كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> مباحث متفرقه
پاسخ دادن به این موضوع
'گفتگو با رضا صادقی
پست تاریخ: چهار‌شنبه 4 آبان 1384 - 13:38    
maxpal97
سَرور ماست!
سَرور ماست!


پست: 855
عضو شده در: 23 مرداد 1384
محل سکونت: شیراز
blank.gif


امتياز: 8010

عنوان: 'گفتگو با رضا صادقی خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

با خودم گفتم خداوند که منبع عشق و مهربانی است پس چرا پارچه روی خانه کعبه از رنگ مشکی است. پس منبع عشق با رنگ عشق پوشیده شده . یکی دیگر از دلایلی که مشکی رنگ عشقه مثل رنگ چشای مهربونت، رنگ چشمان مادرم بود و دیگر اینکه همه مردم شب را با رنگ سیاهش میشناسند، خداوند هم اول شب را آفرید و بعد روز را و هزار و یک دلیل دیگر...


به دنیا آمده ام که بخوانم
رضا صادقی به قول یکی از دوستان شریف ترین خواننده غیرمجاز است. او این روز ها تمام تلاشش را به کار گرفته تا با کسب مجوز قدم به بازار موسیقی بگذارد، مصاحبه ما با رضا صادقی را بخوانید.
من رضا صادقی هستم نه مهرشاد
بارها گفته ام من رضا صادقی هستم نه مهرشاد، مهرشاد بهرامی یک خواننده ی کاباره ای در دبی است. او یکی از کارهای من به اسم ( جون وعمرمی تو ) را دزدید و در جواب اعتراضم معذرت خواهی کرد، و چون معذرت خواست من هم در جایی این موضوع را عنوان نکردم. ولی وقتی که برای بار دوم این کار را تکرار کرد و این دفعه آهنگ ( چرا از من گذشتی ) را خواند و آنرا کلیپ هم کرد یک دوگانگی به وجود آمد و باعث سوء تفاهم شد. حالا من علیرغم میل باطنی مجبورم قصه او را تعریف کنم.
عشق من را مشکی پوش کرده نه مرگ
من نه ازدواج کرده ام و نه تصادف که در جریان آن همسر و فرزندم را از دست داده باشم و بهتر است با صراحت بگویم که من نه از غم بلکه به خاطر عشق مشکی پوش شدم. این را هم بگویم و همه بدانند که من به دلیل یک عارضه در کودکی و تزریق اشتباه آمپول اعصاب پاهایم ضعیف شد.
کارهایی که دست مردم است، ماکت کارهای من هست
تمام آهنگ هایی که از من پخش شده به صورت تستی ضبط شده است. من این کارها را بصورت ماکت ضبط می کردم که بعد از فکر کردن درباره ی آنها در موردشان تصمیم بگیرم، بعد از اینکه کار ( مشکی رنگ عشقه ) به دست مردم رسید و مورد لطف آنها قرار گرفت ، عده ای به بندرعباس آمدند و تمام کارهای من را که در دست آشنایان و دوستانم بود جمع کردند و در کل ایران پخش کردند.
بعد از "مشکی رنگ عشقه" هیچ آهنگ جدیدی نخواندم
بعد از اینکه مشکی رنگ عشقه به بازار آمد، دیگر هیچ کاری را اجرا نکردم و بیرون ندادم، ولی هر چند وقت یکبار کارهای من را به اسم آلبوم جدید به مردم می فروشند، در زمانی که این کارها همه قبل از مشکی ضبط شده و از عمر آنها چندین و چند سال می گذرد، مثلا ( پیرهن مشکی من از غم نیست ) را دقیقا همزمان با مشکی رنگ عشقه ساختم.
