پنج‌شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

نظرات طرح شده

یک مهندس کامپیوتر (امتیاز : 0)
توسط یک مهندس کامپیوتر در مورخه : دوشنبه، 5 بهمن، 1394

با سلام خدمت مهندس ارجمند. از شما انتظار می رود که مسائل را از دیدگاه بالاتر (کلی تر) نگاه کنید. یعنی باید به مسئله فقط بعنوان یک مرد (آنهم با اندیشۀ سنتی) نگاه نکنید بلکه خودتان را باید لحظه ای بجای یک زن هم قرار دهید. همچنان که یک پسر دوست دارد قوی باشد، شوت های محکم به توپ بزند، تند دویدن و یا مثلا بلندتر پریدنش را به همه نشان دهد (که نشانۀ سلامتی روانی اوست)، یک دختر / زن هم طبق غریزۀ طبیعی اش دوست دارد در جمع بسیار زیبا و دل ربا به نظر آید (که همچنان نشانۀ سلامتی روانی است) و اگر احساس کند زیبا نیست دچار افسردگی و اضطراب می شود.

بعنوان یک فرد تحصیل کرده و آگاه باید این واقعیت را قبول کرده و مجموعۀ زنان و مردان را در یک جامعه با کوچه و خیابان مشترک نگاه کنیم. همچنان که برای پرهیز از ترافیک و تصادفات، قوانین راهنمایی و رانندگی وضع شده، در جوامع متمدن برای عدم تجاوز به حقوق شهروندی، احساسات شخصی و زندگی خصوصی هر فردی، قوانین محکم وجود دارد. برای نمونه می توان برخورد شدید کشور آلمان با اعمال حیوان منشانۀ جمعی از پناهندگان خوارمیانه ای کوته فکر را مثال زد که در شب سال نو 2016 به حقوق شهروندی خانم های محترم و شهروندان شریف تجاوز کرده بودند.

شما در جمله هایتان، علاقۀ زنان به زیبا بودن را مترادف و هم سنخ با اعمال جامعه ستیز، مجرمانه و بزه کارانۀ ارازل و اوباش (در میخانه ها و بارها) قرار می دهید. درحالیکه هم سنخ دانستن علاقۀ مذکور با علاقۀ پسرها به قابل تکیه بودن صحیح است. شما خودتان طبق غریزه در وبسایتتان خودنمایی می کنید. چون باسواد و معلومات بالا هستید از نمایش دانش خویش لذت می برید. چه زن و چه مرد باید به زندگی شخصی و احساسات یکدیگر احترام بگذاریم و به آن حمله نکنیم.

من یک مرد 40 ساله هستم. و چون رزل و پست نیستم، هرگز در عمرم به یک خانم تیکه نیانداخته ام و یا با تجاوز به حریم شخصی اش مزاحم رفت آمدش در خیابان نشده ام. اگر خانمی با آرایش بسیار زیاد از روبرو آمده، همیشه با وقار و متانت از کنارش محترمانه عبور کرده ام. در عوض از مشاهدۀ برخی رفتارهای مردها با خانم های محترم در خیابان، روزها، ماه ها و سالیان ناراحتی کشیده ام.

این را بگویم که تجاوز به حقوق شهروندی، فقط از ناحیۀ آقایان نیست. من زنان و دختران زیادی دیده ام که مزاحم جنس مخالف می شوند. ده ها بار چون شمارۀ تلفن ثابت روی شیشۀ مغازه ام بود تلفن های پیشنهاد دوستی (به عقیدۀ من هرزه گی) از طرف دختران سفیه داشتم که با ناراحتی تلفن را سریعا قطع کرده ام. بارها از تیکه انداختن دختران به خودم در خیابان ناراحت شده ام.

مهندس عزیز بطور خلاصه بگویم که این رفتارها، چه از جانب زنان و چه از جانب مردان باشد، رفتارهایی بزه کارانه و جامعه ستز است. مرد و زن شریف، با خانواده و انسان صفت، هرگز به خود اجازۀ تجاوز به حق دیگری را نمی دهد. مردان با فرهنگ و پسران تربیت خانواده دیده، می دانند که میل به زیبایی در طبیعت زن وجود دارد و وقتی با یک خانم آرایش کرده و با لباس زیبا مواجه می شوند، به حق او برای زندگی آزاد و اجتماعی احترام می گذارند و بسیار محترمانه و مودبانه با ایشان رفتار می کنند. در غیر اینصورت، آن می شود که با تاسف می بینیم: تیکه انداختن، لمس بدن در شلوغی بازار چهارشنبه سوری، بوق زدن هرزه وار برای سوار کردن خانم های محترم منتظر تاکسی، ترساندن دخترهای دل نازک مدرسه ای با ویراژهای دیوانه وار ماشین، دزدین برای تجاوز، قتل فرشتگان بی گناه بعد از تجاوز، اسید پاشی، بردیدن بینی و و و ...

بجای اینکه بگوییم چون برگ گل اینقدر لطیف است پس گل نکاریم، بگوییم پلیس جامعه لطفا چهارپایان را که معنی زیبایی را نمی دانند و گلها را زیر پا له می کنند را به تویله برگردان.

توسط sima_vafa در مورخه : یکشنبه، 4 بهمن، 1394

خوب اگر همه اینجوری نگاه می‌کردند دنیا گلستان میشد ولی دنیا گلستان نیست و ما نمی‌تونیم خلاف جهت آب شنا کنیم... ماهی آزاد به سرچشمه که می‌رسه تکلیفش روشنه!

حرفی که شما زدید تصویری از بهشته؛ جایی که زنی به خاطر زیبا نمایی آسیب نمی‌بینه، جایی که بعد جسمانی و طبیعتاً شهوانی زمینی (درکش برای خیلی‌ها سخته) در اون معنا نداره!

قبول دارم زن‌ها خیلی خیلی محدودتر از مردها هستند؛ اما قناری آواز خوش دارد و...

من به عنوان یه زن به شما می‌گم که محکوم کردن اعمال وحشیانه یک مشت حیوان صفت دردی از رنجی که اون خانم‌ها متحمل شدن دوا نمی‌کنه؛ یکی از دوستانم تعریف می‌کرد خانمی بعد از سال‌ها هنوز از تعرضی که بهش شده بود رنج می‌برد و زندگی طبیعی خودش رو از دست داده بود! آیا حتی اعدام اون فرد هم می‌تونه آرامش رو به زندگی اون خانوم برگردونه؟ یعنی ما می‌تونیم جامعه رو از وجود چنین مردهایی پاک کنیم؟ ما می‌تونیم دنیا رو خالی از دزد کنیم و پول و جواهراتمون رو توی خیابون بریزیم؟

هونطور که نباید منفی‌نگر محض باشیم و همه چیز رو مردانه و زنانه کنیم نباید آرمانی نگاه کنیم. برای چی میگن دنیا جهنم مومنه؟ چون همیشه کسی که کاری رو درست انجام میده از نادرستی دیگران رنج می‌بره! مومن مجبوره سکوت کنه (خودش رو محدود کنه) چون نمی‌تونه همه رو تغییر بده...



حرف زیاد است و مجال اندک! متأسفانه وقت برای مباحثه ندارم؛ فقط خواستم به عنوان یک زن پاسختون رو بدم.

موفق باشید.











با سلام و عرض ادب. خانم sima_vafa من از نوشتۀ شما چنین برداشت کردم که به نظر شما، حجاب اسلامی یک دیوار دفاعی امن پیرامون زنان ایجاد می کند و بهترین گزینۀ امنیت زنان در جامعه، که بشر تاکنون به آن دست یافته، همین چادر و حجاب کامل است.

به نظر بنده چنین نیست و شما حتی با رعایت حجاب کامل و رفتاری بسیار متین هم نمی توانید از شر یک مرد بی فرهنگ که قصد اذیت شما را دارد در امان باشید. نمونه های بیشماری را می توان مثال زد اما من از نقل مجدد اعمال زشت خوشم نمی آید. مسلما شما خودتان هم می توانید مثال هایی بزنید که چادر به تنهایی امنیت آفرین نیست.

بله قبول دارم که (بجز تعداد اندک افراد از عقل و هوش بی نصیب مانده)، برای اکثر قریب به اتفاق خانم ها، یک تعرض به حریم، در زندگی و روحیۀ ظریفشان اثرات مخرب و جبران ناپذیر برجای می گذارد و حتی اعدام شخص خاطی نیز دردی از آنها دوا نخواهد کرد، اما من در عرایضم خطاب به جناب آقای مهندس نیرومند بزرگوار (در نوشتۀ قبلی ام) این را می خواستم بگویم که ماها بعنوان افراد تحصیل کرده و آگاه باید ریشۀ مشکل را ببینیم و متوجه باشیم که ضربۀ اصلی را چه چیز می زند و ضربات فرعی و ثانویه کدام ها هستند.

