جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ |  عضویت / ورود

نظرات طرح شده

alisha (امتیاز : 0)
توسط alisha در مورخه : پنجشنبه، 22 خرداد، 1393

خوب من یه دخترم...

اما نه ترسوام، نه عاطفی و از تکرار هم خیلی خوشم نمیاد (یکی از دلایلی که نمیتونم بشینم 2 3 ساعت مداوم درس بخونم)

اینکه عاطفی نیستم ، منظورم این نیست که خیلی خشنم...منظورم اینه که خیلی جاها مثلا سر درس یا تو وظیفه ای که بهم میسپارن هیچوخ احساساتم رو قاطیش نمیکنم چون این کاره!

از لحاظ جسمی خوب آره خیلی قوی نیستم ( گرچه تو مچ انداختن یبار دورهمی خانوادگی بود درکمال تعجب همه مردارو بجز عمو م رو شکست دادم..!) ... ولی خوب این رو قبول دارم که ضعیف تریم!! مهمه؟؟!:دی

خیلی هم مغرورم که البته به ضررمه...به عنوان مثال بااینکه روابط اجتماعیم خوبه و با همه بچه ها وقت میگذرونم و اونا هم خدایی بام مشکلی ندارن ( چون خیلی احساساتی برخورد نمیکنم پیش نمیاد کسی ازم کینه بدل بگیره یا چیزی..)اما دوست دختر زیادی ندارم چون اونا همش راجب یچیزایی حرف میزنن که بنظر من به هیچ دردی نمیخوره و نتیجه نداره و...

درمورد کامپیوترم...من عاشق برنامه نویسیم... تو کلاس مدرسه همیشه جواب میدادم و همه چیو حتی بیشتر میدونستم فقط بواسطه اینکه کار با کامپیوتر دوست دارم...

بیرونم یه ترم کلاس رفتم،فقط من دختر بودم اما ازهمه بهترم بودم...(خیلی هم دستم تنده)!!!

راجع به قانون یا ترس... خوب آره من خیلی قانون مندم اما کار خودم باشه و ببینم ب کسی آسیبی نمیرسه( که قاعدتا اینجا نمیرسه) ریسک زیاد میکنم!

من مردونه هم نیستم..آرایشم دوست دارم... احساساتمم بجاش دارم!آخه نمیفهمم چرا اینو گفتین؟؟ کار کاره ، احساسات من توش چکار میکنه؟! نمیشه جلوی احساسات رو گرفت اما میشه نادیدشون گرفت....

به هرحال مرسی...مطلب خوبی بود!


نام: [ کاربر جدید ]
ایمیل:

موضوع:
نظر:


اجازه استفاده از تگهای HTML را ندارید


جمع عدد 8 با 10 را در كادر زیر وارد نمایید:
(این كار برای جلوگیری از فعالیت موتورهای اسپمر است)


* توجه: نظر شما بعد از بررسی، نمایش داده خواهد شد.