بحث در مورد کار برای جوانان رشته کامپیوتر

amirhosein

حمیدخان از لطف تون ممنونم.
محیط شهرستانها تا حد زیادی همون طوری هست که شما میگید. منم موافق نظر شما هستم که اینجا برای کارهای تخصصی ارزشی قایل نیستن (در مقایسه با شهرهای بزرگ). بعنوان مثال براشون فرقی نمی کنه که توی برنامه ای که نوشتی از آخرین تکنولوژی استفاده بکنی یا نه. بحث من بیشتر روی این مطلب تمرکز داره که خود دوستان هم باید بیکار ننشینن تا یکی بیاد سراغشون، اونا برن جلو. بعنوان مثال من از طریق یکی از دوستام با اداره مخابرات آشنا شدم. برای ثبت نام تلفن ثابت باید یه مامور از محل بازدید می کرد که جای خالی برای خط جدید توی سیستم مخابراتی اون محل وجود داره یا نه. بابت این مطلب چند روزی معطلی توی سیستم بوجود میومد.خب این مشکل رو براحتی میشه با یه برنامه حل کرد.منظورم اینه که مواردی از این دست زیاد هستن که خود دوستان باید با دید تیزبین برن سراغش و به اون اداره یا سازمان پیشنهاد بدن یا اصلاً در قالب یه موسسه خصوصی یا دفتر کار کنن.
توی کاشان هم مثل شهر شما مواردی که بررسی کرده بودید هست (البته اینجا یه مقدار اوضاع بهتره) ولی بعضی مسایل برمیگرده به عملکرد خود ما. توی شهر ما یکی از موسسات خصوصی که بیشترین کار رو در زمینه طراحی وب میگیره مال یه بنده خداست که رشته تحصیلی اش عمرانه! هر برگه تبلیغاتی که توی کاشان چاپ بشه آگهی موسسه اینا هم توش هست. خب ما کامپیوتری ها بیکار نشستیم بقیه میان جامون رو میگیرن. در صورتی که اگه خوب کار کنیم مناسب تبلیغ کنیم بقیه نمی تونن بیان جای ما رو بگیرن.
درخصوص کارهای تحت وب دو نوع می تونید برخورد کنید: اول اینکه سراغ کارهایی برید که کمتر بقیه رفتن سراغش و خب باید یه زمان مناسب رو برای پیداکردن ایده صرف کنید. روش دوم اینه که یکی از کارهایی که فکر می کنید تکراری هم هست رو انتخاب کنید ولی خدمات بهتری ارائه کنید. زیاد بودن دلیل بر کساد بودن نیست. یکی از ویژگی های وب اینه که سابقه دلیل کافی برای همیشه برنده بودن نیست. شما ممکنه سرویسی رو ارائه بدید که تازه نیست ولی بهتر هست.

_heavenly_

بازم سلام
من به شخصه دپرسم الان! حالم گرفته است

باخوندن تجربیات آقای حمید نا امید شدم اینطور که ایشون گفتن اینطور برداشت میشه که داشتن مهارت فوق العاده یعنی داشتن یک کار نسبتا خوب وغیر ازاین باید بشینیم دعا کنیم.کار شرکتی که مناسب خانمها نیست البته اگه باشه هم خانواده ها خیلی حساسیت دارن نسبت به کار در شرکت البته گفتن که فکر نکنید که شغلی براتون نیست ولی باخوندن مطالبشون نمیشه تفکری غیر از این داشت.ولی یه جورایی حرفای آقای امیر حسین امیدوار کننده بود.اگه قراره با داشتن مدرک مثلا لیسانس بیکار باشیم که خیلی بده! Crying or Very sad

glasy_heart

سلام
با خوندن مطالب آقای حمید یه کوچولو نا امید شدم چرا؟چون دیگه هیچ رمقی برای ادامه تحصیل نمیبینم
تو این دوره زمونه این جمله ورد زبون همه شده"لیسانسه هاش بیکارن و اگه هم کار دارن کار خدمات انجام میدن "
یا فیلمی که به تازگی از شبکه سه پخش میشه "ستایش"
پدر طاهر شاگردشو تو میدون تره بار برای پسرش مثال زد که بهش بفهمونه درس به دردت نمیخوره من جای اون شاگرده آب شدم وقتی پدر طاهر بهش گفت چقدر میگیری مدرکتو جلو چشام آتیش بزنی در حالی که جلوی چشماشو پرده شیشه ای اشک گرفته بود گفت زیر سایه شما مدرک به چه دردم میخوره Crying or Very sad

دیگه این مسائل داره میشه رسانه ای دلیلش چی میتونه باشه؟
حمید آقا درست میگن میخوان ما همه تلاشمونو کنیم اما باور کنین به همین سادگی نیست

در ضمن یه پیشنهادی هم به ما دخترا بدین ماشا...درک دارین میدونین بعضی از خونواده ها گیرن و با کار کردن تو بعضی مکانها مخالفن و از طرفی قربونشون برم توقع فراوانی هم دارن Embarassed

به این نتیجه رسیدم درس میخونم که مدرکمو نگه دارم یادگاری Crying or Very sad

از راهنماییهاتون ممنون

amirhosein

ببینید صحبتهای من و حمیدخان دو روی یه سکه بودن.توی همه مسایل زندگی منجمله شغل باید دقت کنید که نه خوش خیال باشید نه ناامید. شما باید تلاش کنید و پیگیر باشید نتیجه با خداست. حضرت امام(ره) حرف جالبی دارن میگن ما مکلف به وظیفه ایم نه نتیجه.
اتفاقاً من معتقدم که رشته کامپیوتر یکی از رشته های مناسب برای خانمهاست.محیط کارش داخل فضای بسته است و مثل بعضی رشته ها لازم نیست برید توی بیابون سر پروژه. میشه کارهای کامپیوتری رو توی خونه هم انجام داد و مطابق آیین نامه جدید مصوب هیات دولت مبنی بر دورکاری اوضاع بهتر هم میشه. خانمهایی رو هم میشناسم که توی این رشته موفقن. هرچند تعدادشون نسبت به آقایون کمتره. شما یا باید قبول کنید که بشید یک منشی آشنا به کامپیوتر یا بشید یه متخصص در زمینه کامپیوتر.اگه به رشته تون علاقه دارید پس نباید از کار و زحمت براش خسته بشید.بهتره یه اشتراک اینترنت (ترجیحاً ADSl) بگیرید و برید سراغ دنیای وب.یادتون نره که شما قرار بشید متخصص کامپیوتر پس دور چت و وبلاگهای بی هدف رو خط بکشید و توی سایتها دنبال یادگیری و افزایش اطلاعات باشید.آشنایی با دنیای نرم افزارهای اپن سورس و کار بر روی یکی از پروژه های اپن سورس در مقام یه توسعه دهنده هم می تونه خیلی مفید و لذتبخش باشه براتون.

Hamid

سلام؛
من انتهای مطلبم به اندازه کافی تأکید کردم که اون نوشته‌ها نباید تبدیل بشه به دیدگاه شما.
اون دیدگاه من بود. ممکنه شما نظر دیگه‌ای داشته باشید.
ضمناً شما هم راهکار پیشنهاد بدید و نظر من رو نقد کنید.
مثلاً اگر من می‌گم کافی‌نت جواب نمی‌ده، شما می‌تونید از یک کافی‌نتی سؤال کنید و اگر جواب ایشون چیز دیگه‌ای بود اینجا بگید که همه استفاده کنیم.

در مورد کار برای خانم‌های رشته کامپیوتر، من الان که دخترهای هم‌دوره‌ای خودمون رو بررسی می‌کنم، می‌بینم بیشتر منظور اون‌ها این بوده که بیکار نباشن و منظور اکثر خانم‌ها هم همینه در نتیجه به کارهای ساده با حقوق متوسط اکتفا کردن و این به نظر من خیلی خوبه.
مثلاً یکی از اون‌ها به عنوان کارمند اداری یک دانشگاه مشغوله که کارش ربطی به رشته نداره. (همون چیزی که پیشنهاد من هم بود. حقوقی در حل 350 هزار تومان در ماه دریافت می‌کنن)
و یکی دیگه در یک ISP کارهایی شبیه کارهای منشی رو انجام می‌ده که خوب، حقوق اون خیلی بالا نیست و خلاقیتی هم در کار نخواهد داشت. (فکر می‌کنم حقوقی کمتر از 200 هزار تومان) (هر دو مورد رو به اضافه واریز بیمه کنید)
این دو خانم و کلاً افرادی که ما در اون دانشگاه داشتیم، چیزی از کامپیوتر نمی‌دونن.
پس برای این شغل باید کلاهشون رو هم بالا بندازن.

خوب، باز هم تأکید می‌کنم که هدف اصلی، بررسی زمینه‌های کاری هست و شما قراره با دو دو تا چهار تا کردن، شغل مورد نظرتون رو انتخاب کنید.
باید روحیات خودتون رو بررسی کنید و ببینید که کدوم با شما هماهنگ‌تره.
مثلاً آیا یک کار اداری و روتین رو دوست دارید که بعد از ظهرهاتون بیکار و مال خودتون باشه و فکر و جسمتون درگیر کارتون نشه یا اینکه کاری رو می‌خواهید که توی خواب هم بهش فکر کنید (مثلاً من بعضی وقت‌ها الگوریتم یک برنامه رو توی خواب کشف می‌کنم و از خواب می‌پرم بلند می‌شم روی گوشی که همیشه کنارم هست، یادداشت می‌کنم که صبح بیشتر بهش فکر کنم Mr. Green

)
یا اینکه مثل من ترکیبی از هر دو رو...
یعنی کار سبکی مثل تدریس یا کار اداری رو داشته باشید و در مواقعی که تدریس ندارید به کار مورد علاقه‌تون بپردازید و از اون طریق درآمدزایی داشته باشید.

کار برای همه هست، اما اگر پای «چه کاری» رو وسط بکشیم، خیر. ممکنه با روحیات خاص شما کار مورد نظر گیر نیاد.
مثلاً امیرحسین عزیز، روحیات اجتماعی‌ش بهتره و ممکنه مشتری‌های بیشتری داشته باشه. اما بنده به نظر می‌رسه یه کم مغرورتر هستم و نمی‌تونم منت مشتری رو بکشم! در نتیجه انتخاب شغل برای من یه کم سخت‌تره.
یا مثلاً من می‌تونم در دانشگاه جزئی از کادر اداری بشم و یک کار روتین و اداری رو انجام بدم با حقوق نسبتاً عالی. اما من نمی‌تونم زیردست کسی کار کنم. اگر یه رئیس به من بگه «تو» بهم بر می‌خوره و اون شغل رو ترک می‌کنم در نتیجه شغلی که انتخاب می‌کنم طوری هست که آقای خودم باشم و البته «آقای خود بودن» زحمت بیشتری هم نیاز داره Wink

یا مثلاً من نمی‌تونم با شرکتی‌های زیرآب‌زن کار کنم!
بارها شده یک شرکت دعوت به همکاری کرده و مثلاً پیشنهاد مشاور آی.تی شرکت رو داده. (یکی از بهترین شغل‌ها، مشاور آی.تی شرکت‌ها شدن هست. شما اگر بتونید مشاور آی.تی چهار پنج شرکت بشید، یک روز در هر شرکت می‌مونید و بابت اون یک روز، حداقل 50 هزار تومان می‌گیرید. یعنی بیش از 800 هزار تومان در ماه) حتی من می‌رم یه روز اونجا آزمایشی می‌شینم که محیط رو بررسی کنم، اما می‌بینم اونقدر محیطش خشک و وابسته به کار هست که حالم به هم می‌خوره! می‌ذارم میام بیرون...
اما افرادی هستن که در شهرهای صنعتی به نام «مشاور» شناخته می‌شن.
مثلاً مشاور صنعت، مشاور عمران یا مشاور آی.تی. ایشون با چند شرکت قرارداد می‌بنده و روزی در یک شرکت حاضر می‌شه.
در اون روز، وظیفه داره مدیر شرکت رو از جدیدترین تکنولوژی‌ها آشنا کنه. اگر مشاور آی.تی باشه احتمالاً وظیفه نظارت روی شبکه رو داره و اگر طی هفته گذشته خرابی‌ای دیده شده باشه، باید اون‌ها رو رفع کنه.
اگر سمیناری در نقاط مختلف دنیا باشه، از طرف شرکت اعزام می‌شه و تحلیلی از اون سمینار ارائه می‌کنه و خلاصه شغل جالبی هست.
اما اینکه من خوشم نمیاد باز به خاطر اینه که روابط عمومی بالایی نیاز داره و من از این نعمت بی‌نصیب هستم Razz

به هر حال، بحث داره خوب پیش می‌ره و ما داریم به نتایج خوبی می‌رسیم...
من امیدوارم دوستان دیگه‌ای هم که در این رشته هستن در بحث شرکت کنن، مطمئنم که این تاپیک برای دانشجوهای این رشته و افرادی که می‌خوان با این مدرک وارد بازار کار بشن بسیار بسیار مفید خواهد بود. Wink

amirhosein

من همیشه از نگاه تحلیلی حمید عزیز خوشم میومده. به نکات خوبی اشاره کردید. اینکه شما به چه کاری علاقه دارید، استعداد شما در چه زمینه ای هست و بازار به چه تخصص و کارهایی نیاز داره نکاتی کلیدی برای انتخاب شغل هستن. البته یه چاشنی از شانس یا همون خواست خدا هم وجود داره.
شاید بشه با ذکر کارهایی که داریم انجام میدیم یا انجام دادیم سرنخهایی به دوستان بدیم.
از خودم شروع می کنم؛ در حال حاضر کارمند دانشگاه هستم. بصورت پاره وقت پروژه های کامپیوتری انجام میدم که بیشتر در زمینه طراحی وب و نرم افزارهای مبتنی بر وب هست. اگه موقعیت باشه گه گاه تدریس هم دارم. چند سوژه کاری در زمینه کسب و کارهای اینترنتی توی ذهنم هست که دارم در موردشون تحقیق و کار می کنم. یکی دو تا پروژه متن باز هم هست که عضو تیم های توسعه شون هستم و فرصت های اضافه ام رو اونجا میگذرونم.
بقیه دوستان هم اگه راههای کسب درآمدشون از دنیای انفورماتیک رو بگن فکر می کنم میشه دید خوبی بدست آورد.حتی می تونیم به بقیه پیشنهاد هم بدیم. Wink

glasy_heart

سلام سلام
من با نظر حميد خان و امير حسين موافقم
هردوشون دليلاي خودشونو دارن و البته دليلاي قانع كننده خودشون رو و ازشون ممنونم كه مارو تا يه حدي راهمايي ميكنن
من فكر ميكنم روابط اجتماعي خوبي داشته باشم و البته هوش اجتماعي نسبتا خوب اما ميدونم كه فقط همين كافي نيست و به اين نتيجه رسيدم كه بايد همه تلاشمو بكنم كه كسي بهم نگه "تو" Wink

نگراني من از اينه كه حميد خان با اين همه توانايي كه داره آفرين

در صدد اينه كه خيلي بيشتر از اون چيزي كه هست باشه و اين براي منه نوعي هم يه جور اميد محسوب ميشه كه يه روزي بشم مثل ايشون و هم يه جورايي ته نا اميديه به دار كشيدن

بگذريـــــــــــــــــــــــــم
منتظر راهنماييهاي خوب و مفيد شما هستم تقديم با عشق

_heavenly_

سلام من اومدم Razz

من دليل اينكه بابت كار استرس دارمو ميدونستم ولي فكر كنم ديگه الان مطمئنم .آقا حميد گفتن چون خودمون هر كاري رو قبول نداريم نگران ميشيم درسته چون منم وقتي به اينكه كاري مرتبط با رشتمو پيدا نكنم يا اينكه كاري كه انتخاب كردم منو مجبور به بله چشم گفتن كنه نگران ميشم واسه همين بود كه گفتم دكترامو ميگيرمو ميرم سر كار. Wink

حرفاي هركدومتون همراه با استدلالي هستش كه واقعا قبول دارم .
راستي من هر چي دودوتا چهارتا ميكنم نميتونم كاري كه به روحيم نزديكه رو پيدا كنم والاچي بگم

آخه توقعم خيلي زياده Embarassed

از طرفي ميدونم هميشه بالاتر از ماها تو هر محيط كاري هستن غصه نخور

.خدايااااااااا يا ظرفيت مرا زياد بنما يااز علم دوستان بكاه
آميـــــــــــــــــــــن Mr. Green

glasy_heart

سلام
هونلي عزيز
من به دعاي آخر تو آميــــــــــــــــــــــــــــــن ميگويم خنده

خدايا از علم مردم شريف ايران بكاه و به موقعيت كاري ما بيفزاي خنده به تمام معنا

Gytyonline

سلام به همه دوستان
نظرات حمید جان و امیرحسین خان رو خوندم تا حدودی با هر کدوم موافق و تا حدودی هم مخالفم.
متاسفانه توی تهران کمتر کاری رو میشه گیر آورد که قبلا انجام نشده باشه (البته نه اینکه نباشه) ولی خوب کار‌های روتینی مثل زدن خدمات کامپیوتری، کافی نت و غیره ... که حمید گفتش تا دلت بخواد ماشاالله پر دم محل خود ما حداقل 3-4 تاش هستش حتی جوری هستش که سوپر مارکتی‌ها هم سی‌دی و یا فیلم‌هایی رو که خدماتی‌ها میفروشن ارائه میدن و خلاصه تا دلت بخواد دست زیاده و اگر بخوای به قول امیرحسین با ارائه خدمات جدید بینشون جایی رو باز کنی سرمایه می‌خواد و توی تهران کمتر جوونی هستش که دانشجو باشه و خودش به تنهایی یا با دوستاش بتونه یه سرمایه برای خرید یه مغازه داشته باشه و اگر مغازه هم اجاره‌ای باشه که دیگه ...
توی یه قسمتی از حرفای امیرحسین که فته بود ضعف‌های بعضی از شرکت‌ها سا سازمان‌ها رو بهشون با راهکار بریم پیشنهاد بدیم باید بگم که قالبا کارای معمولشون رو هم انجام نمیدن و حتی جواب ارباب رجوع رو هم به زور میدن برای کاری که تکلیف و وظیفه‌شون هستش چه برسه به کارای دیگه Rolling Eyes

در مورد اینکه افرادی از رشته‌های دیگه جای بازار کار ما رو گرفتن واقعا همین طور هستش و من به کرات این آدم‌ها رو دیدم.
در مورد کار‌های دولتی هم که حرفش رو نزنیم کلا بهتر هستش Mr. Green

من خودم به شخصه کار‌های زیادی رو انجام دادم از کار طراحی انیمیشن گرفته تا سی‌دی فروشی و کار رایت اما هیچ کدومشون کاری نبوده که من رو راضی کنه همون نکته‌ای که دوستان هم اشاره کردن علاقه داشتن به کار!! که بعد از چند وقت هر کدوم رو ول کردم اما تجربه‌های خوبی رو ازشون داشتم و گرفتم.
کلا روحیه من جوری نیستش که فقط به پول آخر کار فکر کنم و بگم خوب از نظر مالی تامین بشم سر هر برج و بقیه‌اش رو دیگه بیخیال چون محیط‌های کاری رو میبینم معمولا همه افراد سایه هم رو با تیر میزنن و جلوی هم قربون صدقه هم میرن برای همینه کارای دولتی رو زیاد دوست ندارم و دنبال کار آزاد هستم.
به نظر من الان بازار اینترنت توی ایران داغ هستش البته اینم باید بگم که دیگه کارای اینترنتی و یا سایت زدن به این سادگی ها نیستش که رونق بگیره و راه بیوفته خیلی زود مثل زمانی که سایت‌های وبلاگ دهی مثل بلاگفا یا میهن بلاگ راه افتادن یا اینکه شانس داشته باشید و مثل کلوب بر اساس یک سری اتفاقات رشد کنی ولی هنوزم با همه این اوصاف به نظر من یکی از بهترین زمین‌های کاری برای بچه‌های کامپیوتر اینترنت هستش البته به خود فرد هم بستگی داره چون کار‌هایی مثل کار‌های شبکه باید حتما کلاس رفته باشی و جایی به صورت عملی کار کنی و گرنه فقط به صورت تئوری کافی نیستش ولی کار‌های برنامه نویسی با یک کامپیوتر هم میتونی انجامش بدی و برای بازار کارش هم هم می‌تونی برای خودت کار کنی و هم از طریق نت برای دیگران.
به هر حال هر کاری سختی‌های خودش رو داره و هیچ چیز بدون زحمت و به راحتی بدست نمیادش.