نظرات طرح شدهHamid (امتیاز : 1)
توسط Hamid در مورخه : دوشنبه، 1 خرداد، 1396
سلام و تشکر از نکات شما.
در سربازی، یک فرماندهی داشتیم، میگفت: در قوانین آمده وقتی میخواهید به راست یا چپ بپیچید، باید حتماً راهنما بزنید.
اما اگر شما الان در کوچه محلتان، ساعت ۱۲ شب که هیچ کس نیست راهنما بزنید، مردم به شما میخندند. پس آنجا دیگر لازم نیست...
اما در قوانین نیامده که اگر شما در کوچه محلهتان بودید و ساعت ۱۲ شب بود، راهنما لازم نیست...
(این را میگفت که بگوید: درست است که ما اینجا در پادگاه میگوییم حتماً پاهایتان را در رژه تا نیم متر بالا بیاورید، اما اگر در مراسم، گروهان شما رسید به آن آخرهای میدان رژه، که فرماندهی مدعو شما را نمیدید میتوانید این قانون را تا حدودی نقض کنید و کمتر بالا بیاورید و یواشکی استراحت کنید)
این مثال را زدم که بگویم گاهی ما یک سری قوانین کلی وضع میکنیم که شخص بترسد و احتیاط کند اما اگر یک جاهایی آنرا نادیده گرفت، میتوانیم به دیده اغماض نگاه کنیم. اما این جاها بناید در قانون بیان شود.
قانون کلی این است: در دوران دانشگاه وارد سیاست نشوید!
اما بالاخره طبق آن اصل قرآنی «باید گروهی باشند که...» بالاخره باید یک گروههایی باشند که مثل شما و دوستانتان وارد این مباحث بشوند. این افراد خودشان اگر خودشان را شایسته دیدند وارد میشوند و هیچ مشکلی هم نیست که حتی از درس و غیره عقب بمانند. ما آنها را «فدایی» و نزد خدا «مأجور» میدانیم.
بعضی چیزها (به قول شما تکمله) را نباید در یک مطلب عمومی بیان کرد...
اصولاً کسی که مطلب بالا را بخواند و به این نتیجه برسد که نباید وارد سیاست بشود، یعنی نباید وارد سیاست بشود اما اگر کسی مثل شما خواند و گفت: «نیرومند اشتباه میکند» این شخص میتواند وارد سیاست بشود.
موفق باشید.