glasy_heart
داره كولاك ميكنه!
پست: 191
عضو شده در: 12 آذر 1389
محل سکونت: زیــــر چــــــــتر خــــــــــدا
امتياز: 1928
|
عنوان: خدایاشکر! |
|
|
روزی مردی خوابي عجیب دید . دید که رفته پیش فرشته ها وبه کارهای اونا نگاه می کنه...
هنگام ورود دسته بزرگی ازفرشتگان را دید که سخت مشغول کارند وتندتند نامه هایی که توسط
پیک ها از زمین می رسند را بازمی کنند وانها را داخل جعبه هایی می گذارند . مرد از فرشته پرسید : شماچه می کنید؟
فرشته در حالی که داشت نامه ای راباز می کرد گفت: اینجا بخش دریافت است وما دعاها وتقاضاهای مردم ازخداوند را تحویل می گیریم.
مردکمی جلوتر رفت باز دسته بزرگی ازفرشتگان را دید که کاغذهایی راداخل پاکت می کنند وانها را توسط پیک هایی به زمین می فرستند . مردپرسید شماچه می کنید؟
یکی از فرشتگان با عجله گفت : اینجا بخش ارسال است و ما الطاف و رحمت های خداوند را برای بندگان به زمین می فرستیم . مردکمی جلوتر رفت ویک فرشته را دید که بیکار نشسته . مردباتعجب ازفرشته پرسید شما اینجا چه می کنید وچرا بیکارید؟ فرشته جواب داد: اینجا بخش تصدیق جواب است . مردمی که دعاهایشان مستجاب شده باید جواب بفرستند ولی فقط عده کمی جواب می دهند .
مرد از فرشته پرسید : مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد : بسیار ساده فقط کافی است بگویند :
خدايا شكر .
نميدانم چرا ما انسانها عادت داريم آبي وسيع آسمان را رها كنيم و
جذب آبي كوچك چشماني شويم كه عمقي ندارد با اين كه ميدانيم روزي
بسته خواهد شد اما آسمان چي؟بسته خواهد شد؟ |
|