چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

نظرات طرح شده

رهگذر (امتیاز : 0)
توسط رهگذر در مورخه : پنجشنبه، 28 بهمن، 1395

ممنون از مطلبتون
من دقیقا به همین دلیلی که این مطلب اینجا نوشته شده این حدیث رو سرچ کردم و به این سایت رسیدم. من وقتی حدود 20 سالگی بودم و دنبال این بودم که چی درسته و چی غلط. این حدیث رو خونده بودم و فکر میکردم از حضرت علی هست و یادمه اون روزها با خودم فکر کردم که چقدر سخت گیرانه هست که همش به مرگ فکر کنی! ولی اخیرا کتاب چهار میثاق (که در واقع اصول اخلاقی سرخپوستان رو میگه) رو که خوندم یکی از راههای پیشنهادی اون برای تزکیه نفس این بود که هروز فکر کنی که اخرین روز زندگیته. به محض اینکه این رو خوندم یاد این حدیث افتادم و واقعا حیرت کردم.بماند که اولین میثاقی که مطرح میکنه غیبت نکردنه! و چقدر جالب که تو اسلام چقدر توصیه به غیبت نکردن شده.
هرچه که کتابهای موفقیت و شخصیت شناسی از نویسنده های غربی رو میخونم(مثل حکایت دولت و فرزانگی) و یا کتابهای دکتر وین دایر احساس میکنم اونها دارن اسلام رو درس میدن. چیزی که ما مسلمونها ازش غافلیم. حتی برای ایجاد خصوصیات اخلاقی کسی مثل برایان تریسی رژیم ذهنی 21 روزه تعریف میکنه. این شبیه همون روزه خودمون نیست؟. البته روزه ای که روزه دار خودش رو ملزم به اخلاقیات بکنه نه صرفا نخوردن غذا.
خلاصه که فکر میکنم حکایت ما مسلمونها از دو جهت شبیه این شعره: سالها دل طلب جام جمع از ما میکرد وانچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد. یکی از همون جهت کلی که همه انسانها به دنبال خوشبختی بیرون از خودشون میگردن ودیگه اینکه ما راه هدایت،سعادت و خوشبختی که همون اسلام هست رو هم داریم و هم نداریم یعنی گمش کردیم.
به نظر من اسلام جدای از اسمش یه فلسفه و طرز نگرش به انسان زندگی و خداست. و هرکس که به این فلسفه دست پیدا کنه مسلمان هست فارغ از هر اسم و مذهبی که داشته باشه چون همونطور که هممون میدونم راه خدا یکی هست
به امید روزی که همه انسانها به ارزش وجودی خودشون پی ببرن


نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

موضوع:
نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 9 با 15 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.