Hamid
مدیريت كل سایت
پست: 5500
عضو شده در: 31 اردیبهشت 1384
محل سکونت: -::ساوه::-
امتياز: 47828
|
عنوان: |
|
|
اي ولا!
ما يه درسي داريم به نام «مهندسي نرمافزار» من عاشق اين درسم.
توي اين درس بررسي ميکنيم که يک مهندس نرمافزار چطور ميتونه اولا مدير خوبي براي پروژههاي نرمافزاري خودش باشه و در درجات بعد، چطور يک تحليلگر خوبي براي سيستمها...
يه جايي از اين درس، گفته شده که شما براي تهيه اطلاعات از محيط سيستمي که قراره براش نرمافزار بنويسيد، احتمالا مجبور خواهيد بود از يکي از روشهاي زير براي جمعآوري اطلاعات (براي ساخت ديتابيس و طراحي و پيادهسازي) استفاده کنيد (اين تکنيکها به «تکنيکهاي Fact-Finding مشهورند):
- مطالعه مستندات محيط سيستم
- طراحي پرسشنامههايي که توسط يوزرهاي نهايي سيستم پر بشه
- مشاهده محيط (و حضور چند ساعته در محيط سيستم)
و يکيش هم:
- مصاحبه با کارمندان و يوزرهاي نهايي (End-Userهاي) سيستم هست. (و البته چيزهاي ديگهاي هم هست...)
در بخش مصاحبه، اونقدر نکات روانشناسي بايد به کار برده بشه تا بتوني کاملا بفهمي کاربران از سيستم چه انتظاري دارند.
در مصاحبه، شايد صداي کم و صداي زياد يک کارمند در جواب دادن به سئوال شما، بر تعداد ستونهاي ديتابيس اضافه کنه...
يا اينکه لبها و دهان کارمند چطور تکون بخوره، ميشه اهميت يا فاقد اهميت بودن يک بخش از سيستم رو فهميد.
من خودم توي يه سيستم مديريت موييه که ميخواستم بنويسم، توي مصاحبهاي که با صاحب موسسه داشتم، واقعا اين نکات رو تک به تک درک ميکردم...
مثلا از ولوم صداي صاحب موسسه ميشد فهميد که:
ديده ميشه خيلي کارها در اين سيستم انجام داد، حالا مثلا سادهترين کارهاش رو هم ميخواد مکانيزه کنه
اين ميشد که من اين بخش از مصاحبه رو اهميت نميدادم و ميفهميدم که اگر هم نباشه، چندان مهم نيست
خلاصه، آماري که اونجا نوشته شده، خيلي برام جالبه، ببينيد:
پژوهش نشان ميدهد از تمامي اطلاعاتي که از فرد کسب ميشود، 7% آن به صورت کلامي (بر حسب لغات)، 38% از طريق تن و لحن صدا و 55% توسط علائم صورت و بدن منتقل ميشود. اگر شما فقط به کلمات فرد گوينده گوش کنيد، اکثر آنچه را که ميگويد از دست ميدهيد...
(البته آماري که آقا مهدي هم گفته تقريبا شبيه به همينه)
ممنون sistemprof, جان،
بحث جالبي بود، من اين رو پرينت مي گيرم و ميذارم کنار صفحات اين درسم که در زندگي کامپيوتريم و البته در تمام زندگي استفاده کنم |
|