر از آن كه فكرش را بكنند، ازدواج كنند. این ادعای «خانه امید جوانان» است، هر چند كه برخلاف آن بنگاه دغلكار، اینجا تضمینی وجودندارد.
فرق اساسی: عكس بیعكس
به نظر دكتر یزدانی،خواستگاری سنتی معمولا به چند سوال ساده (سن، شغل، تحصیلات و ...) خلاصه میشود. اما در روش همسانگزینی، شناخت عمیقتری صورت میگیرد. ولی اشكال اصلی جای دیگری است: «وقتی دو جوان یکدیگر را میبینند، شاید چهره همدیگر به نظرشان دلنشین بیاید. آن وقت مبادله احساسی شروع میشود و دیگر ازدواج آگاهانه تقریبا غیرممكن میشود. اما در روش ما، اول آگاهی صورت میگیرد و بعد به موقع خودش، احساس جاری میشود.»
به گفته این روانشناس، موسسه تحت مدیریت او به همین دلیل به هیچ وجه از عكس متقاضیان استفاده نمیكند: «تاكید میكنیم كه عكس روش بسیار اشكالداری است؛ چون تصویر لحظهای یك فرد است، تقریبا همیشه در اندازه طبیعی نیست و معمولا یا از خود فرد زیباتر است و یا زشتتر. اصلا عین خود فرد هم باشد، باز فقط بخشی از شخص است. مبادله احساسی ندارد و صد بارنگاهش كنی، یك جور نگاهت میكند!»
این قضیه، نكته مهمی است كه فرق اساسی این موسسه با بنگاههای همسریابی دیگر به نظر میرسد. غیر از «همسانگزینی» كه به وسیله كتابچه تست و معرفی گزینهها توسط موسسه به افراد صورت میگیرد، روش دیگری هم در خانه امید جوانان مورد استفاده است: «روش دیگر بدون دخالت كارشناسهای ما صورت میگیرد و عبارت است از معرفی 100 نفر در هر نوبت به متقاضی. در این روش، فرد قدرت انتخاب دیگری دارد.»
مشخصات این صد نفر در كتابچهای به نام «راهنمای ازدواج» آمده و البته اعضای این بانك با یك شماره، كدگذاری شدهاند و نامشان محفوظ است. اطلاعات هر فرد هم عبارت است از چیزهایی مثل: متوسط درآمد، امكانات مالی، شغل، قد و وزن، فرزند چندم خانواده، محل تولد و زندگی، شرایط اعتقادی، مشخصات اعضای خانواده، میزان تاكید بر ادامه تحصیل یا اشتغال پس از ازدواج و ... اما به گفته دكتر، در این نوع انتخابها، میزان «نه» شنیدن خواستگار بیشتر است: «این نوع خواستگاری، از آن خواستگاریهاست كه: حالا برویم ببینیم چه میشود!»
و آمارهای ناموجود
دكتریزدانی میگوید موسسهشان تا به حال 4500 نفر عضو داشته كه البته بیشتر اعضا در سال 85 و به دلیل تبلیغات (هر چند محدود) فعالیتشان، به آنها مراجعه كردهاند. ودیگر اینكه: «حدود یك سوم افرادی كه وارد این سیستم میشوند، با روش همسانگزینی ازدواج میكنند، آن هم در فاصله یك هفته تا 3 ماه. بعداز سه ماه ما میفهمیم كه قضیه به اصطلاح كهنه شده و اشكالی دارد، باید به آن عضو كمك كنیم. گاهی هم بدون دخالت ما، اعضا براساس آموزشهایی كه میگیرند، خودشان دست به كار میشوند. مثلا دیگر سوالهای تخصصی از طرفشان میكنند، نه اینكه بپرسند: از چه گلی خوشت میآید؟ چه غذایی دوست داری؟!»
و در مورد تیپ اعضای این موسسه: «اكثر اعضای ما اینجوری هستند: 20 تا 40 سال، ازدواج نكرده، دانشگاهی. درحالی كه توی بعضی موسسات، مرد 70 ساله، افغانی و چیزهای عجیب و غریب زیاد است. ما به چنین متقاضیان میگوییم: اینجا وقتت را هدر نده، از دست ما كاری برای شما برنمیآید!»
و حالا یك آمار دیگر كه البته این یكی را دكتر خیلی محكم و جدی میگوید؛ بی «حدودا» یا هیچ قید مجهول دیگری: «تمام ازدواجهایی كه با كمك موسسه ما انجام شده، صد در صد موفق بوده و حتی یك مورد طلاق هم نداشتهایم. هفت سال از اولین ازدواج میگذرد و این خیلی مهم است.»
گفتوگوی كتبی
«حدود سال 65، من در سازمانی به عنوان دانشجوی محقق كار میكردم. دوستی به من كتابچهای داد كه رویش نوشته شده بود: «گفتوگوی ازدواج». من مجرد بودم و آن آقا گفت: بگیر و بخوان، ببین با شرایط خانمی كه این كتابچه را پركرده موافقی یا نه؟ هنوز آن دفترچه را دارم... البته دیدم شرایط آن خانم به من نمیخورد، تشكر كردم و ماجرا تمام شد. ولی از آن لحظه، این جرقه در ذهن من زده شد كه اگر بشود این شیوه را به صورت دقیقتر و كاملتر اجرا كرد، خیلی خوب است. این را هم بگویم كه كتابچه كار حجتالاسلام مصطفی زمانی كه موسسه «در راه حق» را در قم داشته و دارد، بود.»
حاصل آن جرقه، دو كتابچهای است كه با همان نام «گفتوگوی ازدواج» به اعضای خانه امید جوانان داده میشود تا نقطه نظراتشان را برای طرف مقابل در آن یادداشت كنند؛ كتابچه سفید برای آقایان و زردرنگ برای خانمها. این كتابچه دیگر تستی نیست و 77 مورد برای یادداشت كردن جزئیاتی چون: در موردجایگاه مرد/زن درزندگی مشترك – درباره نحوه برگزاری مراسم و برنامههای نامزدی، عقد و ... – درباره مهریه، وضعیت اقتصادی و گرایشات دینی و مذهبی خواهر و برادرها و ... دارد.
- راستی، بالاخره خود شما چطور ازدواج كردید آقای دكتر؟
- ما زمانی ازدواج كردیم كه این روشها را نداشتیم. گاهی وقتها خانمم میگوید اگر من این روشها را اجرا میكردم و تستها را میدیدم، هیچ وقت با تو ازدواج نمیكردم! (میخندد)
معجزه، بیسروصدا
«ما كاری شبیه به معجزه میكنیم. این را مخاطبان ما میگویند. جداً هم همینطور است. تصور كنید به كسی كه از زندگی ناامید بوده، احساس استیصال میكرده، استرس خانواده و محیط و ... را تحمل میكرده، راه را نشان میدهیم. البته این یك بخش از اعضای ما هستند، ولی بخش عمده اعضا كسانی هستند كه میخواهند ازدواج آگاهانه و موفقی داشته باشند.»
با تمام این احوال، دكتر یزدانی گله و نگرانیهایی هم دارد: «این كار، ابتكار است. ابداع است. به همین دلیل سازمان ملی جوانان كه بر فعالیت ما نظارت دارد یا هیچ جای دیگری، زیر بار مجوز دادن به ما نمیروند. ما چیزی را ابداع كردهایم كه هنوز سازمانی متولی آن نیست و قانونی برای آن وجود ندارد... خیلی برای این روش زحمت كشیدهایم، امیدواریم در این مورد فرهنگسازی شود تا هم ما راحتتر فعالیت كنیم و هم نفع آن بیشتر نصیب جامعه شود.»
به گفته او، روزانه 5 تا 10 متقاضی جدید وارد مجموعه همسانگزینی میشوند: «یك كادر سهسانتی توی ضمیمه نیازمندیهای روزنامه آگهی داریم، كلی مراجعهكننده داریم و همین را هم نمیتوانیم جواب بدهیم، چه برسد به اینكه تبلیغات بیشتری داشته باشیم و خودمان را بشناسانیم. ضمن اینكه الان سال هفتم است كه بدون مشكل داریم كار میكنیم و هر سازمانی آمده توانستهایم از خودمان دفاع كنیم. همه اینها به خاطر این است كه احتیاط كردیم ونگذاشتیم زیاد سر و صدایی به پا شود!» |
|