بلاهایی که بیسوادی سر خانواده ها میاره...(مسجد یا دانشگاه؟)

sima_vafa

واقعاً صحبت هاتون زیبا هستن من همیشه از نقد سازنده لذت میبرم
اما این که جامعه داره به سمت تک فرزندی میره دلیل نمیشه که خانواده ها از تربیت صحیح اطلاع کامل دارن الان تک فرزندی یه جور کلاس شده من میتونم ده ها مثال بیارم که فقط و فقط محض با کلاس بازی و این جور چیزا تک فرزنده هستن
و در مورد خارجی ها هم کاملاً حق با شماست اما حرف من اینجاست چرا باید گزگ دست دشمن داد و با افراط اجازه داد کسانی که نمیشه اسمشون رو انسان گذاشت به خودشون اجازه بدن دین دیگران رو زیر سوال ببرن
یعنی چون اونا دشمن ما هستن و همه این رو میدونن ما موجه هستیم هر کاری انجام بدیم؟ بد نیست به صحبت های حاج آقا دانشمند در این مورد یه کم گوش بدین...
اون روضه خونی که میگه وقتی شما پشت این دسته های عزاداری میدوید خدا دنبال شما میدود به گرد پای شما نمیرسد!!!!!!!!!
داره همه چیز رو از ریشه خراب میکنه حالا ما روش سرپوش بذاریم که همه میدونن اونا دشمنن! از شما با این همه اطلاعات و آگاهی بعیده...
در مورد علنی شدن ارتباط ها هم کاملاً موافقم و هدف من این نیست که روی مشکلاتی که دانشگاه داره سرپوش بذارم هدف من اینه که نباید بگیم همه جا خوبه فقط دانشگاهه که سرچشمه فساد و گمراهیه!
بازم ممنون از نظرتون
موفق باشید!

kharposhte

مجددا سلام
در این بین کسی مدعی نشده است که تک فرزندی 100%معلول تربیت صحیح است. اصلا و ابدا اینطور نیست. از شما خواهش میکنم بنده را جبهه مقابل خودتون نبینید. من همچین ادعایی نکردم. ممکن است کلاس گذاشتن و این قبیل مسایل نیز علت باشد. شما براساس جامعه آماری و مشاهدات خودتان بیان میکنید.بنده نیز مانند شما.براساس مشاهدات و اندکی اطلاع از وضعیت آماری این را عرض کردم. بنده حقیر میگویم که با کمتر شدن تعداد فرزندان، فرصت رسیدگی و تربیت صحیح هرچه بیشتر آنان فراهم میشود. نمونه بارز این مساله را میتوان در کلاس های درس با تعداد دانشجوی زیاد و کم را مثال زد. با کمتر شدن تعداد دانشجویان احتمال رسیدگی بیشتر اساتید و همچنین بالاتر رفتن کیفیت تدریس به مراتب بیشتر از حالت اول است. این را هم در نظر بگیریم که در این میان ممکن است استادی وجود داشته باشد که نه تنها با کمتر شدن دانشجویان بهبود مستمر در تدریس ندارند، چه بسا از این موقعیت سوء استفاده کنند. وجود چنین اساتیدی باعث نمیشود به کلی بگوییم کمتر شدن دانشجویان بهبود در وضعیت تحصیلی آنان ایجاد نمیکند و تماما منکر این مساله شویم!! در حقیقت تعداد این اساتید در مقابل گروه دیگر به مراتب کمتر است. ما در مدینه فاضله زندگی نمیکنیم. پس هیچ چیز به طور صحیح و کامل اجرا نمیشود و خاصیت دنیای ماده هم همین است
در مورد گزک دادن دست دشمن هم باید خدمتتان عرض کنم که ما هرچه کنیم بازهم جبهه مقابل ادعاهای واهی دارد. بعنوان مثال اعدام و قصاص در نظر آنان نقض حقوق بشر است. در صورتی که قصاص دستور صریح دین ماست. باید تکلیف خودمان را روشن کنیم! رضای خدا مهمتر است یا رضای دشمن؟!
و اما حاج آقا دانشمندی که شما فرمودید باید خدمتتان عرض کنم ایشان درحال حاضر با گذشته خود به مراتب تغییر کرده اند هرچند که در گذشته نیز بسیار بسیار تندروی میکردند.ایشان خودشان نیازمند ارشاد و راهنمایی هستند. انشاالله حاج آقای مدنظر هم به راه راست هدایت شوند و همه ی ما عاقبت به خیر شویم.(پیشنهاد میشود در این زمینه اطلاعاتتان را به روز کنید)
حق با شماست. گهگاه روضه خوانی های ما به ناکجاآباد کشیده میشود. استاد رائفی پور در اینباره یه صحبت جالبی دارند که لینکش رو درپایان عرایضم قرار میدهم. بد نیست بدونید که همین کج روی ها و تندروی ها محصول همون خارجی هایی هست که فرمودید. خواهش میکنم این فایل رو دانلود کنید و با تمام دقت گوش کنید.
باید بگم که هیچکس منکر مفید فایده بودن دانشگاه نیست. و هرکسی خلاف این را بگوید مسلما نه تنها بویی از علم و سواد نبرده است، بلکه از فرامین و دستورات صریح دین هم چیزی نمیداند!! در بین آیات قرآن جستجو کنید. ببینید چندصد مرتبه خداوند گفته است: افلا یعقلون، افلا یتفکرون! این جایگاه تفکر و اندیشه و سواد است. حضرت علی(ع) میفرمایند: گمراهی ناشی از علم بهتر است از ایمان از روی جهالت! از همه معروف تر: یک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادت است. بازهم امام علی(ع): کسیکه در کودکی درس نخواند نمیتواند پیشوا و رهبر مردم باشد. و هزاران هزار حدیث و روایت و آیه ی دیگر. اما کدام دانشگاه؟ با کدام تربیت؟ با کدام نظام آموزشی؟ البته سهم زیادی از این ماجرا به انسان و نفس او برمیگردد.فردی میتواند در مسجد گناه کبیره کند، فردی هم میتواند درمیان گناه پرهیزکار باشد. فراموش نکنید که ما هستیم که هم میتوانیم خلیفه الله باشیم هم میتوانیم ذلیل و خوار
این همه گفتم و گفتم که برسم به اینجا که چرا مثال مسجد اشتباه است! بازهم مثالی بزنم. آیا میتوان در مجلس ختمی بلند بلند لطیفه ای تعریف کرد و قهقهه زد؟ آیا میتوان در هیات و مجلس عزای حسین(ع) مراسم شادی و عروسی برگزار کرد؟ آیا میتوان در مسجد خلاف شرع کرد؟ شاید با خودتان بگویید میشود! بلی میشود بشرط آنکه آن فرد دو شاخصه داشته باشد: 1. از داشتن عقل بی نصیب باشد 2.بویی از انسانیت و دین نبرده باشد. قبح مسجد و اماکن مذهبی بر این است که تخلف و گناه راهی نداشته باشد. حالا اگر کسی در هیات های مذهبی به انحراف کشیده میشود ناشی از آموزه های اشتباه و نفوذ همین خارجی هاست که حتی گهگاه به عنوان لیدر این گونه مراسمات حضور دارند!(یادآوری: حتما فایل پیوست رو گوش کنید) وگرنه اصل و اساس دین و مذهب و اماکن وابسته به اون از هرگونه خطا عاری و مبرا هستند.
روی این مساله بدون غرض تفکر کنید و وجدان خودتون رو قاضی قرار بدید

دانلود فایل

موفق و پایدار

sima_vafa

سلام
بله در مورد رسیدگی کاملاً حق با شماست و شکی در این وجود نداره. ما داریم به مسئله از دو جهت متفاوت نگاه میکنیم، پس طبیعیه که یه مقدار با هم اختلاف نظر داشته باشیم.
در مورد حاج آقا دانشمند نمیتونم بیشتر از این توضیح بدم که ایشون خیلی خوب حقایق رو مثل یه آینه بازتاب میدادن و از اونجا که ما نمیتونیم زشتی هامون رو در آینه ببینیم خوب به طبع شکستنش برامون خیلی راحتتره، منکر این نیستم که تو بعضی مسائل تندروی میکردن اما انسان واقعی کسیه که پای صحبت یه کافر بشینه و به خدا نزدیک تر بشه (البته این نظر شخصی من هست و اصلاً دلیلی نداره که شما موافق باشید) الان من با 90 درصد نگاه نیچه مشکل دارم اما این دلیل نمیشه به اون ده درصد توجه نکنم...
در مورد آقای دانشمند هم بی اطلاع نیستم و ترجیح میدم تو انجمن راجع بهش صحبت نکنم (فقط همینقدر بگم که اگه این جمله ای که گفتم رو به هر کسی بگی میفهمه این حقیقت هست یا تند روی)
در مورد کشورهای خارجی هم باید عرض کنم من هم همین رو گفتم. این که اونا دشمن ما هستن شکی درش نیست اما مثال شما اصلاً به جا نیست شما میگید ما میتونیم خلیفه الله باشیم اما دشمنا میان تو حسینیه و مسجد جو میدن مارو خراب میکنن! خوب بازم مشکل از ضعف ماست...
« و قال الشیطان لما قضی الامر ان الله وعدکم وعد الحق و وعدتکم فاخلقتکم و ما کان لی علیکم من سلطان الا ان دعوتکم فاستجبتم لی فلا تلومونی و لوموا انفسکم و ما انا بمصرخکم و ما انتم بمصرخی انی کفرت بما اشرکتمون من قبل ان الظالمین لهم عذاب الیم» (ابراهیم / 22)
اگه یکی گفت بپر تو چاه باید چیکار کرد؟
مشکل ما همینجاست همیشه باید از یه ور بوم بیافتیم
من هم دقیقاً همین رو میگم کسانی که این دوشاخصه رو دارن کم نیستن. و اصلاً قصد ندارم خدای نکرده خودم رو در جایگاهی قرار بدم که بخوام راجع به آدم ها حکم صادر کنم...
من سروپا تقصیر کجا و حکم صادر کردن کجا؟
و در آخر باید بگم که هدف من به هیچ وجه و به هیچ وجه زیر سوال بردن اماکن مذهبی نیست، و در این هیچ شکی وجود نداره که هیچ گونه ناپاکی در این اماکن نیست هرچه هست از بندگی ماست
از بندگی ضعیف ما بود که کعبه به بتخانه تبدیل شده بود (رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ برای نخستین بار به مسجد وارد شد، تكبیر می‌گفت و مسلمانان همراه آن حضرت تكبیر می‌گفتند. شماری از مشركان نیز بر فراز كوه‌ها این صحنه را نظاره می‌كردند. آن حضرت طواف كرد، پس از آن به سراغ بت‌ها رفت. در آن زمان سیصد و شصت بت در كعبه بود كه بزرگترین آنها هُبَل بود. حضرت یك یك با چوب دستی خود بر آنها زد و با خواندن آیه «جاءَ الحَقُ وَ زَهَقَ الباطِل» آنان را بر زمین انداخت)
کل حرفام رو تو یه جمله جمع بندی میکنم واسه آدم کافر کعبه و بتخانه یکی هستش؛ همین!
پس یه انسان با خدا هر جا که باشه باخداست و کسی که هنوز خودش رو پیدا نکرده همه جا براش گمراه کننده خواهد بود. فکر نمیکنم تو حرفایی که زدم مشکلی وجود داشته باشه!
در مورد فایلی که پیشنهاد دادین، گوش کردم چیزی مخالف حرفهایی که گفتم نبود.
به هر حال ممنون

خــدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح

نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده...

ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید!

خــدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست.

ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!

خــدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو.

نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد؛

ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟

خــدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…

بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم که انگار همین

یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خــدا داری!!!

kharposhte

چندتامساله پیش اومد.مهمترین مساله اینکه احساس میکنم به علت طولانی شدن مطالبم از حوصله خوندن شما خارجه.چون اصلا ماجرای خلیفه الله بودن ربطی به دشمن نداشت!
دوم اینکه کاملا مشخصه که بحث داره ازمسیراصلیش منحرف میشه
سوم اینکه در یک بحث افراد باید عقاید و اعتقاداتشون رو بیرون جلسه بذارن و بدون هیچ غرضی شرکت کنند و حرف هم رو درصورت صحت قبول کنند.اینکه شما یا من بر مواضع خودمون پافشاری کنیم واصلا نخواهیم حرف طرف مقابلمون روبفهمیم، معلومه که اون بحث ابتر هست.
و اینکه قراره نتیجه این بحث کجا دیده بشه؟اجرای این امر در جامعه که در توان فردی چون من نیست.پس فقط خودمان باقی میمانیم که آن هم با شرایط پیش رو امکان تغییر افکار من و شما هم وجود ندارد!
در مورد فایل پیوست باید عرض کنم دقیقا یک نکته در آن وجود داشت. اینکه همین خارجی ها هرساله چندمیلیون دلار هزینه میکنند که شیوه عزاداری های ما رو تغییربدن.خوب هستند افرادی که برای چند دلار بخوان آب در آسیاب دشمن بریزند.البته خیلی ها هم هستند که ندانسته اینکار را انجام میدهند
در مورد تندروی باید بگم اتفاقا بحث سرهمین تندروی هاست! اون راننده تاکسی تندروی میکند و همه بدی ها رادردانشگاه میبیند.دور ازجان شما فردی همه بدی ها را در مسجد میبیند.فرد تندروی دیگر در عزاداری حسین از خدا پیشی میگیرد طوریکه خدا به گرد پایش نمیرسد! فرد تندروی دیگری هم مثل این دوستمان که خودتان هم قبول کردید تندرواست!
مشکل اینجاست که هرکس سلیقه ای برخورد میکند.هرکسی هربرداشتی دارد همان را اجرامیکند.انشاالله دغدغه شما و همه افراد جامعه و بنده حقیر هم روزی حل شود.به امید روزی که جامعه ای آرمانی داشته باشیم
موفق و پایدار

sima_vafa

گویا شما منظور منو خوب نفهمیدید!
شما گفتید ما هستیم که هم میتوانیم خلیفه الله باشیم هم میتوانیم ذلیل و خوار
من گفتم اگر ما خلیفه الله باشیم پس عقلانی نیست که فریب دشمن رو بخوریم!
انگار شما بگید ما میتونیم آدم خوبی باشیم. من بگم آدم خوب که گناه نمیکنه بعد شما بگید ربطی نداره!!!
در مورد فایل پیوست شده هم متوجه شدم اما چیزی نبود که حرفهای من رو نقض کنه! متاسفانه همیشه توطعه هست این ما هستیم که باید آماده باشیم...
با توجه به اختلاف نظرهایی که داریم اما واقعاً از صحبت هایی که شد استفاده کردم
من هم همین آرزو رو دارم
داشتن یه جامعه آرمانی
موافقم ادامه این بحث نتیجه ای در برنخواهد داشت Razz

موفق باشید

mhbitarafan

کاملا با خانم sama_vafa موافقم ...
اگه اون پدر دخترش رو خوب تربیت کنه و بهش اعتماد داشته باشه دیگه اینجوری دخترش مجبور نیست علایقش رو فراموش کنه Sad

...
متاسفانه اکثر مردم سراغ حل مشکل نمیرن و به جای حل مساله ، مساله رو پاک میکنن ...
مثلا همین داداش من که یه کمی شیطونه ، مادرم دلیلش رو دوست های توی کوچه می دونه و همیشه منعش میکنه از رفتن به کوچه ... در صورتی که توی همین کوچه بچه های خیلی خوبی هم هستن ...
با سپاس