جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

نظرات طرح شده

Hamid (امتیاز : 1)
توسط Hamid در مورخه : سه شنبه، 2 خرداد، 1396

سلام مجدد و تشکر.
این هم از آن بحث‌هاست که خیلی نیاز به تفسیر و توضیح داد و من هم که می‌دانید که از مشاجره بیزارم.
به هر حال، توضیحات آخر من:
بحث اصلی من از «ورود به سیاست» در این مطلب، درگیری شدید با سیاست بود. اما اینکه بالاخره انسان بداند در دنیا چه خبر است، «اصلاً ممکن نیست که درگیر نشود» حتی اگر در روستای دورافتاده‌ای باشد! بنابراین وقتی ما می‌گوییم درگیر نشوید، شخص بخواهد یا نخواهد درگیر خواهد شد. پس این توصیه خودبه‌خود معنی‌اش این است که «بیش از حد درگیر نشوید»... (گاهی ما دست بالا می‌گیریم که یک حداقل‌هایی از آن اجرا شود)

و اما:
یک بار به یک حاج آقایی گفتم: آیت‌الله تهرانی به طلبه‌ها می‌گفت «چه معنی دارد طلبه‌ها گوشی موبایل داشته باشند؟ ... طلبه باید موهایش را کچل کند و...» شما چرا در منبر می‌گویید من از زهد به این معناها خوشم نمی‌آید؟ و برخی نظرات دیگر...
آن حاج آقا حرف جالبی زد: گفت: باید دید فرزندان آیت‌الله تهرانی موبایل دارند یا خیر؟

حالا اگر رهبری می‌گویند لعنت به کسی که نگذارد جوانان وارد سیاست شوند، آیا خودشان گذاشته‌اند ۴ فرزند خودشان وارد سیاست شوند؟ (مثلاً کاندیدا و... شوند یا مثلاً یک منبر سیاسی بروند و...)
شاید بگویید: خوب، برای این است که مردم نگویند از موقعیت پدر سوء کرده‌اند و هر دلیل دیگری...
مهم نیست به چه دلیلی نگذاشته‌اند فرزندانشان وارد سیاست شوند. بحث این است که بالاخره به دلایلی ممکن است یک نفر صلاح نبیند که افراد تحت حمایت خود وارد سیاست شوند. بله؟ الان رهبری که نگذاشته‌اند فرزندانشان وارد سیاست شوند، مشمول آن لعنت می‌شوند یا خیر؟

دوستان مذهبی باید خیلی زیرک‌تر از این حرف‌ها باشند. یکی از مشکلات ما در جامعه همین است که وقتی رهبری یک جمله را می‌گویند، همه بچه‌های مذهبی، عیناً همان جمله را ملاک قرار می‌دهند و دائم به آن استناد می‌کنند و اکثر اوقات با برداشت‌های تند، همه چیز را خراب می‌کنند. مثلاً رهبری می‌گوید: با حقوق نجومی‌بگیران با اشد مجازات برخورد کنید... حالا یک بچه مذهبی تندرو بلند می‌شود هر کس بیشتر از x میلیون تومان حقوق می‌گیرد را انگ حقوق‌نجومی‌بگیر می‌زند و آبروریزی و امثالهم... حواسش نیست که باباجان! اگر ما به این استاد دانشگاه مثلاً ۵۰ میلیون تومان حقوق ندهیم، می‌گذارد می‌رود خارج! آن یکی را اگر اینقدر ندهیم، می‌رود کار تجاری خودش را انجام می‌دهد و به دولت کمک نمی‌کند و هزار استثنای دیگر... (بگذریم که برخی نادان‌ها قائل به تساوی حقوق هستند! یعنی مثلاً رئیس‌جمهور همان حقوق را بگیرد که من می‌گیرم!)
در کل: وقتی رهبری یک چیز را با جدیت می‌گویند، اکثر اوقات منظورشان این است که نظر ما به عنوان مسؤولین نظام این است (یعنی یک چیز که در رسانه و تاریخ ثبت شود) نه اینکه دقیقاً همان جمله را موبه‌مو پیگیری و پیاده‌سازی کنید...


مخلص کلام اینکه: وقتی رهبری می‌گوید دانشجویان وارد سیاست شوند، می‌دانند که تا بخواهد به پایین‌تر و به مرحله اجرا برسد، کمی افت پیدا می‌کند و به حالت تعادل می‌رسد و حالت تعادلش این است که از اطلاعات سیاسی روز آگاهی داشته باشند اما اینکه صبح تا شب پیگیر اخبار سیاسی و جناحی و امثالهم باشند و ببینند این یکی چه فحشی به آن یکی داد، آن یکی چه جوابی داد و امثالهم، شخصاْ فکر می‌کنم در دوران تحصیل، یک اشتباه است که فقط از طرف کسانی مطرح می‌شود که خر خودشان از پل گذشته... بزرگ‌ترین کار سیاسی یک دانشجو، فعلاً موفقیت در تحصیلات خود و البته در کنار آن تقویت اعتقادات خود است که به هر بادی به یک طرف خم نشود.
بعد از تحصیلات، آنقدر وقت برای ورود به سیاست هست که حد و حساب ندارد...

این‌ها نظر شخصی من بود...
شما هم اگر خواستید، آخرین نظرتان را بیان کنید که بحث را ببندیم.
موفق باشید.


نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

موضوع:
نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 8 با 5 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.