منوچهر (امتیاز : 0)
توسط منوچهر در مورخه : چهارشنبه، 16 مهر، 1404
سلام. ممنونم بابت این مطلب
من چند تجربه شخصی دارم که شاید به کسی درباره اینکه چه عکسالعملی حین حمله سگ باید داشته باشد، کمکی نکند ولی فکر کنم نوشتن آن خالی از لطف نباشد.
اولین خاطره من به کودکیام برمیگردد. یادم میآید پنج یا شش سال داشتم به خانه یکی از همسایه ها یا آشنایانمان رفته بودیم و کنار خانه آنها یک محوطه خالی با تپه های خاکی مرتفع بود. یک سگ در آن اطراف بود که گویا متعلق به یکی از افراد آن محل بود. من کودک بودم و درک کاملی از رفتار حیوانات نداشتم و بچه های بی انصاف که بزرگتر از من بودند برای خندیدن، به سگ فرمان میدادند و سگ دنبال من میدوید و من فرار میکردم و در همان عالم بچگی وحشت بسیار زیادی در من ایجاد شد. هنوز یادم نرفته چطور سگ دنبالم میکرد. این کار را چندین بار تکرار کردند و من چون جای دیگری برای دویدن نبود حین فرار بهسمت تپه های خاکی رفتم و با صورت روی تپه خالی افتادم و تمام صورت و بدنم خاکی شد. و دوباره تکرار کردند و دوبار با صورت افتادم و صورتم زخمی شد و تمام بدنم خاکی. هنوز دردش را فراموش نکردم. این بچه های بیانصاف برای چند دقیقه خنده خودشان من را طوری بیدلیل اذیت و تحقیر کردند که بعد از نزدیک سی و اندی سال، من هنوز ترس از سگ دارم و همیشه از این موجود بدم میآید. واقعاً تربیت فرزند بسیار مهم است.
یکبار هم با یکی از بستگانمان که در روستا زندگی میکنند با موتور برای خرید سبزی رفتیم کنار زمینی که موتور آب داشتند. وقتی وارد شدیم حداقل حدود 10 سگ آنجا نشسته بودند و اقوام ما آرام با موتور از بین سگها عبور کرد تا رسیدیم به محل مورد نظر که گویا صاحب زمین آنجا نبود که ما سبزی بخریم. برای برگشتن باز هم باید از بین سگها عبور میکردیم که این آشنای ما حین برگشت کمی ترس به دلش افتاد و در یک لحظه کمی گاز موتور زیاد کرد که همین باعث ترس سگها شد و همگی با هم بلندشدند به سمت ما حمله کردند.صحنه بسیار ترسناکی بود. حدود 10 سگ پارس میکردند و با هم حمله می کردند. زمین هم خاکی بود و پر از سنگهای نسبتا بزرگ بود و ما اگر با سرعت بالا حرکت میکردیم قطعا موتور واژگون میشد. مجبور بودیم از یک پیچ تند در کنار سگها عبور کنیم. با هر سختی بهرحال با سرعت مناسب ما از آنها فرار کردیم. واقعا نترسیدن و انجام ندادن عکسالعمل ناگهانی و شدید در مواجهه با سگهایی که فعلا حمله نکردهاند بسیار مهم است.
تجربه آخرم مربوط به سالیان اخیر است که در حال برگشتن به خانه بودم که داخل کوچه، درب خانه یکی از همسایهها توسط زن همسایه باز شد و ناگهان یک سگ کاملا سیاه عظیم الجثه از درب خانه شان آمد بیرون و این سگ سیاه آنقدر بزرگ بود که من تا آن زمان سگ به این بزرگی ندیده بودم. تقریبا اگر بگویم اندازه یک انسان بود، غلو نکردم. تا سگ آمد بیرون سریعاً بسمت من آمد و زن همسایه که دید سگ فرار کرده و فهمید دارد سمت من میآید ترسید و جیغ و داد کشید. من وحشت کردم نمیدانستم چکار کنم و هیچ راه فراری نبود. کمتر از 10 متر کلا فاصله بود و سگ بسرعت داشت بسمت من میآمد. تنها چیزی که داشتم یک کیف بود که بصورت کاملا ناخودآگاه و بدن هیچ فکری آن را جلو خودم گرفتم تا اگر سگ بخواهد حمله کند، این کیف مقداری مانعش بود. پشت من پیچ یک کوچه بود. سگ چند متری من بود که به لطف خدا یک موتور ناگهان از پیچ کوچه آمد پشت من و بسمت سگ حرکت میکرد که سگ ترسید و رفت داخل خانه. همه اینها در کسری از ثانیه کمتر از 6یا 7 ثانیه رخ داد.
شاید بگویید این که چیزی نشده ولی من مشکل پا درد و خار شدید پاشنه پا شدید دارم. اینقدر این شوک ناگهانی بمن فشار جسمی آورد و باعث گرفتگی عضلات من شد که بلافاصله چند ثانیه بعد از این موضوع درد بسیار شدیدی در پشت پاشنه پایم احساس کردم و خودم را لنگان لنگان با درد بسیار زیاد به خانه رساندم. همین باعث عود شدن شدید مشکل خار پاشنه ام شد.
واقعا چه کسی پاسخ گو هست اگر مشکلی جسمی برای کسی پیش بیاید؟ الان این همسایه ما از مشکلی که برای من پیش آوردن اطلاع دارند؟
آخه یکی نیست بگه مگه خانه جای نگهداری آفریدگان خداست؟ شما هم به این حیوان هم به همسایه خودتان ظلم می کنید.
همین امسال کودکی در خوزستان بدلیل حمله یک سگ جانش را از دست داد.
در ضمن یک مطلب که خودم تا اخیراً نمیدانستم این هست که آیا میدانید که گربه های ولگرد هم هاری دارند و ممکن است باعث هاری شوند. پس نسبت به زخم هایی که دلیل آنها گربه ها هستند(خصوصاً گاز گرفتگی)مواظب باشید و نسبت به آنها حتما رسیدگی کنید و به بیمارستان مراجعه کنید.
توسط منوچهر در مورخه : چهارشنبه، 16 مهر، 1404
سلام. ممنونم بابت این مطلب
من چند تجربه شخصی دارم که شاید به کسی درباره اینکه چه عکسالعملی حین حمله سگ باید داشته باشد، کمکی نکند ولی فکر کنم نوشتن آن خالی از لطف نباشد.
اولین خاطره من به کودکیام برمیگردد. یادم میآید پنج یا شش سال داشتم به خانه یکی از همسایه ها یا آشنایانمان رفته بودیم و کنار خانه آنها یک محوطه خالی با تپه های خاکی مرتفع بود. یک سگ در آن اطراف بود که گویا متعلق به یکی از افراد آن محل بود. من کودک بودم و درک کاملی از رفتار حیوانات نداشتم و بچه های بی انصاف که بزرگتر از من بودند برای خندیدن، به سگ فرمان میدادند و سگ دنبال من میدوید و من فرار میکردم و در همان عالم بچگی وحشت بسیار زیادی در من ایجاد شد. هنوز یادم نرفته چطور سگ دنبالم میکرد. این کار را چندین بار تکرار کردند و من چون جای دیگری برای دویدن نبود حین فرار بهسمت تپه های خاکی رفتم و با صورت روی تپه خالی افتادم و تمام صورت و بدنم خاکی شد. و دوباره تکرار کردند و دوبار با صورت افتادم و صورتم زخمی شد و تمام بدنم خاکی. هنوز دردش را فراموش نکردم. این بچه های بیانصاف برای چند دقیقه خنده خودشان من را طوری بیدلیل اذیت و تحقیر کردند که بعد از نزدیک سی و اندی سال، من هنوز ترس از سگ دارم و همیشه از این موجود بدم میآید. واقعاً تربیت فرزند بسیار مهم است.
یکبار هم با یکی از بستگانمان که در روستا زندگی میکنند با موتور برای خرید سبزی رفتیم کنار زمینی که موتور آب داشتند. وقتی وارد شدیم حداقل حدود 10 سگ آنجا نشسته بودند و اقوام ما آرام با موتور از بین سگها عبور کرد تا رسیدیم به محل مورد نظر که گویا صاحب زمین آنجا نبود که ما سبزی بخریم. برای برگشتن باز هم باید از بین سگها عبور میکردیم که این آشنای ما حین برگشت کمی ترس به دلش افتاد و در یک لحظه کمی گاز موتور زیاد کرد که همین باعث ترس سگها شد و همگی با هم بلندشدند به سمت ما حمله کردند.صحنه بسیار ترسناکی بود. حدود 10 سگ پارس میکردند و با هم حمله می کردند. زمین هم خاکی بود و پر از سنگهای نسبتا بزرگ بود و ما اگر با سرعت بالا حرکت میکردیم قطعا موتور واژگون میشد. مجبور بودیم از یک پیچ تند در کنار سگها عبور کنیم. با هر سختی بهرحال با سرعت مناسب ما از آنها فرار کردیم. واقعا نترسیدن و انجام ندادن عکسالعمل ناگهانی و شدید در مواجهه با سگهایی که فعلا حمله نکردهاند بسیار مهم است.
