n_amatist
شروع فعاليت
پست: 37
عضو شده در: 15 مهر 1386
محل سکونت: زیر گنبد کبود
امتياز: 340
|
عنوان: |
|
|
عطار
شیخ فرید الدین عطار (وفات627) از عارفان بزرگ ایران و از پیشوایان شاعران متوصف است.پدر وی شغل عطاری داشت وی نیز پیشه ی پدر دنبال کرد و به همین مناسبت لقب عطار یافت.پس از چندی از شغل خویش دست کشید و به عالم عرفان روی آورد. عطار در تاریخ تکامل غزل مقامی خاص دارد.
ای عشق بی نشان ز تو من بی نشان شدم
خون دلم بخوردی و در خون جان شدم
چون کرم پیله ی عشق تنیدم به خویش بر
چون پرده راست*گشت من اندر میان شدم
دیگر که داندم* چو من از خود بر آمدم
دیگر که بینم چو من از خود نهان شدم
چون درد دل آمد آنچه زبان لال گشت از آن
در خامشی و صبر چنین بی زبان شدم
مرده چگونه بر سر دریا فتد ز قعر
من در میان آتش عشقت چنان شدم
مرغی بدم ز عالم غیبی بر آمده
عمری به سر بگشتم و با آشیان*شدم
چون بر نتافت* هر دو جهان بار جان من
بیرون ز هر دو در حرم جاودان شدم
عطار چند گویی ازین گفت توبه کن
نه توبه چون کنم که اکنون کامران شدم
______________________________________
راست گشت : آماده شد
داندم : می شناسد مرا
با آشیان :به آشیان. به سوی آشیان
بر نتافت : تحمل نکرد.طاقت نیاورد |
|