متاسفم.....!
اگر دقت کرده باشید اکثر کارهای من به صورت بدکیفیت در اختیار مردم قرار گرفته است، طوری که من خودم خجالت می کشم، برای خودم متاسفم که چرا اینقدر ساده با این موضوع بر خورد کردم و جلوی پخش شدن کارها را نگرفتم، یک اشتباه دیگر آن بود که به کسانی اعتماد کردم که نباید می کردم.
آلبوم جدیدم ، جدید جدید است
در آلبوم جدیدم تمام کارها به جز ( حکایت مشکی پوش ) جدید است که البته تنظیم واجرای این آهنگ هم کاملا تغییر کرده است، این آلبوم را کمپانی ایران گام تهیه کرده که جا دارد از زحمات آقای حسین خانی خیلی تشکر کنم، کارها در استودیو پیام زیر نظر آقای عیسی زاده ضبط شده است و از ایشان هم متشکرم.
همیشه خودم بوده ام
مردم مرا با همین سادگی پذیرفته اند، به همین دلیل نه دست به یقه ی ستاره ای شدم و نه احتیاجی به ستاره شدن دارم ، همیشه هم خدا را شکر میکنم و معتقدم با وجود مردم با احساس ، ما منتی سر کسی نداریم و بلکه منت سر ماست ، چه بخواهیم و چه نخواهیم.
بندر عباسی ام ، پس کم نمی آورم
تمام کارهای من تا به امروز در بندرعباس ضبط شده است، متاسفانه بندرعباس امکانات ضعیفی برای کار دارد و این باعث شده جوانان همشهری من با آنهمه استعداد ناب از این وضعیت واقعا رنج ببرند، ولی با این وجود بچه ها با تمام این کاستی ها هنوز هم می خندند و تلاش می کنند و هرگز کم نمی آورند، من هم مثل آنها!
آلبوم "حرف آخر"
اسم آلبوم جدیدم ( حرف آخر ) است تمام ملودی ها، تنظیم ها وترانه های آن کار از خودم است، مسترینگ این آلبوم را آقای پویا نیک پور انجام داده است که از نظر فنی و اخلاقی واقعا قبولش دارم و کار با او برای من افتخار بزرگی بود، نوازندگان بزرگوار همچون فیروز ویسانلو، همایون سنجری، میثم مروستی، مهران سراجیان، مجتبی شکاری و... قبول زحمت کرده اند و مرا در این کار یاری داده اند، ضمن اینکه افتخار داشتم استاد فرهاد مجذوب در 2 آهنگ من هنرنمایی کنند.
"مشکی رنگ عشقه" مجوز نگرفت
در آلبوم حرف آخر، مشکی رنگ عشقه را هم با تنظیم واجرایی جدید آماده و ضبط کرده بودم ولی این کار برای کاست مجوز نگرفت و تنها اجازه اجرا در کنسرت را دارد، تا به حال تمام کنسرت هایم با مجوز بوده است ، حتی همه مراحل کنسرت تهران هم قبل از پخش اخبار آن به خوبی پیش رفته بود ولی بعد از انتشار خبر این کنسرت به دلایلی که خودم هم نمی دانم کنسل شد.
این هم تجربه ای شد
مسائل انتشار آلبوم های قبلی و مسائل کنسرت تهران تجربه های خوبی برایم بوده ، الان وقتی کار جدیدی می سازم ، می ترسم آنرا مثل گذشته در اختیار دیگران بگذارم، الان شاید بدانم کاستم کی بیرون می آید یا تاریخ کنسرتم چه موقع است ولی تجربه این چند وقت به من یاد داده تا وقتی چیزی 100% نشده در موردش صحبتی نکنم.

وضعیت امروز موسیقی ما خوب نیست
اگر موسیقی بخواهد به همین نقطه ختم شود باعث سرافکندگی می شود متاسفانه الان ذهن خلاق کم شده و همه رفته اند به سمت ملودی برداشتن از این و آن، ترانه های الان جوابگوی روحیه مردم نیست یا اینقدر سنگین است که مردم نمی توانند آنها را درک کنند یا اینقدر ضعیف است که ... باوجود اساتید خواننده هایی چون بنان ها وحنانه ها وشجریان ها و..... نمی توانم بگویم من از نسل موسیقی این کشورم، موسیقی پیش از انقلاب ما روح بسیار بیشتری از کارهای الان دارد امروز آثار ما یا از تکنیک لنگ می زند یا از احساس وخیلی وقت ها از هر دو! در عین حال اگر اجازه داده شود همین موسیقی تا حداکثر 3تا4 سال دیگر خیلی خوب خواهد شد.
باید ترانه را ساده نوشت
به نظر من اکثر مردم ما فرصت ندارند که به عمق معنی ترانه ها فکر کنند، پس باید ساده ترین زبان را برای ارتباط با آنها انتخاب کرد، هر چند ممکن است خیلی بابت زبان ترانه هایم، من را بی سواد قلمداد کنند ولی برای من مهم این است که مردم با شنیدن کارهایم به راحتی آنها را بفهمند و با آنها زندگی کنند.
مدیون دایی ام هستم
خدا دایی ایم را بیامرزد، او خیلی اهل مطالعه بود و تشویق های او باعث شدمن به مطالعه روبیاورم، در سن 12 سالگی کتاب کویر دکتر علی شریعتی را خواندم وچیزی از آن نفهمیدم، ایشان گفتند باز هم بخوان و من هم خواندم، شاید تا 15 سالگی چندین بار این کتاب را خواندم و هر بار با تکامل فکری چیزهای بیشتری دست گیرم شد، فارغ از هر گونه تواضع باید بگویم نه شاعرم نه ترانه سرا، من سعی میکنم کلامم را شیوا و آهنگین بگویم، واین را هم اضافه کنم که به کارهای مرحوم شاملو و اخوان ثالث علاقه خاصی دارم.
آثار بزرگ موسیقی، الگوی همیشگی من
الگوی من در موسیقی همیشه آثار بزرگ موسیقی دنیا بوده و خیلی سعی کردم از تکنیک های روز دنیا استفاده کنم ولی مثلا من خودم به راک علاقمندم ولی چون به رنج صدای من نمی خورد و به فرهنگ لطیف مردم ما نزدیک نیست ، نمی پسندم که به سبک راک ترانه بخوانم ، البته به کارهای قدیمی موسیقی پاپ خودمان هم علاقه دارم مثل آثار مرحوم واروژان که واقعا آنها را دوست دارم.
آن خواننده عذر خواهی کرد وهمه چیز تمام شد
اولین باری که کلیپ آهنگ احساس را با صدای شهرام صولتی دیدم تا 2 روز مریض شدم و افتادم و واقعا احساس بسیار بدی داشتم. انگار بچه ام را دزیده بودند، شماره این آقا را پیدا کردم و تماس گرفتم که مسافرت بود و برایش پیغام گذاشتم، خیلی اعصابم بهم ریخته بود می خواستم به محض صحبت با اون هر چیزی که ممکن است از دهان یک آدم بی ادب بیرون می آید نثارش کنم، وقتی با من تماس گرفت فقط به او گفتم چرا این کار را با من کردی؟ اوهم توضیح داد و دیدم تقصیر آنچنانی ندارد، ظاهر یک آدمی که نمی دانم اسمش چیست(امیر) این کار را به قیمت 1500 دلار به خواهر این خواننده می فروشد و او نیز در روز تولد برادرش این آهنگ را به او هدیه می دهد و بعد از اجرا بوده که می فهمد این کار برای من بوده است، این را هم اضافه کنم که من درمقابل ادب نمی توانم بی احترامی کنم، ایشان در کمال ادب با من صحبت کردند و از من معذرت خواهی کردند و ناراحتی خود را از این موضوع ابراز کردند، هر چند که بی فایده بود ومن دوست داشتم خودم این کار را اجرا کنم، باید اشاره کنم که ترانه این آهنگ را هم دستکاری کردند وجاهایی از آنرا تغییر داده بودند.
خارج نه! اگر مجوز ندهند بر می گردم شهرم.
خیلی امیدوارم که مجوزم صادر شود ولی اگر نشد، چیزی عوض نمی شود، با اینکه تا همین حالا دعوتنامه از سوئد، کانادا و حتی امریکا داشته ام (حالا با پیشنهادهای بسیار زیاد دبی کاری ندارم) معتقدم اگر بروم خودم را مسخره کرده ام ، من ادعا دارم که خواننده نیستم ولی اگر برای خواندن بروم می شوم خواننده، من هستم که زبان عشقی باشم از نوع خودم، از نوع مشکی ، اگر به من مجوز ندهند برمی گردم به شهرم و باز این بار بیشتر از گذشته هزینه میکنم و کارم را ارائه می کنم.
کلام آخر
من رضا صادقی هستم، راهی را شروع کردم ، صادقانه ونه با ریا، نه برای های وهوی خواندم، نه برای چشم و ابرو، از روزی که شروع به کار کردم خواستم حرفی باشم نه کلمه، احساسم این هست که برای این هدف به دنیا آمده ام که بخوانم، از همه دوستان عزیز که در این مدت یار ویاور ومشوق من بودند و همچنین از مجله موسیقی مینا تشکر میکنم.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc