كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> علمي-آموزشي، اجتماعي، فرهنگي -> انجمن جوانان
پاسخ دادن به این موضوع
بیکاری اتو کشیده ها
پست تاریخ: یکشنبه 27 اردیبهشت 1388 - 14:58    
gtm396
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 379
عضو شده در: 15 آذر 1387

iran.gif


امتياز: 4613

عنوان: بیکاری اتو کشیده ها خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

نگاهي به افزايش كمي دانشگاه‌ها و دانش‌آموختگان دانشگاهي
بيكاري اتوكشيده‌ها
جام جم آنلاين: «بيكار كيست؟ صورت آفتاب سوخته و دست‌هايي زمخت كه براي هر كاري آماده است، كنار ميادين اصلي شهر صف مي‌كشد و كاري نمي‌داند جز بلند كردن اجسام سخت و سنگين. در فرهنگ لغات اقتصادي او را كارگر غيرماهر مي‌نامند. اما بيكاري اين روزها شكل ديگري دارد.

او غالبا اتوكشيده است، سليس و روان صحبت مي‌كند و لابه‌لاي كلامش از اصطلاحات تخصصي خالي نيست. دستخط خوبي دارد و حافظه‌اش قوي است. او را نه كارگر كه نيروي ماهر مي‌نامند. بازار كار ايران شاهد ورود نيروهاي ماهر به جمع بيكاران فصلي و دائمي است.

طي سال‌هاي اخير در كنار تمام عوامل بيكاري، رشد ظرفيت دانشگاه‌ها بخصوص در مقاطع تحصيلات تكميلي، تركيب نيروهاي سرگردان در بازار كار را برهم زده است. تحليلگران كوشيده‌اند كه فهرستي از عوامل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را در تبيين بيكاري در كشور ارائه كنند، هرچند بيكاري در ايران، معلولي از يك روز جهاني است؛ اما مي‌توان سياست جديد نظام آموزش عالي را در تحول تركيب پايگاه اجتماعي بيكاران موثر دانست. براساس نتايج پژوهشي در مركز تحقيقات استراتژيك، سالانه بيش از 350 هزار دانشجو از دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي فارغ‌التحصيل مي‌شوند كه با كمي خوشبيني بيش از نيمي از آنها در سال‌هاي اول فارغ‌التحصيلي موفق به يافتن شغل مناسب با رشته خود نمي‌شوند. نتيجه اين امر 705 هزار فارغ‌التحصيل بيكاري است كه تا پايان سال به شمار آنها افزوده مي‌شود.

طبق آمارهاي رسمي، جمعيت جوان و فعال كشور تا سال 1400 بالغ بر 61 ميليون نفر خواهد شد كه نيمي از آنان جوانان فارغ‌التحصيل مراكز دانشگاهي يا همان نيروهاي ماهر هستند. بنابراين تا 12 سال آينده دولت بايد 29 ميليون فرصت شغلي جديد ايجاد كند كه نيمي از آنها به دانش‌آموختگان و متخصصان اختصاص دارد؛ اما متاسفانه سياست سال‌هاي اخير وزارت علوم در رشد كمي دانشجويان و تعداد دانشگاه‌ها مي‌تواند اين روند را با شتاب بيشتري پيش ببرد.

افزايش تعداد دانشگاه‌ها آن روي سكه

اين روزها هرچه داوطلبان آزمون‌هاي سراسري بيشتر به دانشگاه‌ها راه يابند، بر مباهات مسوولان آموزش عالي افزوده مي‌شود، اين مباهات به حدي رسيده كه قرار است در آزمون سراسري سال 88 تعداد صندلي‌هاي دانشگاه بيش از شمار يك ميليون و 320 هزار نفري داوطلبان باشد و اين به معني ورود چند برابر بيشتر فارغ‌التحصيلان و دانش‌آموختگان به بازار كار كشور است؛ بازار كاري كه در حال حاضر از پاسخگويي به جمعيت ماهر و غيرماهر ناتوان مانده است. گذشته از اين كه رشد كمي دانشگاه‌ها بر بازار كار تاثير داشته، نگاهي به وضعيت داخلي مراكز آموزش عالي نيز نشان مي‌دهد كه نظام آموزش عالي اينك از نابرابري در دسترسي به امكانات رنج مي‌برد. هرچند دانشگاه‌ها حتي در پيشرفته‌ترين نظام آموزش عالي در يك سطح قرار ندارند، اما در ايران شمار دانشگاه‌هايي كه به امكانات و منابع علمي و رفاهي در حد استاندارد دسترسي دارند، بسيار كمتر از تعداد كل دانشگاه‌ها و مراكز آموزشي و تحقيقاتي است و با وجود رشد تعداد دانشگاه‌ها، كيفيت تسهيلات رفاهي، كتابخانه‌اي، فرهنگي و حتي اداري ارتقا پيدا نكرده است. از اين‌رو مي‌توان نقد وضعيت موجود رشد كمي دانشگاه‌ها را از دو بعد پيامدهاي دروني و بيروني (بازار كار)‌‌ مورد توجه قرار داد.

رشد كمي دانشگاه‌ها، نگاهي از درون

خوابگاه: اقامت 4 يا 5 ساله در خوابگاه‌هاي دانشجويي معمولا جزئي از خاطرات افرادي است كه در شهري غير از محل سكونت خانواده تحصيل كرده‌اند و البته در عين حال جزئي از سخت‌ترين دوران زندگي همين افراد محسوب مي‌شود؛ چراكه خوابگاه‌هاي دانشجويي در اغلب موارد از دسترسي به امكانات اوليه زندگي محروم يا حداقل فقيرند. در حالي كه به نظر مي‌رسد در كنار افزايش تعداد مراكز دانشگاهي اهميت به امكانات رفاهي و اقامتي ضروري است.

يكي از دانشجويان رشته پرستاري دانشگاه علوم پزشكي خراسان شمالي درباره كمبودهاي موجود چنين مي‌‌گويد: خوابگاه ما يك ساختمان استيجاري بدون غذاخوري و فضاي كافي براي كتابخانه و مطالعه است.

تعداد دستگاه‌هاي رايانه آنقدر كم است كه گاهي بچه‌ها بر سر استفاده از آن باهم بگو مگو مي‌كنند. به گفته اين دانشجو، در حالي كه سالانه پذيرش دانشجو از سوي اين دانشگاه بيشتر مي‌شود، توجهي به افزايش ظرفيت خوابگاه‌ها نمي‌شود.

او اسكان پنج، شش يا حتي بيشتر دانشجويان در يك اتاق را از جمله مشكلات خوابگاه‌ها مي‌خواند و مي‌گويد: در اين فضا مطالعه كه هيچ، حتي نمي‌توانيم استراحت كنيم.

البته سرپرست دانشگاه علوم پزشكي هم كه چندي پيش با ايرنا مصاحبه كرد، مشكلات موجود را تاييد كرده و گفت: هم‌اينك استيجاري بودن فضاهاي آموزشي يكي از مشكلات ماست.

اين مشكل فقط محدود به خراسان شمالي نيست. بسياري از خوابگاه‌هاي دانشجويي حتي در تهران كه به نظر مي‌رسد وضعيتي بهتر از ديگر شهرها دارد، از كمبود امكاناتي چون دسترسي به اينترنت، سالن مطالعه، تراكم دانشجو، بالا بودن نرخ اجاره ساختمان و كمبود نيروهاي خدماتي در عذابند.

اين مشكلات به طرز مشابهي دانشگاه لرستان را نيز درگير كرده است. خوابگاه اين دانشگاه با محدود بودن تعداد سرويس‌هاي بهداشتي، كمبود يخچال، فرسودگي امكانات آشپزخانه، نبود آبسرد كن، كمبود ميز و صندلي، محدود بودن خطوط تلفن و خرابي تلفن‌هاي كارتي و امكانات ورزشي روبه‌روست.

خبرنامه‌هاي داخلي دانشگاه‌هاي شهرستاني اغلب بهترين محمل انتشار مشكلات و مضايق دانشجويان خوابگاهي است. در يكي از همين خبرنامه‌ها به نقل از سرپرست اداره كل طرح‌هاي عمراني وزارت علوم، آمده است كه مشكل ريشه در نبود تناسب اعتبارات عمراني دانشگاه‌ها و فرسودگي خوابگاه‌ها دارد.

در خبرنامه دانشجويي دانشگاه بوعلي سيناي همدان نيز دانشجويي نوشته است: دانشجويان خوابگاهي هيچ فضايي براي تفريح و سرگرمي ندارند. حتي بعضي‌ها افسرده شده‌اند. خوابگاه وسايل خنك‌كننده ندارد. بعد از عيد نمي‌توانيم فضاي اتاق را تحمل كنيم.

سال گذشته يكي از رسانه‌هاي داخلي در گفتگو با رئيس دانشگاه سمنان اعلام كرد كه سرانه استاندارد براي هر دانشجو در خوابگاه‌ها 14 متر است كه نشان مي‌دهد كشور ما با اين استاندارد فاصله بسياري دارد؛ چراكه در حال حاضر اين سرانه براي پسران 76/2 متر و براي دختران 21/3 متر است.

سلف سرويس دانشگاه

خبر اعتراض دانشجويان به غذاي دانشگاه آنقدر تكراري است كه كمتر خبرنگاري را وامي‌دارد تا از اعتراض دانشجويان به وضعيت سلف سرويس‌ها خبر يا گزارشي بنويسد؛ اما وبلاگ‌هاي دانشجويان سرشار از شكوه و شكايت آنان از غذاي دانشگاه است؛ بخصوص دانشجوياني كه در خوابگاه اقامت دارند، بيش از دانشجويان بومي از وضعيت نامطلوب غذا آسيب مي‌بينند.
افزايش كمي دانشگاه‌ها بدون در نظرگرفتن امكانات رفاهي و بازار كار براي دانشجويان مشكل‌آفريده است

يكي از دانشجويان دانشكده علوم پايه در تهران مي‌گويد: «اگر شما هم مجبور باشيد خورش قيمه بادمجان دانشكده را بخوريد، سرسام مي‌گيريد. نمي‌‌دانم اين غذاها را به كجا سفارش مي‌دهند؟ بوي بد غذا آزاردهنده است. بارها مجبور شده‌ايم ساندويچ بخوريم، ولي تا كي؟ هيچ مسوولي پاسخگو نيست»!

دانشجوي ديگري با تصريح اين كه اعتراض ما به كيفيت غذا به معني برخورد سياسي نيست، مي‌گويد: اغلب غذاها مشكل بهداشتي دارد. فضاي سالن غذاخوري دانشگاه ما كافي نيست. حتي اگر غذا را گران كنند، باز هم مشكل غذاي نامطلوب سلف سرويس‌‌ها حمل نمي‌شود.

كتابخانه

«بين راهروهاي تنگ و نمور كتابخانه دانشگاه كه قدم بزني، بوي نم كتاب‌ها را حس مي‌كني. قفسه‌هاي انتهايي خاك گرفته است. در اين كتابخانه نمي‌تواني كتاب جديدي پيدا كني. اين كتابخانه بيشتر به درد موزه مي‌خورد تا دانشجو كه به منابع به روز احتياج دارد.» اين مطلب را دانشجوي علوم اجتماعي يكي از دانشگاه‌هاي تهران مي‌گويد و اضافه مي‌كند: سالن كتابخانه معمولا پر از سر و صداست، بخصوص روزهاي باراني كه جاي سوزن انداختن نيست.

دانشجوي مكانيك دانشگاه آزاد هم مي‌گويد: در دانشكده ما 700، 800 نفر دانشجو فقط 50 عدد صندلي دارند، بارها براي مطالعه به كتابخانه رفته‌ام، چون فضا تنگ و شلوغ بوده، در آفتاب نشستن را ترجيح داده‌ام.

اما دانشجوي رياضي از دانشگاه ديگري مي‌گويد: «تعداد كتاب‌ها كم است، در هر حوزه تعداد كتاب‌ها بسيار كم و اغلب قديمي است. وقتي از معاونت فرهنگي دانشگاه مي‌خواهيم كتاب‌هاي جديد برايمان بخرند، مي‌گويد، بودجه نداريم.»

اين كتابخانه‌ها حتي از نشريات به روز خارجي خالي است. هر چند برخي دانشگاه‌هاي برتر كمتر با تنگناي كتاب و مجلات روبه‌رويند، اما متاسفانه امكانات فرهنگي وزارت علوم به طور عادلانه توزيع نمي‌شود.

كلاس‌‌ها

ساختار دانشگاه‌هاي كشور حتي در بهترين وضعيت از ساختار كلاس‌‌هاي استاندارد فضاهاي مطلوب علمي تبعيت نمي‌كند. اين وضعيت حتي در دانشگاه‌هاي غيرانتفاعي و پيام نور كه شهريه بيشتري از دانشجويان دريافت مي‌كنند، بهتر نيست. وايت‌بردهاي بدون ماژيك، در و ديوارهاي كثيف كه چند سال است رنگ به خود نديده، صندلي‌هاي خشك و چوبي، پنجره‌هاي بدون پرده و... كه نشان مي‌دهد كلاس‌هاي درس دانشگاه بي‌شباهت به كلاس مدرسه نيست.

«گاهي تعداد بچه‌ها آنقدر زياد مي‌شود كه مجبوريم پشت سر پسرها بنشينيم، آن‌وقت چون قدمان كوتاه‌تر است، نه صداي استاد را مي‌شنويم، نه او را مي‌بينيم.» يكي از دانشجويان دختر دانشگاه آزاد اين نكته را مي‌گويد كه در اين فضاي تنگ و شلوغ و پرسروصدا حتي استادان هم از تهويه نامطلوب هوا گله مي‌كنند، ولي كو گوش شنوا؟»!

اما تمام اين مطالب بخشي از مشكلات داخلي دانشگاه‌هاست كه با وجود افزايش تعداد ساختمان‌ها هنوز در بسياري از مراكز مشترك است و افزايش ظرفيت دانشگاه‌ها بدون پشتوانه رفاهي و آموزشي نتوانسته از حجم مشكلات بكاهد. به نظر مي‌رسد امكانات رفاهي، دانشجويي و فرهنگي در ارتقاي سطح علمي دانشجويان بي‌تاثير نباشد.

رشد كمي دانشگاه‌ها، نگاهي از بيرون

صرف‌نظر از مشكلات داخلي دانشگاه‌ها، هنوز بين ظرفيت فعلي پذيرش دانشجو و نيازهاي آتي بازار كار تناسب و هماهنگي وجود ندارد. ادعاي مسوولان وزارت علوم و سياستگذاران نظام آموزش عالي اين است كه براساس رسالت تعيين شده اين وزارتخانه مسوول ارتقاي آگاهي و سطح تحصيلات عمومي است و نمي‌توان به صرف كمبود فرصت شغلي، افراد را از ادامه تحصيل بازداشت. عبدالرسول پورعباس، رئيس سازمان سنجش مدعي است كه افراد مي‌توانند با ادامه تحصيل در دانشگاه در انجام وظايف خود موفق‌تر باشند، به طوري كه يك مادر با تحصيلات ليسانس از مادري با ميزان تحصيلات سيكل در انجام وظايف مادري موفق‌تر است. در حالي كه نگاه كارشناسي ديگري افزايش سطح تحصيلات را به معني افزايش تقاضا براي ورود به بازار كار قلمداد مي‌كند كه در صورت نبود يا كمبود فرصت شغلي و عدم پاسخگويي به جمعيت مشتاق ورود به بازار كار، سرخوردگي اجتماعي در ميان جوانان افزايش مي‌‌يابد.

فارغ‌التحصيلاني بدون مهارت شغلي

نظام آموزش چه در مقطع متوسطه يا دانشگاهي در بيشتر كشورها با اهداف خاصي طراحي شده كه مهم‌ترين آن ارتباط با مراكز كارآفريني و بنگاه‌هاي خدماتي و توليدي يا كانون‌هاي تحقيقاتي است، دانشگاه در كشور‌هاي پيشرفته به گونه‌اي طراحي نظام تحصيلي خود مي‌پردازند كه ورود به آن چندان دشوار نيست، اما خروج از آن، كار هر كسي نخواهد بود، اين وضعيت بويژه در مقاطع تحصيلات تكميلي بيشتر ديده مي‌شود. دانشجوي تمام وقت پس از فارغ‌التحصيلي به سطحي از مهارت مي‌رسد كه توانايي پذيرش مسووليت‌هاي تخصصي را دارد، در حالي كه در ايران، دانشگاه‌هاي داخل نه‌تنها با مراكز و بنگاه‌هاي خدماتي، توليدي، كارآفريني و تحقيقاتي ارتباط اندكي دارند، بلكه ضرورت اين ارتباط هم احساس نمي‌شود. شايد به همين خاطر دانشگاه‌هاي داخلي از نياز روز جامعه بي‌خبرند و در بيشتر موارد، مهارت دانشجويان دردي از بازار كار دوا نمي‌كند و بسياري از كارفرمايان، دانش‌آموختگان تازه‌وارد را افراد بي‌تجربه‌اي مي‌دانند كه از سپردن امور تخصصي به آنان ابا دارند.

در بخشي از پژوهش و گزارش راهبردي مركز تحقيقات استراتژيك هم آمده است: نقصان برنامه‌ريزي كافي و لازم در نظام آموزش عالي براي تربيت و جذب نيروي متخصص، نبود جهتگيري كلان بر رسيدن به اهداف سند چشم‌انداز، نبود جهتگيري در گرايش برنامه‌ريزان آموزش عالي در جهت كاربردي كردن همه رشته‌ها اعم از علوم انساني و تجربي، بي‌انگيزگي دانشجويان براي فراگيري دروس عملي به دليل عدم اطمينان به كاربردي بودن واحدهاي عملي در زمان كاريابي و ... از جمله زمينه‌هاي بي‌توجهي به علمي كاربردي كردن آموزش در دانشگاه‌هاست.
منبع:http://rssnews.ir/News-620108.html

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: Hamid (یکشنبه 27 اردیبهشت 1388 - 16:11)


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc