اصطلاحات رایج در عکاسی ( قسمت اول)

Andisheh

چشمی:جایی که عکاس با نگاه کردن از درون آن سوژه را کادر بندی می کند. اصطلاح فرانسوی ان "ویزور"و ترجمه ی تحت الفظی انگلیسی آن "منظره یاب" می باشد.
دیافراگم: تیغه هایی که در داخل لنز روی محیط یک دایره قرار گرفته اند و در وسط روزنه ای جهت عبور نور دارند. با کوچک و بزرگ کردن این روزنه میتوان نور کمتر یا بیشتری به فیلم داد
شاتر: صفحه ی متحرکی که در جلوی فیلم واقع شده و در اثر فشار دادن دگمه ی شاتر کنار رفته و باعث تابیده شدن نور به فیلم می شود.
فاصله ی کانونی:شعاعهای موازی که از بی نهایت به یک عدسی محدب می تابد، در نقطه ای پشت عدسی یکدیگر را قطع می کنند. فاصله میان مرکز عدسی تا آن نقطه اصطلاحا فاصله ی کانونی عدسی نامیده می شود. در یک لنز نیز که ترکیبی از عدسیهای مختلف است، فاصله ی میان مرکز( محل استقرار تیغه های دیافراگم) تا محل تشکیل تصویر واضح (سطح فیلم) را فاصله ی کانونی آن لنز می نامند. فاصله ی کانونی با حرف Fو بر حسب میلیمتر است.
لنز: یک ذره بین یا بیشتر که برای تشکیل تصویر بر روی فیلم در دوربین وجود دارد.
-لنز نرمال: لنزی که تصویر را تقریبا به اندازه ی طبیعی که چشم مشاهده می کند. بر روی فیلم منعکس می کند.
-لنز واید: منزی که با زاویه ی وسیع که تصویر مقابل را کوچکتر از اندازه ی عادی خود بر روی فیلم ثبت می کند.
-لنز تله: لنزی با فاصله ی کانونی بیشتر از لنز نرمال که بدون نیاز به نزدیک شدن به سوژه قدرت درشت نمایی تصویر و ثبت آن را بر روی لنز دارد.
-لنز زوم: لنزی با فاصله کانونی متغیر از وا ید تا تله که میتوان بدون نیاز به تعویض لنز با تغییر فاصله کانونی، تصویر مطلوب را به دست آورد.
عمق میدان:فاصله ی نقطه ی شروع تا انتهای قسمتی که تصویر واضح و روشن است. در عکسهایی با عمق میدان کم ، هر چیزی در خارج از این فاصله به صورت تار دیده می شود.
فوکوس: تغییر دادن فاصله کانونی لنز نسبت به تصویر به منظور ایجاد تصویری واضح از سوژه ی مورد نظر.