حمید بقایی کیست

alidervish

پرونده ای برای حمید بقایی که با رای دیوان عدالت اداری به 4 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شده است.

پرونده ای برای حمید بقایی که با رای دیوان عدالت اداری به 4 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شده است.
به گزارش راسخون به نقل از خبر آنلاین، دیوان عدالت اداری، حمید بقایی، معاون رئیس جمهور را به دلیل عمل نکردن به آرای این دیوان به 4 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم کرده، با این وجود، رای دیوان عدالت اداری تا 20 روز قابل تجدیدنظرخواهی است، ولی اگر این رای شکسته نشود، پایانی جنجالی برای زندگی حرفه ای چهره ای خواهد بود که محمود احمدی نژاد را "کوروش زمان" دانست، از مسئولیت سایت رادیو تهران تا معاونت اجرایی بالاترین مقام اجرایی کشور را در کمتر از 10 سال پیمود و همیشه، حرف و حدیثهای زیادی را پشت سر خود می شنید و وقعی نمی گذاشت، درست مانند آرای متعدد دیوان عدالت اداری که ضد سازمان تحت مدیریتش صادر می شد و او اعتنایی نمی کرد. اکنون حمید بقایی، در آستانه خانه نشین شدن است، هر چند ممکن است طبق ماده 37 قانون دیوان عدالت اداری، تجدیدنظرخواهی او، منجر به ابطال این رای شود و بقایی، دوباره بتواند در دولت بماند. احتمالی که بعید به نظر می رسد.
حمید بقایی کیست؟
از سوابق بقایی اطلاع چندانی در دست نیست. تنها گفته می شود وی که اهل کرمانشاه است، توانست در سالهای پایانی دفاع مقدس،جای پای خود را در وزارت اطلاعات و در جوار یکی از مدیران کل این وزارتخانه در تشکیلات "مدیریت مناطق بحران" سفت کند؛ اسفندیار رحیم مشایی. او دست راست احمدی نژاد لقب گرفت و بسیار معروف شد. مشایی در آن هنگام مسئول سیاستگذاری وزارت اطلاعات در برابر کردهای غرب کشور بود. اما هنوز کسی نمی داند چرا بقایی از وزارت اطلاعات جداشد.
اوایل دهه 80، رحیم مشایی به رادیو تهران آمد و بقایی را نیز با خود به این مجموعه آورد. بقایی در رادیو تهران به عنوان مسئول سایت این رادیو، شروع به کار کرد تا اینکه بنا به اتهامات اخلاقی اثبات نشده ای، عذر او را از رادیو تهران خواستند. گفته می شود وی از آن زمان، پرونده مفتوحه ای در دیوان عدالت اداری دارد. خواهان این پرونده، اداره کل حراست صدای جمهوری اسلامی ایران بود.
پس از آن، بقایی به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران آمد تا در خدمت استاد و رئیس چند ساله، اسفندیار رحیم مشایی بماند. پس از پیروز شدن محمود احمدی نژاد در انتخابات نهم ریاست جمهوری، رحیم مشایی نیز به سازمان میراث فرهنگی رفت و با او چند تن از دوستان و همکاران قدیمی نیز از خیابان بهشت، به ساختمان خیابان آزادی کوچ کردند. بقایی نیز به عنوان معاون مشایی در سازمان میراث فرهنگی مشغول شد و با انتقال مشایی از میراث فرهنگی به دفتر ریاست جمهوری در پاستور، بقایی به جای وی نشست. همزمان، حمید بقایی، رئیس مناطق آزاد تجاری نیز بود و در یکی دو وزارتخانه نیز به عنوان عضو هیات مدیره شرکتها، مشغول بود.
بقایی و میراث فرهنگی
کارشناسان میراث فرهنگی، دوران حضور او در سازمان میراث را به عنوان یکی از بدترین دورانهای این سازمان می شمارند. در دوران او، سازمان میراث فرهنگی، شمشیر را برای کارشناسان و استادان رشته های مختلف از رو بست، تا جایی که در دیماه 89، میراث فرهنگی، رسما استادان مختلف و کارشناسانی را که به عملکرد این سازمان اعتراض داشتند، متهم به زیاده طلبی و فساد کرد.

منتقدان بقایی، هنگام ارزیابی عملکرد وی در سازمان میراث فرهنگی به مواردی مانند اخراج گسترده متخصصان و کارشناسان حوزه میراث فرهنگی، تخریب سقف آرامگاه کوروش به بهانه مرمت آن، تخریب سنگ فرشهای مسجد وکیل شیراز به بهانه مرمت آن، ماجرای سی و سه پل اصفهان و تونل مترو، آبگیری سد سیوند، عبور مترو از میدان "نقش جهان اصفهان" و حفر تونل آن زیر چهارباغ عباسی، ماجرای تخریب کتیبه هخامنشی در جزیره خارک، تخریب خانه شیخ بهایی در اصفهان، تخریب سازه های آبی شوشتر، بی سرانجامی دهها هزار لوح گلین هخامنشی که همچنان در آمریکا بلاتکلیف مانده اند، نابودی آب انبار سپهداری اراک، سرقت کتیبه تاریخی عهد قاجار در حمام پاگرد چهارمحال و بختیاری، تخریب کاخ شهرستانک، تخریب مدرسه تاریخی گلشن نیشابور، تخریب تپه های باستانی مراونه اهواز، تخریب مدرسه مروی و واگذاری آن، ناتمام ماندن پروژه مرمت مدرسه دارالفنون، تخریب ارگ بهارستان، تخریب مقبره 580 ساله شهشهان، تخریب کتیبه تاریخی چشمه علی، احداث پل بر سازه های آبی شوشتر، تخریب خانه آیت الله بهبهانی از رهبران مشروطه، تخریب کامل خانه مدرس، تخریب کتیبه های نقش رستم، آسفالت کانال آبی تخت جمشید و شهر استخر، تخریب پل خواجوی اصفهان در حین مرمت، ریزش پل تاریخی گرگر از مجموعه سازه های آبی شوشتر، تخریب منزل کمال الملک، فرو ریختن ساباط حاجی وند در حین مرمت، تخریب شهر تاریخی "ازم" اهواز، مرگ سروهای 400 ساله فین کاشان، تخریب محوطه باستانی اشکانیان در اهواز، تخریب بقایای کاخ داریوش در برازجان، تخریب سنگ جان پناه پلکان شمالی کاخ شورای تخت جمشید و ... اشاره می کنند.
آرای دیوان در محکومیت سازمان میراث فرهنگی
در زمان ریاست بقایی بر میراث فرهنگی، دیوان عدالت اداری به عنوان مرجع قانونی تجدید نظر در آرای دولتی (آرای سازمان میراث فرهنگی در تحدید مالکیت برخی از اماکن و بناهای قدیمی) بسیاری از نظرات میراث فرهنگی را رد کرد و محمدجعفر منتظری رئیس دیوان دعدالت اداری، بارها به رسانه ها از دست بقایی شکایت برد.
ترجیع بند این شکایتها، محدود کردن مالکیت مالکان خصوصی بر اماکن و بناهایی است که سازمان میراث فرهنگی مدعی بود برای حفاظت از تاریخ و فرهنگ ایران، آنها را در لیست حفاظتی خود قرار داده است.
منتظری، رئیس دیوان، در گفتگو با خبرنگاران عنوان کرد: "به دلیل انجام ندادن اقدامات در چارچوب قانون، به سازمان میراث فرهنگی اعتراض داریم، زیرا برای مردم ایجاد مشکل می‌کنند که منجر به طرح شکایت می‌شود، ما نیز در چارچوب قوانین و مقررات عمل می‌کنیم و در نتیجه یکسری از اقدامات میراث فرهنگی نقض می‌شود."
این مقام قضایی با بیان این‌که نمی‌خواهیم اقدامات، چنین نتایجی را به دنبال داشته باشد، توضیح داده بود: "سازمان میراث فرهنگی نیز دارای وظایف و مسوولیت‌هایی است و باید آن‌ها را انجام دهد. اما این که اموال و املاک مردم را ثبت می‌کنند و حوزه‌ مالکیت مردم را محدود می‌کنند، سبب می‌شود مردم با مشاهده‌ محدودیت، طرح شکایت کنند و ما نیز تصمیمات آن‌ها را نقض می‌کنیم."

همان زمان گفته شد مستند اقدامات دیوان عدالت اداری در خارج کردن 35 اثر تاریخی از فهرست آثار ملی، قانون و استفساریه شورای نگهبان است. دیوان عدالت اداری به سازمان میراث فرهنگی برای کم کردن مشکلات حقوقی این نهاد، سه پیشنهاد ارائه داده بود که البته هیچکدام مورد توجه سازمان میراث فرهنگی و رئیس جوان آن، حمید بقایی قرار نگرفت. نخست این‌که قانون را بدان گونه که متناسب با وظایف و اختیاراتشان است اصلاح کنند. دیگر این‌که اموال یا املاک مردم را خریداری کنند و به تملک خود درآورند. همچنین با صاحبان حق به نوعی تفاهم و هماهنگی کنند و رضایت آن‌ها را جلب کنند.

amirhosein

من وکیل مدافع آقایان مشایی و بقایی نیستم و همه اعمال و رفتار و گفتار اونها رو تصدیق نمی‌کنم اما بعنوان یک فعال میراث فرهنگی و کسی که حداقل ده سال در این زمینه فعالیت و پیگیری داشتم عرض می‌کنم که میراث فرهنگی کشور در دوران این آفایان پیشرفت‌های زیادی داشته و مشکلاتی که در بالا ذکر شد کاملاً مغرضانه ردیف شدن. کشور ما به عنوان یکی از کشورهای صاحب آثار تاریخی فراوان بواسطه فقدان دید و فهم مناسب عمومی‌اتدرخصوص این مسایل دچار مشکلات زیادی هست که انتساب اون به یک شخص خاص بی‌انصافی محض هست. بعنوان نمونه ماجرای سروهای باغ فین کاشان از 10-15 سال قبل شروع شد زمانیکه اصلاً اداره باغ دست شهرداری بود و بواسطه آب آهکی که برای تمیز کردن جویها استفاده میشد شروع به خشک شدن کردن. حالا چون توی دوران این بنده خدا سروها اونهم بخاطر سرمای شدید چند سال قبل بصورت کامل خشک شدن همه تقصیرها رو میندازن گردن ایشون.