خانم sima_vafa شما در نوشتۀ خود چنان وجود جامعۀ امن را رویایی و آرمانی توصیف کرده اید که گویا فقط باید انتظارش را در بهشت و عالمی دیگر داشت. اما شما به راحتی از اینترنت استفاده می کنید و در عصر انفجار اطلاعات زندگی می کنید. آگاه شدن از این واقعیت برای شما نباید سخت باشد که همین الان در کشورهای غربی به کمک قوانین دقیق و دلسوزانه، زنان در آزادی و امنیت بسیار بالا و غیر قابل مقایسه با جاهای دیگر زندگی، کار و پیشرفت می کنند.

لازم است این ابهام را هم برطرف کنم که من طرف دار آرایش غلیظ و پوشش بدور از متانت نیستم. من اگر زن بودم مانند اکثر زنان جامعه، پوششی متعادل داشتم، همانگونه که اکنون مردی عادی و نرمال هستم. در جوامع غربی نیز اکثر خانم ها، کاملا عادی، متعادل و متین هستند. هم در اینجا و هم در کشورهای غربی، زنان و مردان افراط و تفریطی اقلیت جامعه هستند. من از حقوق اکثریت متعادل دفاع می کنم. به نظر من زنان نیز مثل مردان حق دارند در حدی متعادل، در نشان دادن قابلیت ها و زیبایی های خود آزاد باشند. مثلا حق رانندگی (که خوشبختانه اینجا مثل عربستان ممنوع نیست) بدون مزاحمت، حق رفت و آمد و کار با موهای باز و بدون روسری مثل مردها (درغیر اینصورت مردها هم که تا دیروز بدون شانه کردن مو بیرون نمی رفتند باید روسری داشته باشند)، حق پوشیدن مانتوی شیک همانگونه که مردها حق دارند کت و شلوار شیک و اتو کشیده بپوشند (در غیراینصورت مردها هم باید با عبای سفید عربی ظاهر شوند)، حق رفت و آمد برای تحصیل و کار در هر ساعت از روز و در تمام اماکن و تمام شهرها و روستاهای کشور بدون اینکه لات بی سر و پایی به ایشان تعرضی کند و امثال چنین حقوقی.

به نظر بنده امنیت برای زنان در جامعه و رسیدن به حق هایی که برشمردم نه با پیچیدن زنان در چادر بلکه فقط و فقط با دست قدرتمند قانون های مصوب کشور می تواند حاصل شود. چیزی که چندان هم آرمانی نیست و همین الان در کشورهای غربی ، در سایۀ قوانین منصفانه، زنان به این حق های خود رسیده اند و زمانیکه تعدادی پناهندۀ خاورمیانه ای به این حقوق تععرض می کنند، مجریان قانون به سرعت وارد عمل شده آنها را سر جایشان می نشانند.

از جناب آقای مهندس نیرومند بخاطر اجازۀ سخاوت مندانۀ انعکاس نظرات متفاوت در سایتشان تشکر می کنم. موفق باشید.

توسط بنده خدا در مورخه : دوشنبه، 5 بهمن، 1394

مثل اینکه شما اصلا متوجه نیستید اینجا یک کشور اسلامی ست تمام قوانین و مقرراتش بر حسب دین مبین اسلام پایه گذاری شده، و کسانی هم که این نظام رو میخوان باید به قوانینش پایند باشند، اعتقاد ما بر اینه که تنها این دنیا رو نبینیم...واقعا اون جامعه ای که شما توصیف کردید در حد آرمانه وگرنه غیر ممکنه که در جامعه ای افرادی نباشن که قوانینش رو زیر پا بگذارن هرچقدر که نیروهای امنیتی قوی باشن باز هم افراد بزهکاری پیدا میشن و هیچ وقت نمیشه همه آدم ها رو تغییر داد اون هم به زور و اجبار شلاق و... همونطور که یه زندانی ۲۰ سال میره زندان و وقتی میاد بیرون بعضا میبینیم نه تنها ادب نشده بلکه یاغی تر هم شده و ‌قصد انتقام از همه داره، هیچ چیز نمیتونه این نوع آدم ها رو اصلاح کنه چون ریشه در ذاتشون داره. کشور ایران پاک ترین کشور هست و قابل مقایسه با هیچ کشوری نیست چون زن هاش تنها این حق رو دارن که برای همسر و محارمشون آرایش و خودنمایی کنن. عقل سلیم هم حکم میکنه برای پیش گیری از اتفاقات ناگوار خودمون کاری کنیم و از خودمون مراقبت کنیم و حجاب قلعه و دژ محکمیه برای این امر، البته چادر و حجاب واقعی که همراه با حیا باشه وگرنه خیلی ها هستن که چادر رو ضایع کردن، حجاب واقعا محدودیت نیست مصونیت است

یا حق

ضمنا لازم به ذکر هست فرهنگ غرب که گریبانگیر جامعه ما هم داره میشه سعی بر این داره که برهنگی رو زیبایی قلمداد کنه، درحالی که حقیقت چیزه دیگریست، حجاب عین زیبایی ست، شخص با حجاب صاحب حیا و عفت است و خود رو اونقدر عزیز و باارزش میدونه که خودش رو به دست نامحرمان نمیسپاره.حجاب و پوشش مناسب در فضای عمومی یکی از اصول اخلاقی و اسلامی است. حجاب باعث میشه زیبایی های یک دختر از چشم نامحرمان مستور بمونه، حجاب نشانه یک دختر خوب است حجاب و پوشش صحیح، رضایت خدا، سلامت فرد از اثرات زیان بار بدحجابی و بی بند وباری را به دنبال دارد، فرد باحجاب و با حیا میدونه که هرگز با این چیزا زیبایی و عزت و ارزشی بدست نخواهد آورد. برای حس زیبا دوستی هم خیلی راه ها هست میشه از لباس های زیبا و متفاوت و شاد و متنوع استفاده کرد و آراسته بود، به شرطی که پوشش اسلامی باشد.( البته انگیزه داشتن حجاب باید از همان دوران کودکی آغاز شود و این امر مستلزم تدریج و مداومت است)







با سلام محضر کاربر گرامی "بنده خدا".

من از شما بخاطر مطالعۀ دقیق نوشته ام و پاسخ گویی مفصل و بیان نظرتان تشکر می کنم. همچنین تشکر ویژه دارم از جناب آقای مهندس نیرومند عزیز که با اجازۀ انعکاس نظرات متفاوت من در سایتشان، مرا واقعا سورپرایز کرده اند، چون وقتی من خودم را بجای ایشان می گذارم، می بینم که نخواهم توانست نظراتی با این میزان تفاوت با طرز فکر خودم را در سایتم منعکس کنم و این تحمل بالا و سخاوت ایشان را می رساند.

دوست عزیز (جناب "بنده خدا")، من متوجه هستم که قوانین کنونی کشور طبق شریعت اسلام تنظیم شده اند و خارج نشدن از چهارچوب قوانین کشوری که در آن زندگی می کنم را برخود وظیفه می دانم. در نوشتۀ قبلی ام نیز رفع ابهام کردم که من طرفدار آرایش افراطی و پوشش دور از متانت نیستم و پوشش و ظاهر خودم نیز بسیار متین، ساده و معمولیست. بنابراین سبک زندگی شخصی من با قوانین اسلامی کشور در تضاد نیست.

من نمی گویم حجاب خوب است یا بد است. بالاخره هر انسانی بسته به روحیات شخصی اش، نوعی خاصی از لباس و ظاهر را برای خود انتخاب می کند. حتی در کشورهای کاملا دموکراتیک و آزاد هم خانمهایی براساس اعتقادات شخصی یا خانوادگی، حجاب اسلامی دارند. وبرعکس در اسلامی ترین کشورها، خانم های بی حجاب یافت می شوند. به نظر من این بسته به طرز فکر شخصی هر فرد دارد و معتقدم افراد را باید در این امر آزاد گذاشت (هرچند که فکر می کنم شما در بارۀ حق آزادی، چنین نظری نداشته باشید).

حرف من این است که تجویز چادر برای تسکین ظلم هایی که به زن در جوامع امثال جامعۀ ما می شود و تبلیغ حجاب اسلامی برای پیشگیری از آسیب های احتمالی که ممکن است تحدیدشان کند، آنهم از طرف قشر تحصیل کرده، تعجب برانگیز است. من نوشته هایم را بعنوان انتقاد، در زیر مقالۀ "چرا باید حجاب داشته باشیم؟ لینک‌ها و مطالبی در مورد دلیل حجاب" خدمت مهندس نیرومند تقدیم کردم. اگر جناب مهندس دارای سواد عمیق علمی و فنی نبودند، من اصلا نه مقالاتشان را می خواندم و نه کامنت می گذاشتم.

بدلیل هم رشته بودن و کار کردن روی زمینه های مشابه، پروژه های مختلف نرم افزاری که ایشان توسعه داده اند از سالیان پیش نظر مرا به سمت سایت آفتابگردان جلب کرده بود. در اولین نوشته ای هم که برایشان پست کردم، گفتم که از مشاهدۀ جوانی چنین عاشق علم و دانش و بسیار خلاق و با ذهن باز، لذت می برم چرا که در میان هموطنان محترم، دانش آموزان و فرهنگیان عزیز و حتی دانشگاهیان (اساتید و دانشجویان سطح دکتری) که تاکنون در خدمتشان بوده ام، افراد با استعداد واقعی (نه ظاهری)، بسیار بسیار بسیار نادر پیدا می شوند. استعدادی که باعث زایش و خلق چیزی جدید شود نه فقط مدرک ارشد یا دکتری روی کاغذ.

من این استعداد را در مهندس نیرومند دیدم. تعجب کردم. چون انتظارش را از یک ایرانی نداشتم. و اولین باری است که نوشته ای به زبان فارسی به یک وبسایت ایرانی ارسال می کنم (من 17 سال با اینترنت و 21 سال با کامپیوتر سروکار داشته ام). چون چنین ایرانی ندیده ام. من بحث را با هر کسی شروع نمی کنم.

من به ایشان در اولین نامه ام (در زیر مقالۀ "مقاومت کاربران ؛ یکی از ریسک‌ها در فرایند تولید نرم‌افزار (+ دیدگاه قرآنی در این زمینه)") عرض کردم: پرداختن به دستاوردهای بشر صده های قبل، از کسی که براحتی میتواند در اینترنت دستاوردهای جدید بشریت را بررسی کرده و رویشان فکر کند، بعید است مگر آنکه تاریخ شناس باشد و از دیدگاه علمی وارد شود (مخصوصا اینکه ایشان همزمان دانشجوی زبان انگلیسی نیز هستند و در درک متون و وبسایت های انگلیسی و نیز فرهنگ غربی نباید مشکلی داشته باشند- برای کسانی که فرهنگ غربی را نمی شناسند بگویم که آن چیزی نیست که فکر می کنید. بی بند و باری و این حرفها نیست چیز دیگری است که آنها که باید بدانند با مطالعه به آن رسیده اند).

آنروز جواب ایشان بگونه ای بود که جایی برای ادامۀ بحث نگذاشت. در این مقالۀ ایشان هم (که اتفاقا قدیمی تر از آن مقاله است) دوباره وسوسه شدم همان انتقاد یا پیشنهاد قبلی ام را با لحنی دیگر، محضرشان مطرح کنم. و فکر می کنم آخرین نامه ام باشد چون با وجود مشغلۀ مطالعاتی و تحقیقاتی سنگین، فقط بخاطر خاص بودن خودشان، برای هر نامه، نصف روز (یک بعدازظهر کامل) وقت می گذارم.

چکیدۀ حرف های من و آنچه که نهایتا می خواهم به ایشان برسانم این است که بهتر بود ایشان زنگار تفکرات منسوخ (از دیدگاه Science) را از آینۀ ذهن درخشان خود می زدودند که چنین تفکراتی هم شایستۀ فردی مثل ایشان نیست و هم بندیست به بال عقاب بلند پرواز افکارشان.

من از هر کسی انتظار تفکر و درک ندارم، اما آخرین جمله ام را فقط خطاب به شما، جناب آقای مهندس نیرومند عرض می کنم:

لحظه ای که ستون های سلطنت سیاه جهل و نادانی هزاران سالۀ بشر لرزید، لحظه ای بود که شکی در ذهن اولین دانشمند تاریخ درمورد صحت باورهای پیشینیان، ظاهر شد.



نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

موضوع:
نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 11 با 9 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.