تاریخ: سهشنبه 15 شهریور 1390 - 23:07
|
glasy_heart
داره كولاك ميكنه!
پست: 191
عضو شده در: 12 آذر 1389
محل سکونت: زیــــر چــــــــتر خــــــــــدا
امتياز: 1928
|
عنوان: پاسخ به «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر...» |
|
|
به نام خدا...
مولوی میگه عشق زمینی پلی است به سوی عشق بی انتها.
پیامبر میگه:هر کسی عشق در دل داشته باشد و بمیرد شهید باشد.
به نظر من کسی نمیتونه بگه من عاشق خدام, مگر اینکه عشق زمینی رو درک کرده باشه.
ما آدما اگه کسی رو از ته دل دوست داشته باشیم, و عاشقش باشیم, هرجا که پا میزاریم جز اون نمیبینیم, همه ی دنیا شبیه عشق ماست, حرفای اون قشنگترین موسیقی ذهنه ماست, اسمش میاد تنمون میلرزه, دلمون هری میریزه پایین, نه از ترس از علاقه شدید, اگه کسی بهش توهین کنه, پشت سرش حرف بزنه, قاطی میکنیم ,به اندازه همه ی دنیا مدرک داریم واسه اثبات بی گناهیش, اصلا مدرک می سازیم,حاضریم به خودمون توهین کنن اما به اون نه,یه طرفه و دو طرفشم چندان فرقی نداره.
این شماره های ناشناس شانسکی عشق نیستن, نگاه شهوت آمیز خیابونی عشق نیست,کلام های فریبنده شیطانی عشق نیست, پشت این نقاب شیطان است.
کور شدن کلمه ی قشنگی نیست ,عاشق به غیر نظر نمیکنه,فقط فقط به اون شخص فکر میکنه, بدیهاشو نمیبینه ,واسه رسیدن بهش دعا میکنه,(اگر عشق خالص باشه)سلاحی قوی تر و قشنگتر از دعا نمیبنه,از کسی کمک میخواد که مطمئنه رهاش نمیکنه,غرق افکارش نیست, میدونه که به کسی علاقه داره,حالا این علاقه داره یه جورایی رنگ عشق میگیره به خودش.بعدش این حس رو با خداش درمیون میذاره, انقدر میگه, انقدر میگه ه ه , واسه خودش و عشقش دعا میکنه که, یه روزی میفهمه همش نقشه بوده, یه نقشه از طرف خدا,یه راهنما, یه نشونه, یه کمک, واسه نشون دادن طریق عاشقی,(خدا کارهاشو توسط واسطه هاش انجام میده)انقدر تو این مدت باهاش خو گرفته که عشق زمینی کمرنگ شده, انقدر که دعاهاشم عوض شده, رنگ قشنگتری به خودش گرفته دوست نداره حس با تو بودن رو به هیچ قیمتی از دست بده, عشق زمینی رو بدون حضور تو نمیخواد انقدر مغرور شده که وقتی تو خیابون راه میره دست پرمهرخدارو رو شونه هاش حس میکنه, عاشق اونه, پس به کسی نگاه نمیکنه, حتی فکر خیانت به سرش نمیزنه .هر چی میبینه یاد خدا میفته, اسمش میاد لبخند جاری میشه رو لبش, یه نفس عمیق میکشه انگه که خدارو یه گوشه دنج گذاشته ته دلش .نمیزاره انکارش کنن ,بهش توهین کنن ...
حالا دیدین عشق زمینی اگر مقدس باشد در نهایت به خدا ختم می شود.به نظر من عشقی که خورده شیشه داشته باشه آخرش به چیزی غیرعشق بی انتها ختم میشه, و همون طور که مطللع اید میان رو زبون خیلی از آدما با عنوان های مختلف مثل عشق و خاموشی,آتش عشق و ...
عشق مقدس هیچوقت از بین نمیره, فراموش نمیشه, به تنفر تبدیل نمیشه,
خدا عاشق ما آدماس, همه ی تلاششو میکنه که معشوقش راضی باشه,ناز و غمضه ی خاک, دشمنی شیطان, قهر فرشتگان رو تحمل کرد فقط به خاطر اینکه با دستان خودش پیکر آدمی رو بسازه از روح خودش بدمه وجانشینش رو تعیین کنه. چقدر احمقانس اگه فکر کنیم خودمون به موقعیت کنونی رسیدیم.
خدا عاشق انسانه, پس وقتی حس کردی که قلبت داره واسش میتپه و دوست داری نگاش کنی, بدون که داری به عاشقتت نظر میکنی, و مهرشو بی جواب نمیزاری.
رضوانه جان امیدوارم برای یک بار هم که شده, عشق آسمانی رو درک کنی.
|
|
[ وضعيت كاربر: ]
|
تشکرها از این پست: alidervish (شنبه 2 مهر 1390 - 01:12)
|
تاریخ: چهارشنبه 16 شهریور 1390 - 10:09
|
glasy_heart
داره كولاك ميكنه!
پست: 191
عضو شده در: 12 آذر 1389
محل سکونت: زیــــر چــــــــتر خــــــــــدا
امتياز: 1928
|
عنوان: پاسخ به «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر...» |
|
|
بله عشق مقدس, عشق پاک,در غیر این صورت فقط اسمش عشقه اونم به خواسته ی خود ما آدما, هیچ مغز و ریشه ای نداره, حاصل افکار یه عده انسان کوته فکره.
عشق,شعر بی وزن و قافیه جاری شده, بر لب کودکان نیست.(توروخدا تعریفتون از عشق رو اصلاح کنید,به قول دوستمون , بیایید روی هر حسی، هر رفتاری، هر واکنشی، اسم عشق رو نذاریم)
ای عزیز به خدا رسیدن فرضِ راه است و لابد هر چه به واسطه ی آن به خدا رسد فرض باشد به نزدیک طالبان.عشق بنده را به خدا رساند, پس عشق از بهر این به معنی فرض را ه آمد .
و اما تعریف من از عشق مقدس:عشق مقدس ,عشقیه که باید صلاح معشوق در اون باشه نه خوشحالی و خواسته عاشق,گذشتن از خود برای رضای دوست, گفتیم خدا عاشق انسانه درست, اما انسانهای والا مقامی هم هستند که عاشق خدان, و رضای محبوب رو به خواسته ی خودشون ,به خودخواهی, به شادی های زود گذر ترجیح میدن و از غیر دست میکشن، قبول دارین؟
عشق فرضِ راه است همه کس را,اگرعشق خالق نداری عشق مخلوق مهیا کن تا قدر این کلمات تو را حاصل شود,در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ایثار عشق کند, هر جا که باشد جز او رخت دیگری ننهد هر جا که رسد سوزد و به رنگ خود گرداند.
بله ما عشق زمینی مقدس هم داریم, لازم نیست حتما خودت تجربه کرده باشی ,تاریخ خیلی ها شو بهت میگه,مثل عشق جبران خلیل جبران به ماری هاسکل,نامه های عاشقانشو خوندی؟(دلواپس شادمانی تو هستم), تو خیالشون ذره ای هوس نیست,با وجود سالهای دور از هم و ندیدن هم باز هم عاشقن و کمرنگ نمیشه,آخر همین کتاب که معرفی کردم داستان واقعی زندگی تا مرگ جبران و نوشته.
نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه,همون طور که گفتم عشق زمینی پلی است به سوی خدا, به نظر من عشق پاک این عشقی که میگم در نهایت به خدا ختم میشه به وصال زمینی منجر نمیشه,من در تاپیک قبل خیلی مثال زدم.
نه,نمیشه گفت تمام عشق های زمینی به خدا مبدل میشه به اون میرسه,اینو تو تاپیک قبلم گفتم ,عشق مقدس اینطوره.
روشن باشی... |
|
[ وضعيت كاربر: ]
|
تشکرها از این پست: alidervish (شنبه 2 مهر 1390 - 01:12)
|
|
|
رفتن به صفحه 1, 2, 3, 4 بعدی
صفحه 1 از 4
تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours میباشند
|
|
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید شما نمی توانید در این بخش رای دهید
|
|
|