پنج‌شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

نظرات طرح شده

افشین ج (امتیاز : 0)
توسط افشین ج در مورخه : دوشنبه، 13 فروردین، 1397

در یک مجموعه فیلم آموزش عکاسی زبان اصلی که اخیرا دانلود کردم، مدرس کانادایی و مُسن سال، خاطره کوتاه و جالبی تعریف کرد با این مضمون که:
با خانوادشون رفته بودن یک سفر خارج از کشور به ایتالیا، در یک کافه خیلی سنتی و زیبا ایشون مشغول تنظیم دوربین میشه تا از نوشیدنی خوردن خانوادش چندتا عکس شاهکار بگیره. شرایط نور اونجا به خاطر آفتاب و سایه و چیزهای دیگه یه طوری بوده که مجبور میشه ده دقیقه ای با تنظیمات دوربین ور بره (عدد اف، ایزو، سرعت شاتر و غیره) خلاصه پروسه عکاسی یه نیم ساعتی طول کشید و آخر اون چیزی که میخاست نشد. کل خانوادم هم کلافه شده بودن. کماکان که ایشون داشته با دوربین (ها) ور میرفته یه آقایی ژاپنی میاد بغل دستش، یه دوربین کامپکت (از این کوچولو جیبیا) از جیب کتش در میاره، میگیره سمت خانم و بچه و مادرش و دکمه رو فشار میده و میزاره جیبش و برمیگرده میشینه پیش خونوادش. ایشون گفت: "من عمیقا حسودیم شد، فورا رفتم اولین فروشگاه و یه کامپکت نیکون خریدم، سه تا دوربینم رو هم درون کاورها قرار دادم و برگردوندم داخل چمدان و توی سفرهای غیر کاری دیگه DSLR همراهم نمیبرم".
من هم تجربه مشابه با یه دوربین غیر فول فریم دارم. وقتی همه دارن گپ و گفت و بگو بخند میکنن و از سفر لذت میبرن، من دائم یه کنون دو کیلویی دستم بود و ور میرفتم. الان توی سفرها فقط با موبایل عکس میگیرم، خیلی کم.


نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

موضوع:
نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 5 با 9 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.