تجربه آخرم مربوط به سالیان اخیر است که در حال برگشتن به خانه بودم که داخل کوچه، درب خانه یکی از همسایهها توسط زن همسایه باز شد و ناگهان یک سگ کاملا سیاه عظیم الجثه از درب خانه شان آمد بیرون و این سگ سیاه آنقدر بزرگ بود که من تا آن زمان سگ به این بزرگی ندیده بودم. تقریبا اگر بگویم اندازه یک انسان بود، غلو نکردم. تا سگ آمد بیرون سریعاً بسمت من آمد و زن همسایه که دید سگ فرار کرده و فهمید دارد سمت من میآید ترسید و جیغ و داد کشید. من وحشت کردم نمیدانستم چکار کنم و هیچ راه فراری نبود. کمتر از 10 متر کلا فاصله بود و سگ بسرعت داشت بسمت من میآمد. تنها چیزی که داشتم یک کیف بود که بصورت کاملا ناخودآگاه و بدن هیچ فکری آن را جلو خودم گرفتم تا اگر سگ بخواهد حمله کند، این کیف مقداری مانعش بود. پشت من پیچ یک کوچه بود. سگ چند متری من بود که به لطف خدا یک موتور ناگهان از پیچ کوچه آمد پشت من و بسمت سگ حرکت میکرد که سگ ترسید و رفت داخل خانه. همه اینها در کسری از ثانیه کمتر از 6یا 7 ثانیه رخ داد.
شاید بگویید این که چیزی نشده ولی من مشکل پا درد و خار شدید پاشنه پا شدید دارم. اینقدر این شوک ناگهانی بمن فشار جسمی آورد و باعث گرفتگی عضلات من شد که بلافاصله چند ثانیه بعد از این موضوع درد بسیار شدیدی در پشت پاشنه پایم احساس کردم و خودم را لنگان لنگان با درد بسیار زیاد به خانه رساندم. همین باعث عود شدن شدید مشکل خار پاشنه ام شد.
واقعا چه کسی پاسخ گو هست اگر مشکلی جسمی برای کسی پیش بیاید؟ الان این همسایه ما از مشکلی که برای من پیش آوردن اطلاع دارند؟
آخه یکی نیست بگه مگه خانه جای نگهداری آفریدگان خداست؟ شما هم به این حیوان هم به همسایه خودتان ظلم می کنید.
همین امسال کودکی در خوزستان بدلیل حمله یک سگ جانش را از دست داد.
در ضمن یک مطلب که خودم تا اخیراً نمیدانستم این هست که آیا میدانید که گربه های ولگرد هم هاری دارند و ممکن است باعث هاری شوند. پس نسبت به زخم هایی که دلیل آنها گربه ها هستند(خصوصاً گاز گرفتگی)مواظب باشید و نسبت به آنها حتما رسیدگی کنید و به بیمارستان مراجعه کنید.

English
العربی
Swedish
François








![[آی.جدول: اسکریپت ایجاد جدول آنلاین]](/img/blocks/ijadval.png)
![[مِلکا: سیستم مدیریت مشاور املاک]](/img/blocks/melka.png)
![[پارسخوان: نرم افزار خوانای متن فارسی]](/img/blocks/parskhan.png)
![[بوکفا ۲: سیستم مدیریت آنلاین کتابخانه]](/img/blocks/bookfa.png)
![[QuranPDF: قرآن پی.دی.اف]](/img/blocks/quran_pdf.png)
![[Robi: روبات روبی]](/img/blocks/robi.png)
![[هیسسس: سیستم هیسگوی خودکار: اولین سختافزار آفتابگردانی]](/img/blocks/hisss.png)
![[آی قصه!: نرم افزاری برای تقویت داستان سرایی کودکان]](/img/blocks/iqesseh.png)
![[دُر: نرمافزار کتابخوان تدریجی]](/img/blocks/dor.png)
![[Fonta: پژوهشی درباره فونت]](/img/blocks/fonta_book.png)
![[چگونه یک تجارت الکترونیک راهاندازی کنم]](/img/blocks/ecommerce_book.png)


: