كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> عمومي كامپيوتر -> سخت افزار
پاسخ دادن به این موضوع
به مناسبت نيت خريد LED 3D ادمين بزرگ!
پست تاریخ: شنبه 11 دی 1389 - 10:21    
anari
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 117
عضو شده در: 11 اسفند 1388
محل سکونت: همسایه حضرت معصومه (س)
blank.gif


امتياز: 1182

عنوان: به مناسبت نيت خريد LED 3D ادمين بزرگ! خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

1D......2D......3D......4D
تجربه‌هاي چند بعدي من!


اولين تجربه ‌3D‌ام!
آبان 88، تهران، نمايشگاه رسانه‌هاي ديجيتال
يك LCD بزرگ (يحتمل 32 اينچ) Philips بسيار بدسليقه با چندتا پرينت معمولي نوشته بودند: تلويزيون سه بعدي!
اگر ياد كودكي مي‌كردي و مي‌خواستي بري از نزديك كشف كني كه چطوري اين چيزهايي كه اين جعبه جادو نشون مي‌ده، اون تو جا شده‌اند! Surprised تصويري با رنگ‌هاي به هم ريخته مي‌ديدي! در واقع اگه از يك متري مي‌خواستي بهش نگاه كني خيلي بي‌مزه مي‌شد (همان طور كه اساتيد مستحضرند براي سه بعدي شدن تصوير بايد يه تصوير براي چشم چپ نشون بدي يه تصوير براي چشم راست كه بعدش مغز اين دو تا تصوير رو با هم قاطي مي‌كنه و خيال مي‌كنه اين تصوير سه بعدي است! به همين سادگي!! به خاطر همين قضيه هر پيكسل دو تصوير مجزا داشت كه از نزديك عملاً تصوير خراب بود)

خلاصه بعد از توجه به راهنماهاي نصب شده كه در فاصله 3 متري بايد بايستيد قدرت خدا را مشاهده كرديم! يه تصوير قوري و استكان بود كه انگار يك متر از تلويزيون زده بود بيرون.
البته ما از اون جعبه باريك جادو هيچ فيلمي نديديم. فقط چند تا عكس‌ (فكر كنم همون CD پيش‌فرض رو LCD بوده!) اسلايدشو گذاشته بودند.
البته اين تلويزيون نيازي به عينك نداشت ولي كل محيطي كه مي‌تونستي تصوير رو سه بعدي ببيني چيزي حدود يك و نيم متر بيشتر نبود! يعني اگه از اين دايره امكان! پاتو بيرون مي‌گذاشتي خبري از آن كشف و شهودها نبود!
نكته يك:
ممكنه بعضي افراد حتي در مدت كمي از مشاهده اين تصاوير سردرد بگيرند! Sad من اينجوري شدم! ظاهراً اگر چشم‌هاي قشنگ شما يه كمي آستيگمات باشه احتمالاً اين مشكل براتون پيش مياد! (حداقل اين مدل كه اينجوري بود، شايد نمايشگرهاي سه بعدي ديگر اينجوري نباشه! كسي چه مي‌داند؟!)
با اينكه من عينكي هستم و سال‌ها و بارها به چشم پزشك‌هاي مختلفي مراجعه كردم ولي هيچ وقت كسي به من نگفته آستيگمات دارم. (فقط سه شماره ضعيفه!) Cool
اضافه كنم كه اين مشكل حداقل براي من موقع بازي‌هاي كامپيوتري در نمايشگرهاي بزرگ مخصوصاً اگه سامسونگ باشه خيلي تشديد مي‌شه. يه جايي خوندم كه بعضي‌ها آستيگمات مخفي دارند كه فقط اينجور وقت‌ها خودش رو نشون مي‌ده... من آدم نادري نيستم! شنيده‌ام كه ديگراني هم اينجوري‌اند! مواقع معمول هيچ مشكلي ندارم و تا 15 ساعت در روز هم پشت مانيتور بوده‌ام... (مانيتورهاي مختلف با سايزهاي مختلف فرق مي‌كنه، مثلاً 2230FM برند AOC نيم ساعت بهش چشم بدوزم مخم مي‌تركه! - ولي بعضي‌هاي ديگه اينجوري نيستند - همين برند 20 اينچش هيچ مشكلي ندارم، سامسونگ 2233 اذيتم مي‌كنه... ولي 1731، 1943هيچ مشكلي نداشتم...)
نكته دو:
خيلي وقت پيش‌ها يه مقاله‌اي (يحتمل سه سال پيش در روزنامه جام‌جم) در مورد صداي سه بعدي (دالبي) نوشته بود كه در نوع خودش جالب بود! ادعا كرده بود كه سيستم‌هاي فراگير سه بعدي صوتي موجب اختلال مغز مي‌شوند. تحليلش هم اين بود كه مغز از طريق گوش فكر مي‌كنه كه واقعاً يكي مثلاً پشت سرشه ولي چشم‌هاي آدم مي‌گه كه همچين چيزي نيست و اين در دراز مدت باعث يك سري اختلالاتي مي‌شه! به نظر نمياد كه اين حرف خيلي چرت باشه چون در تجربه كليپ آرايشگاه سه بعدي براي اولين بار كه آدم مي‌شنفه يه حالي مي‌شه! اون موقع من روي گوشي اين فايل رو داشتم و به هر كسي مي‌رسيدم براش مي‌گذاشتم تا گوش كنه. از ري‌اكشن‌هاشون خيلي خوشم مي‌آمد. بعضي‌ها مي‌ترسيدند و گوشي رو درمي‌آوردند! بعضي‌ها يوهو برمي‌گشتند پشت سرشون رو نگاه مي‌كردند! و خيلي‌ها هم سفت خودشون رو نگه مي‌داشتند كه مثلاً هيچي‌شون نشده!!!
البته هميشه موقع تولد تكنولوژي‌هاي جديد مقاومت‌ها، شايعات و بازي‌هاي رسانه‌اي هم وجود داره... بگذريم...

اولين تجربه 4Dام!
مهر 89، تهران، پارك ملت، سينماي چهار بعدي!
نمي‌دونم چرا ياد فيلم آواتار تو سينماي IMAX 3D افتادم! (سينماي IMAX يك نوع تكنولوژي نمايش بر پرده بسيار بسيار بزرگه كه كاملاً درش غرق مي‌شي... حالا سه بعدي‌اش با فيلم آواتار چي مي‌شه خدا مي‌دونه... از اين جور سينماها در جهان كم هست. - توي يك مقاله در نشريه عصرشبكه چندين شماره قبل مفصل توضيح داده بود شايد كمتر از 200 تا درست يادم نيست - .)

سينماي چهاربعدي پارك ملت رو مي‌گفتم... مساحت كمي داشت، كلاً 40 نفر بيشتر جا نمي‌شدند... موقع ورود به شما يك عينك مخصوص مي‌دهند... صندلي‌ها از سطح زمين خيلي فاصله دارد؛ طوري كه هرچقدر هم بلند قد باشيد، باز هم پايتان آويزان مي‌ماند... حس تعليق بيشتر مي‌شود، از طرفي صندلي‌ها مواقع مختلف متناسب با تصوير يه تكون‌هايي هم مي‌خورد! صدا هم مثلاً سه بعدي بود! گاهي هم دود و آب و بخار از اين طرف اون طرف مي‌آمد! اين جلوه‌هاي ويژه حسي! با تصوير «سينك» بود و سر بزنگاه كه مثلاً شما توي جنگل بودي و يك عالمه موش گنده صحرايي به شما حمله مي‌كرد، يه‌ مرتبه صندلي يه تكوني مي‌خورد و از شيلنگ‌هاي كوچكي كه زير صندلي‌ها تعبيه شده بود، يك جريان هوايي به راه مي‌افتاد كه شما فكر مي‌كردي كه موش‌ها رفته‌اند در پاچه مبارك‌تان!!!
همان طور كه گفتم، در اين سينماي چهاربعدي 40 نفر بيشتر جا نمي‌شوند! Embarassed نتيجه‌اش شده بود يه صف چند ده نفره.... البته سينمادار يه كار جالبي كرده بود. بيرون براي منتظراني كه منتظر وصال بودند، يك LCD گذاشته بود كه به يك دوربين داخل سينما وصل بود. در واقع يك جور دوربين مدار بسته مخفي بود كه قبلاً همه اون‌هايي كه مي‌رفتند داخل سينما ازش خبر داشتند ولي انگار اين تكنولوژي اونها رو جوري مقهور خودش مي‌كرد كه نمي‌تونستند خودشون رو كنترل كنند و عكس‌العمل‌هاي خيلي جالبي از خودشون نشون مي‌دادند. در واقع اين بخش براي من خيلي بيشتر از خود تجربه چهار بعدي‌اش جالب بود. احساس مي‌كردم در حال كار بروي يك تز روان‌شناسي باليني در باب رفتارشناسي چندبعدي‌انگارانه هستم!
آدم‌هاي مختلف، رفتارهاي مختلفي داشتند. پدرها، مادرها، پسر بچه‌ها، دختربچه‌ها... هر كدوم عكس‌العمل‌هاي خودشون رو داشتند، به نظرم با اين وسيله ملاك ارزشيابي جالبي مي‌شه درباره قوه خيال و عقل آدم‌ها متناسب با شخصيت و سن و جنسشون ارائه كرد!... مثلاً پسربچه‌ها علي‌رغم اينكه ترسيده بودند ولي انگار تنشان مي‌خاريد كه بيشتر تجربه كنند!!! بعضي دختربچه‌ها ترجيح مي‌دادند بعد از چند دقيقه ابتدايي عينكشون رو دربياروند يا بعضي‌ها سرشون رو پايين گرفته بودند (يك دختربچه چهار- پنج ساله گريه‌اش دراومد) مردهاي مسن‌تر بيشتر براشون يك شوخي بود! ري‌اكشن‌هاي يك پسربچه كه جوگيره شده، خيلي بامزه بود مدام تلاش مي‌كرد اجسامي كه به نظرش بيرون زده رو با دستش لمس كنه! بعضي وقت‌ها كه پرنده‌هاي وحشي بهش حمله مي‌كردند با دستش دور مي‌كرد! خنده به تمام معنا
ولي به نظرم لحظات اول، اولين تجربه هر كسي از هر سن و سالي شگفت زده خواهد شد و با وجود اينكه مي‌دونه همش الكيه ولي مي‌خواد مثلاً پروانه‌ها كه از بغلش رد مي‌شوند رو با دستاش لمس كنه تا مطمئن بشه واقعي نيست! بعد خودش رو سفت نگه مي‌داره كه يه وقت دستش رو بالا نياره!!

تقرير به وقت ظهر جمعه، وقتي كه كلي كار دارم ولي حوصله‌اش را ندارم! البته بعداً آپ شد...

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: sistemprof (دوشنبه 13 دی 1389 - 09:41)

پست تاریخ: شنبه 11 دی 1389 - 11:29    
Hamid
مدیريت كل سایت
مدیريت كل سایت


پست: 5494
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
iran.gif


امتياز: 47774

عنوان: پاسخ به «به مناسبت نيت خريد LED 3D ادمين بزرگ!» خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

Very Happy
ممنون از بیانات شیرین حضرتعالی Razz
جالب بود.
تلویزیون دیدم، چهار پنج میلیون! Embarassed
ببینید:
کد:
http://www.narenji.ir/--narenji-sections-46/61-tv/2333-best-3dtvs

خلاصه این خرید هم از اون‌هاست که فعلاً باید بیشتر در موردش بررسی کنم.
شکی نیست که این تکنولوژی‌ها سر تا پا ضرر هست. اما چه می‌شود کرد! Embarassed
بازم ممنون.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc