كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> علمي-آموزشي، اجتماعي، فرهنگي
پاسخ دادن به این موضوع
پيشينه شهر تبريز شهر اولین ها
پست تاریخ: شنبه 8 فروردین 1388 - 13:14    
gtm396
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 379
عضو شده در: 15 آذر 1387

iran.gif


امتياز: 4613

عنوان: پيشينه شهر تبريز شهر اولین ها خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

پيشينه تبريز

تبريز مرکز استان آذربيجان شرقي است . در 46 درجه و 25 دقيقه طول شرقي و38 درجه و دو دقيقه عرض شمالي از نصف النهار گرينويچ واقع شده است ، ارتفاع آن از سطح دريا 1340 متر مي باشد . با وسعتي حدود 11800 کيلومتر در قلمرو مياني خطه آذربيجان و در قسمت شرقي شمال درياچه اروميه و619 کيلومتري غرب تهران قرار دارد و در 150 کيلومتري جنوب جلفا ، مرز يران وجمهوري آذربيجان قرار گرفته است . جمعيت تبريز بيش از يک ونيم ميليون نفر مي باشد.تبريز از سمت جنوب به رشته کوه منفرد هميشه پر برف سهند واز شمال شرقي به کوه سرخ فام عون علي (عينالي) محدود مي شود.رودخانه آجي چي (تلخه رود) از قسمت شمال وشمال غرب تبريز مي گذرد وبعد از طي مسافتي قابل توجه در دشت تبريز به درياچه اروميه مي ريزد ومهرانرود از ميانه تبريز مي گذرد که اکثراَ در فصول مختلف سال بي آب است.

تبريز زماني داري باغات ومزارع فرح انگيز وپرآوازه ي بود به همراه قنات ها وچشمه هي متعدد که امروزه تمامي آن همه باغات و مزارع از ميان رفته يا در حکم ازميان رفتن است وگستره شهر پيرامون خود را به مناطق مسکوني، تجاري، اداري وصنعتي وخدماتي مبدل ساخته است .

شرح تبريزازگذشته هي دورتابه امروزهرگزدرقاموس سطرهاونوشته ها نگنجيده است

پيشينه تبريز همواره در هاله ي از ابهام مستور بوده و امروزش نيز حکيتگر غريب است. تاريخ تبريز در پيش از ظهور اسلام اسير ظن ها و گمان ها وگاهي اغراض هاست وبعد از ظهور اسلام سيمي پر شکوهش نظر جهانيان را معطوف مي سازد و در گستره وسيع حکومت اسلامي به « قبۀ الاسلام » مشهور مي شود .





سپس در شاهراه ابريشم ، شرق را با غرب پيوند مي دهد ورونق اقتصادش به بنيان بازارها و کاروانسراهيي مي انجامد که عظيم ترين مکان مسقف پهنه گيتي مي گردد واز ين رو ـ رشک انگيز ـ داري شکوه مندترين ابنيه اعصار و مترقي ترين دانشگاه آنزمان ها ـ ربع رشيدي ـ مي شود .بنياد شهر تبريز و وجه تسميه نامش افسانه ي را مي ماند ، گاهي بوي اغراض مي دهد وبرخي موارد نيز از ظن ها وگمان ها نشأت مي گيرد .

زنده يادعبدالعلي کارنگ درآثارباستاني آذربيجان (آثاروابنيه تاريخي شهرستان تبريز ) در باب وجه تسميه تبريز مي نويسد: کلمه تبريز را جغرافي نويسان عرب چون سمعاني و ياقوت حموي به« کسر تاء » وجغرافي نويسان يراني و ترک چون حمد الله مستوفي و کاتب چلبي به « فتح تاء » و مورخان رومي و ارمني و روسي چون فاوست ، آسوليک ، وارطان و خانيکف به « فتح تاء » قلب « باء »

به « واو» يعني به صورت « تورز Tavrez » و« تورژ Tavdrz » ، «تورشavres T» دَورژDavrez » ذکر کرده اند.

درباره بنا و وجه تسميه شهر تبريز حمدالله مستوفي و ياقوت حموي مي نويسند: بني تبريز از زيبده زن هارون الرشيد است. وي به بيماري تب نوبه مبتلا بوده ، روزي چند در آن حوالي اقامت کرده ، در اثر هوي لطيف و دل انگيز آنجا بيماري زيبده زايل شده، فرموده شهري در آن محل بنا کنند و نام آن را« تب ريز » بگذراند.

اوليا چلبي کلمه « تبريزرا به معني ستمه دوکوچو » ( ريزنده تف و تاب ) و اين نام را با آتشفشاني ديرين کوه سهند مربوط دانسته است.

زنده ياد کارنگ در ادامه مي افزايد: مورخان ارمني هم اسم تبريز را « تورژ يا دورژ » محرّف عبارت « دَ ، ي ، ورژ » و به معني انتقال گاه دانسته و نوشته اند: باني تبريز خسرو ارشاکي ( 233 – 217 م ) حکمران ارمنستان است که آن شهر را به ياد گرفتن انتقام « ارتبانوس » يا « اردوان » آخرين پادشاه پارتي ارز اردشير بابکان بنياد نهاده و نام آن را ( Da – I – vrez ) گذاشته است.

مؤلف آثار باستاني آذربايجان با افسانه شمردن موارد ذکر شده مي نويسد: قديمي ترين ذکر نام تبريز را در کتيبه سارگن دوم پادشاه آشور خواهيم يافت، شرقشناس شهير فقيد ولاديمير مينورسکي مي نويسد: « سارگن دوم در سال 714 قبل از ميلاد به قصد تصرف ممالک اورارتو سفري به شمال غربي ايران کرد. از ناحيه سليمانيه کنوني ( واقع در کردستان عراق ) داخل کردستان مکري شد. از پارسوا Parsua ( پسوه کنوني ) و ساحل جنوبي درياچه اروميه گذشت. از سوي شرقي درياچه به راه خود ادامه داد و پس از پشت سر گذاشتن « اوشکايا » ( اسکوي کنوني ) قلعه « تارومي » يا « تاروني » و « ترماکيس » را گشود . بعيد نيست يکي از اين دو کلمه نام قديمي تبريز کنوني باشد.

چنانچه در ابتدا اشاره شد پيشينه تبريز همواره در هاله ي از ابهام مستور بوده است و بنياد و وجه تسميه نامش گاهي افسانه ي، گاهي مغرضانه و گاهي نشأت گرفته از ظن ها وگمان ها مي گردد. اين که تبريز قبل از اسلام مکاني آباد و يا غير آباد بوده است هوز سند محکمه پسندي در ميان نيست حتي در اوايل ظهور اسلام نيز در حمله اعراب به آذربايجان نامي از تبريز ديده نمي شود.تنها اشاره دقيق و مستند مربوط به زمان سلسله رواديان است که در زمان خلافت متوکل عباسي، رواد ازدي از اهالي يمن در آذربايجان به حکمراني پرداخت و در زمان او و فرزندانش تبريز رو به آبادي نهاد و دور شهر را بارو کشيدند. از آن زمان به بعد تبريز با سپري ساختن وقايع تلخ و شيرين آوازه ي جهاني يافت. اوصافي که در طول تاريخ از تبريز شده است به اجمال چنين است:

در قرن چهارم هجري ياقوت حموي تبريز را مشهورترين شهر آذربايجان مي خواند. ابوحوقل در 367 و ابن مسکويه در 421 و ناصر خسرو در 438 تبريز را بزرگترين و آبادترين شهر آذربايجان مي خوانند.

در سال 618 لشکر مغول به پشت دروازه هي تبريز مي رسند، اما تدابير شايان تقدير بزرگان شهر تبريز را از حمله مغولان مصون نگه مي دارد و مردم تبريز با بذل مال شهر را از کشتار و ويراني رها مي سازند. البته اين اتفاق سه بار تکرار مي شود و در هر سه بار مردم متمول تبريز همان تدبير را به کار مي بندند تا اين که در سال 638هجري قمري مغول ها به سراسر آذربايجان مسلط مي شوند و تبريز را پايتخت خود قرار مي دهند که در زمان غازان خان تبريز شکوه ويژه ي مي يابد. شنب غازان با ابهت تاريخي اش چشم ها را خيره مي سازد. خواجه رشيد الدين فضل الله وزير انديشمند ايلخانيان ربع رشيدي را بنياد مي نهد که در زمان خود عظيم ترين مرکز علمي – فرهنگي به شمار مي رود و از آن همه مجد و عظمت اينک ويرانه هايي از برج هي ربع رشيدي در ميان محله ي باقي مانده است.

اين شهر در طول تاريخ دوره هي طلايي متعددي را سپري ساخته است. دوران پايتختي ، دوران وليعهد نشيني ، دوران شکوفايي تجاري، اقتصادي، هنري و .... زماني مکتب تبريز در عرصه هنر تحول شگرفي را موجب مي گردد که امروزه آثار کم نظير آن دوره زينت بخش موزه هي جهان است. مردان و زنان نامداري از اين شهر برخاسته اند، کعبه ملي روم، ميعادگاه عرفا، شعرا انديشمندان و بزرگان بوده است. به همين خاطر تبريز يگانه شهري است که صاحب مقبره الشعر است. مقبره ي که خاقاني ها، همام ها، قطران ها و ..... سرانجام واپسين مقتدر آسمان شعر و ادب شهريار شيرين سخن در آن مکان مقدس آرميده است. اگر چه از بلايي زميني و آسماني در امان نمانده است، زلزله ها، سيل ها ، بيماري هي واگير ، جنگ ها و .. تبريز را آشفته ، اما باز اين شهر هميشه سرفراز به قول آقي يحيي ذکاء ، هر بار از زير ويرانه ها و خاکسترهي شهر پيشين همچون سمندري، زنده تر و سرفرازانه تر قد برافراشته ، زندگي از سر گرفته و هيچگاه زبون پيشامدها و بازي هي روزگار نگرديده است. مير علي تبريزي واصع خط نستعليق، پير سيد احمد تبريزي استاد کمال الدين بهزاد و .... از جمله هنرمنداني بودند که تحولي در عرصه دنيي هنر آن روزگاد پديد آوردند. در زمان صفويه اين اقتدار هنري در تبريز به اوج خود رسيد اما جنگ صفويان با دولت عثماني آنچه را که يافته شده بود پنبه ساخت و از تبريز و از آن هم مجد و عظمتش جز کشتزارهايي سوخته و کوشک هايي ويران چيزي بر جي نماند و پايتخت به اصفهان منتقل شد و هر چه استاد و هنرمند و انديشمند بود به اصفهان کوچيد و بناهي عظيم اصفهان که امروز مايه مباهات کشورمان است به دست کوچندگان تبريز و هنرمندان اين خطه بنياد شد و پادشاهان صفوي که پادشاهاني فرهنگ دوست و هنر پرور بودند اصفهان را نگين ايران ساختند و همي سعادت از فراز آذربايجان بويژه ، تبريز پر کشيد و بر سر اصفهان سايه افکند.

تبريز گذشته از آنچه ذکرش رفت، در امور بنيادي نيز همواره پيشگام بوده است و شاهد اين مدعا قيام ها وتحول هي فرهنگي ، هنري و صنعتي است که شاهد آن بوده ايم و هستيم. نقش بنيادي تبريز در نهضت تنباکو به استناد مدارک وجود حقانيت مبداء نهضت تنباکو از تبريز را به اثبات مي رساند که در پي آن ميرزي شيرازي فتوي معروف خود را صادر مي کند وشرح واقعه به قلم پژوهشگر ارجمند آقي صمد سرداري نيا تحت عنوان « تبريز در نهضت تنباکو» به انجام رسيده است. قيام عظيم مشروطيت و نقش تبريز در اعطي مشروطه به مردم آن زمان امر مبرهني است که حکايتگر دليري مردان پولادين اراده ي چون زنده يادان ستارخان سردار ملي، باقرخان سالار ملي ثقة الاسلام،شيخ محمدخياباني، علي مسيو، حسين خان باغبان و ... است.

بعد از قيام مشروطه و وقايع مختلف، تبريز پس از سپري ساختن سال هي بحراني 20 الي 25 سال 1332 در نهضت ملي ساختن نفت يکي از ارکان حرکت هي آن زمان در سراسر کشور به شمار مي رفت و گواه اين ادعا، صفحه هي حاکي شور و حال انقلابي مطبوعات تبريز در آن سال هاست و ملاقات هي شادروان سيد اسماعيل پيمان با آيت ا... کاشاني و دکتر مصدق مي باشد.در نهضت خرداد سال 1342 نيز بازاريان با بستند بازار و خطبي تبريز با ايراد سخنراني هي مهم و پخش شب نامه ها و حرکت هي اصيل انقلابي دين خود را ادا کردند و سرانجام در 29 بهمن سال 56 با حرکتي توفنده بنياد شاهنشاهي 2500 ساله را به لرزه درآوردند و عظمت واقعه به قدري غير منتظره و خارق العاده بود که رژيم شاهي را دچار سردرگمي ساخت و ساواک با تمامي ادعاهي پرطمطراق خود عاجزانه به تقلا برخاست.

آنچه رفت مختصري بود از تبريز و وقايع تاريخي فرهنگي آن. اينک به شرح مختصر يکايک موارد شايان توجه اکتفا مي شود. با اين اميد که اين سطور در شناساندن سيمي تبريز بري هر صاحب اشتياقي سودمند واقع شود.

بافت قديم شهر تبريز

توسعه شهر تبريز از طريق ايجاد بازارچه هايي در امتداد دروازه هي هشت گانه قديمي صورت گرفته است. با پوشش فواصل بازارچه ها توسط واحدهي مسکوني، سيمي شهر فعلي در قرن گذشته شکل گرفته است و اکنون نيز اين سيما را مي توان در محلات قديمي شهر کاملاً مشاهده نمود هر چند خيابان کشي هي جديد آن بافت قديمي و سنتي را از بين برده با ين همه در بين کوچه پس کوچه هي قديمي شهر و بر خيابان هي قديمي مي توان به وضوح معماري قديمي شهر را که از آنها آثاري هر چند غير معمور بر جا مانده است مشاهده نمود . ين قسمت از شهر از شمال به محله دوده چي ( خيابان شمس تبريزي )، از جنوب به محله ليلاوا و چرنداب ، از شرق به خيابان ثقۀالاسلام و خاقاني و از غرب به راسته کوچه و شريعتي محدود مي گردد . در درون ين هسته مرکزي بازار تبريز قرار گرفته است که با وسعتي معادل يک کيلومتر مربع از تيمچه ها و سراها و دالان ها و مساجد و حمام ها و حجرات تشکيل يافته است . ين بازار بعد از مشروطيت و مخصوصاَ بعد از سال هي 1300 شمسي در اثر عدم توجه رو به خرابي گذارده است . هجوم معماري جديد و استفاده از مصالح جديد به جي مصالح سنتي قديم، ين بازار را مورد تهديد جدي قرار داده است . رکورد اقتصادي منطقه بعد از سال هي 1320 که مسيل سياسي وقت موجد آن بوده است و فرار سرميه هي بومي ، در انهدام بازار تبريز نقش مهمي داشته است به طوري که در دهه هي 30 و 40 بي توجهي به اوج خود رسيده و بيشتر انهدام بازار و بافت سنتي آن در ين سال ها صورت گرفته است . با تمام ين ها اگر يک جهانگرد اروپيي بخواهد به شرق مسافرت نميد از اروپا تا تهران بازار سر پوشيده ي به بزرگي و عظمت بازار تبريز مشاهده نخواهد نمود.

از جهانگردان بنامي که بازار را در اعصار و قرون مختلف ديده و توصيف نموده اند مي توان مقدسي در قرن چهارم ، ياقوت حموي قرن هفتم ، مارکوپولو قرن هفتم ، ابن بطوطه قرن هشتم ، حمدالله مستوفي قرن هشتم را نام برد که هر به فراخور حال از بازار و وفور کالا و ين که درآمد بيشتر مردم از طريق داد و ستد به دست مي يد سخن رانده اند ولي مفصل ترين آنها را شاردن داشته است . او بازار را داري 15000 باب مغازه و تبريز را داري بزرگترين بازار آسيا به حساب مي آورد .

بازار تبريز يکي از شاهکارهي جالب معماري يراني است . طاق ها و گنبدها مقرنس بي نظير يا کم نظيري دارد .

بزرگترين گنبد بازار ، گنبد تيمچه امير است . مهم ترين تيمچه هي فعلي بازار تبريز عبارتند از : تيمچه امير ، تيمچه مظفريه ، تيمچه شيخ کاظم ، تيمچه گرجيلر ، تيمچه حاج صفر علي ، تيمچه ميرزا شفيع ، تيمچه حاج رحيم ، تيمچه حاج مير ابوالحسن.





باني تيمچه اميرميرزامحمد خان امير نظام زنگنه است که در 1260 ه.ق درگذشته است .

معمار معروف آن صمد معمار بوده است که داستان زندگي او در بين معمرين تبريز زبانزد است . وي در اواخر عمر با فقر روزگار گذرانيده و با فقر زندگي را بدرود گفته است . يکي از زيباترين قسمت هي بازار تبريز تيمچه مظفريه است . ساختمان ين بنا در سال 1305 ه. ق پيان پذيرفته است و نامگذاري آن به سبب حضور مظفرالدين ميرزا و افتتاح آن به دست وي بوده است . باني آن حاج شيخ معروف ( جعفر قزويني ) بوده است که در عين حال باني تيمچه ها و دالان حاج شيخ نيز مي باشد.

معروف ترين راسته هي بازار تبريز در حال حاضر عبارتند از :

بازار امير ، بازار کفاشان ، بازار حرمخانه ، راسته بازار ، يمن دوز بازار ، بازار حلاجان، قيزبستي بازار(قيز بسط بازار)،بازار سراجان ، راسته کهنه ، بازار کلاهدوزان ، دلاله زن بازار، بازار صادقيه ، بازار مسگران ، بازار حاج محمد حسبن ، بازار مشير ، بازار صفي ، بازار مير ابوالحسن ، رنگلي بازار ، بازارچه دوده چي ( شتربان ) ، بازارچه خيابان و ...

مجموعه بازار قديمي تبريز به سبب ويژگي هي معماري آن و ضرورت حفظ و نگهداري از آن در سال 1354 تحت شماره 1097 در فهرست آثار ملي کشور ثبت شده و ينک مطابق قانون تحت حفاظت سازمان ميراث فرهنگي قرار دارد و هرگونه تعميرات و مرمت با اطلاع و مجوز آن سازمان صورت مي گيرد . سازمان ميراث فرهنگي کشور همه ساله از محل بودجه عمومي دولت و کمک هي مالي کسبه مبالغ قابل توجهي در مرمت و احياء ين مجموعه زيبي قديمي هزينه مي نميد

مدارس قدیمی تبریز



1- مدرسه اکبريه : ين مدرسه عمارت دو طبقه مفصلي داشت که در سال 1266 ه. ق در ضلع غربي و شمالي صحن بقعه صاحب الامر از طرف ميرزاعلي اکبرخان مترجم و دبير کنسولگري روسي بنيان نهاده شد.

2- مدرسه جعفريه : جعفريه مدرسه کوچکي است که در بازار مسجد جامع ـ جنب مدرسه طالبيه متصل به ديوار شرقي مسجد اسماعيل خاله اوغلي واقع شده است . راه آن از دالان طالبيه ، بين حوضخانه و مسجد نامبرده تعبيه گرديده است.

3- مدرسه حاج صفر علي : ين مدرسه تقريباَ روبروي سري بزرگ شاهزاده واقع شده است.باني آن تاجرنيکوکاري بوده به نام صفرعلي که درروزگار نيب السلطنه مي زيسته است.

4- مدرسه خواجه علي اصغر : ين مدرسه در کوچه حرم خانه پشت عمارت عالي قاپو يا کاخ استانداري کنوني واقع شده است . باني ين مدرسه و مسجد حاج علي اصغر معروف به خواجه مازندراني بود که ظاهراَ در روزگار فتحعلي شاه مي زيسته است .

5- مدرسه صادقيه : ين مدرسه در انتهي شمالي راسته کهنه به بازار صادقيه معروف است قرار گرفته ، مدرسه ي است داري حجرات مستعد جهت طلاب علوم ديني و يک مسجد با طاق هي آجري ضربي و ستون هي سنگي و مسجدي به صورت تالاري درازا در جانب شرقي مسجد بزرگ ، جهت زنان نمازگزار ، باني ين مدرسه و مسجد ميرزا صادق نامي از اهل اشتهار بود که در زمان شاه سليمان صفوي سمت استيفا داشت . ين مدرسه و مسجد نيز داري موقوفات زيادي مي باشد . نادر ميرزا در تاريخ و جغرافيي دارالسلطنه تبريز ص 116مي نويسد : ين مدرسه را حمامي بر نيکو بود که اکنون ويرانه است .

6- مدرسه طالبيه : ين مدرسه در بازار مسجد جامع تبريز واقع شده است . مدخل آن دالاني است که سطحش قريب به يک متر و نيم از کف بازار پيين تر است . سابقاَ ين دالان سرپوشيده و مسقف بود. عمارت شمالي در نيمه دوم قرن يازدهم هجري از طرف حاج طالب خان پسر حاج اسحق تبريزي ساخته شده و طبق وقف نامه ي که به مهر و امضي چهارده تن از علما رسيده در تاريخ 1087 ه . ق پس از پيان يافتن عمارت طالبيه ، در آمد مستغلاتي به هزينه اداري و حفظ و حراست مدرسه مزبور اختصاص يافته است .

7- مدرسه ظهيريه : ين مدرسه يکي از بناهي ميرزا محمد ابراهيم ظهيرالدين وزير آذربيجان است که در سال 1089 ه . ق در زمان سلطنت شاه سليمان صفوي در کنار ظهيريه يا قزللو مسجد ساخته شده است .

8- مدرسه کاظميه : کاظميه نام مدرسه و مسجدي است که در محله چنار انتهي بازار مسجد جامع واقع شده است . باني آن سليمان خان بن شم خال خان افشار حاکم صائن قلعه بوده و ين بنا را به نام سيد کاظم رشتي شاگرد معروف شيخ احساني ساخته و ثواب آن را به روان سيد رشتي هديه نموده و توليت آن را به نلا علي مرندي واگذار کرده است و بني مدرسه و مسجد کاظميه در سال 1271 ه . ق پيان پذيرفته و بر اثر بي سرپرستي مسجد متروک گرديده و همچنين حوادث طبيعي از قبيل باد و باران و زلزله و غيره کم کم عمارت کاظميه را به ويراني کشانده است به طوري که اکنون جز ويرانه ي حسابي از آن مدرسه و مسجد باعظمت يکصدوبيست سال پيش چيزي بر جي نيست .

9- مدرسه نصريه : ين مدرسه يکي از تنوعات عمارت نصيريه بود که به نام وصيت ابوالنصر حسن فرمانروي آق قويونلو پس از در گذشت وي ساخته شده است . ين مدرسه مانند سير قسمت هي عمارت نصريه در نتيجه زلزله و حوادث مختلف ويران شد ودر زمان نيب السلطنه عباس ميرزا، مرحوم حاج ميرزا مهدي قاضي از در آمد موقوفات عمارت نصريه در محل آن، مدرسه جديدي ساخت که اکنون به حسن پادشاه معروف است.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 


این مطلب آخرین بار توسط gtm396 در شنبه 8 فروردین 1388 - 13:20 ، و در مجموع 1 بار ویرایش شده است.
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: شنبه 8 فروردین 1388 - 13:15    
gtm396
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 379
عضو شده در: 15 آذر 1387

iran.gif


امتياز: 4613

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

این مسجد در خیابان فردوسی سابق پشت دبیرستان دخترانه بنت الهدی واقع گردیده است . این مسجد از طرف امیر حسن چوپان ملقب به علاءالدین ساخته شده است . چون تحریر کتیبه ها و مندرجات دیوارهای داخل و خارج مسجد به خط عبدالله سیرفی و یکی از شاگردان زیر دست وی صورت گرفته بود لذا عوام آن مسجد را استاد و شاگرد می نامیدند.



مسجد اسماعیل خاله اوغلی ( پسر خاله )

این مسجد در دست چپ یا جانب جنوبی دالان طالبیه بین مدرسه دینی جعفریه و مسجد جامع بزرگ واقع شده. ده ستون سنگی زیبا و هجده گنبد ضربی آجری دارد که سابقاَ آن را مسجد ملا محمد حسن پیش نماز می گفتند .

مسجد امام جمعه

این مسجد در جانب شرقی بازار مسجد جامع در نزدیکی مدرسه طالبیه واقع شده است . بیست ستون سنگی با سر ستون مقرنس و سی گنبد ضربی آجری دارد . ستون ها در چهار ردیف قرار گرفته اند و روی آنها رنگ سبز زده شده است. بدین لحاظ این مسجد به مسجد سبز اشتهار دارد . این مسجد را بازرگانی دیندار به نام حاج علی به تاریخ 1255 ه. ق عمارت کرده است.

مسجد حاج صفر علی

این مسجد در ضلع شمالی حیاط مدرسه حاج صفرعلی واقع شده است. مسجدی است با عظمت و زیبا با گنبدی بلند و مناره ای منقش به کاشی های آبی رنگ در ضلع شرقی و غربی مسجد دو تالار دیگر وجود دارد که هر یک به جای خود مسجد جداگانه ای به شمار می روند. میان مسجد و دو مسجد جانبین پنجره هایی چوبی نهاده اند که موقع باز شدن آنها هر سه مسجد به هم متصل می شوند و به صورت مسجد واحدی در می آیند . بانی مسجد بازرگان معاصر نایب السلطنه حاج صفرعلی خوئی است.

مسجد حجت السلام

این مسجد در جنوب صحن مدرسه طالبیه و جانب غربی مسجد جامع واقع شده است . پنجاه و چهار گنبد آجری آن بر روی چهل ستون سنگی کبود قائم است. همه ستون ها منشوری و دارای قائده ده ضلعی و سر ستون مقرنس یکنواخت هستند به جز یک ستون بزرگ واقع در جلو محراب که حجاری تزئینی مارپیچی و سرستون مقرنس پر کاری دارد که از شاهکارهای هنر حجاری به شمار می رود و ظاهراَ باقیمانده بنای با عظمتی است که سابقاَ در همین محل بر پا بود و در اثر زلزله و حوادث دیگر گردیده است.

مسجد جامع تبریز



این مسجد در کتب تاریخی نیز از آن به عنوان جامع کبیر نام برده شده در همه ادوار تاریخی همواره مسجد جامع شهر بوده و بازار بر گرداگرد آن شکل گرفته است .

قدیمی ترین بخش آن شبستان وسیعی است . از تاق ها و گنبدهایی که بر فراز ستون های 8 گوش اجری که زینت بخش آن گچبری های ظریف و هنرمندانه دوره روادیان ( مقارن سلجوقیان) است بنا شده است.

مسجد جامع در دوره ایلخان مغول مورد توجه و تعمیر بوده والحاقاتی به آن افزوده شده است . محراب رفیع گچبری باقیمانده فعلی یادگار آن دوره است.

در دوره حکومت آق قویونلویان در آذربایجان گنبدی رفیع مزین به انواع کاشیکاری های معرق به وسیله سلجوق شاه بیگم زن اوزون حسن در بخش شمالی آن احداث شده که هنوز هم پایه ها وگوشه هایی از کاشیکاری های آن باقیمانده است.

در زلزله سال 1193 ه.ق که کلیه عمارات تبریز را در هم می کوبد این مسجد نیز از خرابی بی نصیب نمی ماند . مسجد فعلی با پایه های متین وپوشش طاق وچشمه بعد از زلزله ( اوایل حکومت قاجاریه ) وتوسط حسینقلی خان دنبلی حاکم وقت بنا شده است که از آثار خوب قاجاریه می باشد.

مسجد کبود



این مسجد بنا به کتیبه سر درب آن به سال 870 هجری قمری و در زمان سلطان جهانشاه مقتدر ترین حکمران سلسله قره قویونلو یان که فردی زیباپسند وشاعر بوده ، بنا شده است.

تنوع وظرافت کاشیکاری وانواع خطوط به کار رفته در آن وهمچنین زیبایی و هماهنگی رنگ ها سبب شده است که به فیروزه اسلام شهرت یابد. کتیبه ها به وسیله نعمه اله البواب خوشنویس مشهور قرن نهم کتابت شده وسر کاری آن با عزالدین قاپوچی بوده است .

زلزله سال 1193 ه.ق سبب فرو ریختن گنبد ها وخرابی آن شده است. با این که از این مجموعه زیبا جز سردری شکسته وچند پایه باقی نمانده است ولی به قول : ... ارزد به صد هزار ، تعمیرات و دوباره سازی مسجد به منظور حفاظت بخش های باقیمانده شامل طاق ها و پایه ها از سال 1318 شروع شده است .

دوباره سازی گنبد های رفیع آن از سال 1354 توسط دفتر حفاظت آثار باستانی و به اهتمام زنده یاد استاد رضا معماران بنام هنرمند آذربایجانی به اتمام رسیده است.

مسجد علیشاه



بنای ارک تبریز باقیمانده مسجدی است که در قرن هشتم هجری توسط تاج الدین علیشاه وزیر الجایتو ساخته شده است . قسمت جنوبی آن دارای طاقی بزرگ بوده که گویا به علت تعجیل در بنیان آن فرو ریخته است. عرض این بنا سی متر و ارتفاع آن 26 متر است . عرض دیوارها 10 متر و داخل آنها مرکب از دو دیوار عریض است که توسط طاق هایی به هم اتصال یافته است.

حمدالله مستوفی ضمن توصیف این مسجد طاقی بر بالای مسجد ندیده است. این بنا در دوران قاجاریه مبدل انبار غلات ومخزن مهمات گردیده وحصاری دور آن کشیده شده ونام ارک یافته است. ارک در دوران مشروطیت به دست مشروطه خواهان افتاد ودر نتیجه باعث تقویت موضع آنان شده است . در سال های قبل از انقلاب تبدیل به باغ ملی یا گردشگاه عمومی شده بود وهم اکنون از محوطه این اثر باستانی به عنوان مصلی استفاده می شود .

مسجد حسن پادشاه



توسط اوزون حسن یا فرزندش یعقوب ساخته شده است . اکنون به صورت ویرانه متروکی در آمده است . چند ستون سنگی وپاره ای سنگ نوشته های شکسته ودر هم ریخته تنها باقیمانده از آن مسجد است.

مسجد شاهزاده

در میدان شهدای فعلی قرار گرفته است وبه مسجد شهدا معروف است در زمان عباس میرزا ولیعهد شروع به ساختمان شده ودر زمان مهدیقلی میرزا برادر محمد شاه تکمیل گردیده است.

مسجد مقبره

در اول بازار کفاشان قرار دارد . نه ستون سنگی خوش تراش دارد . گنبدهایش بلند و ضربی است. در زلزله 1193 سقف آن فرو ریخته و بعداَ ساخته شده است . این کار توسط مرحوم میرزا مهدی قاضی طباطبائی انجام پذیرفته وچون مقبره خودشان در آن جاست به نام مسجد مقبره خوانده شده است. آیت ا... شهید سید محمد علی قاضی طباطبائی نیز در همین مسجد قرار دارد .

مسجد ظهیریه

در جانب غربی بفعه سید حمزه واقع شده است . مسجدی بدون ستون ودر ابعاد 8×20 متر دارای گنبدی بزرگ است.

تزئینات ونوشته های سقف مسجد مذهب هستند . بانی این مسجد ظهیرالدین پسر صدرالدین وزیر آذربایجان است که بقعه و مدرسه سید حمزه را تعمیر و این مسجد را در سال 1087 هجری احداث نموده است.

این مسجد وقف نامه ای مفصل دارد وآخرین بار در 1297 در زمان ناصرالدین شاه دوباره سازی شده است.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: شنبه 8 فروردین 1388 - 13:16    
gtm396
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 379
عضو شده در: 15 آذر 1387

iran.gif


امتياز: 4613

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

زیارتگاه های تبریز

بقعه سید حمزه

در محله سرخاب در ثقه الاسلام قرار دارد . از این بنا باقی مانده است صحن نسبتاَ وسیع آن است. عمارت مقبره مرکب از یک کفش کن ، یک دهلیز و یک اتاق کوچک مسجد گونه ای است.

تعمیرات اساسی در 1279 ه.ق در زمان ناصرالدین شاه انجام یافته است. از سنگ های حجاری شده آن طاق مرمرین در ورودی بقعه را که در زمان صفویه کنده شده می توان نام برد. تاریخ بنای اولین بقعه به سال 714 ه.ق می رسد . سید حمزه به شانزده واسطه نسلش به حضرت موسی ابن جعفر می رسد.

بقعه صاحب الامر

در زمان شاه طهماسب صفوی ساخته شد در 1045 قمری سپاهیان سلطان مراد چهارم آن را تخريب کردند که دوباره ساخته شد. در زلزله 1193 دوباره ويران شد و در 1208 تجديد بنا يافته است. دارای يک گنبد و دو مناره است. در مدخل دهليز و اندرون بقعه در طاق مرمری از زمان شاه طهماسب صفوی برجاست. در وسط بقعه صندوق چوبی مشبکی قرار دارد ولی زير آن قبری وجود ندارد. بنابراين یک مسجد حساب می شود نه يک بقعه.

بقعه عون بن علی ( عینالی )

این بقعه بر فراز بلندترين قله کوه سرخاب واقع شده است. سنگ بنا شيوه ايلخانی دارد. در زمان تسلط عثمانی ويران شده در زمان شاه عباس تجديد بنا يافته .

در زلزله های 1134 و 1193 دوباره ويران شده آخرين بار در 1342 قمری تعمير شده است. اخيراً نيز تعميرات جزيی در آن انجام يافته و راهرو پشت آن به اتاق کوهنوردی تبديل شده است. بنا به روايتی مقبره دو تن از اولاد حضرت علی (ع) عون علی و زین علی در آنجاست.

بقعه شيخ محمد سياهپوش

در کوچه علی سياه پوش در خيابان منجم واقع شده است. جای تاريخ در سنگ نوشته ريخته و ناپيداست. ارادت به شيخ معروف داشت و به جای او نشسته است. تاريخ درگذشت وی معلوم نيست ولی احتمالاً در دهه پنجم قرن دهم اتفاق افتاده است.

آرامگاه دو کمال

در محله بيلانکوه تبريز در ميان باغی مشجر و بنايی متين و زيبا دو تن از بزرگان ادب و هنر کشورمان آرميده اند. کمال الدين مسعود خجندی از شعرای معروف قرن هشتم و نهم هجری و کمال الدين بهزاد معروف ترين نقاش مينياتوريست قرن دهم هجری.

مقابر ياد شده در سال 1338 توسط فرهنگ دوستان کنجکاو شهر تبريز کشف و بعدها به همت انجمن آثار ملی مرمت و لوحه يادبود در آن نصب گرديد. در سال های اخير نيز اقدامات استحفاظی از طريق سازمان ميراث فرهنگی استان در مقابر ياد شده انجام گرفته است.

بقعه سيد ابراهیم و سنگ بسم الله

در محله دوه چی ( خيابان شمس تبريزی ) قرار دارد. اين که سيد ابراهيم اولاد امام موسی بن جعفر (ع) باشد. دليل قانع کننده ای در دست نيست. صاحب تاريخ دنبليان می نويسد که: شيخ ابراهيم حکمران آذربايجان بود. در زمان اوزون حسن در 870 وفات يافت و در محله دوه چی مدفون شد. الان گنبدی دارد مشهور به سيد ابراهيم.

مهم ترين قسمت اين بقعه سنگی است که بر ديوار غربی بقعه نصب شده است و به سنگ بسم الله مشهور است. به ابعاد 25/1× 70/3 تاريخ حجازی 1270 قمری است . در قاهره نوشته شده و اثر ميرزای سنگلاخ است که به جهت قبر پيامبر اکرم به دربار عثمانی برده بود ولی در اثر بی توجهی سلطان عثمانی آن را به تبريز آورد و بالاخره خود ميرزا و سنگ بسم الله در بقعه سيد ابراهيم ماندگار شد.

خانه مشروطيت



خانه کوزه کنانی ها که بعدها برای زنده نگهداری خاطرات نهفته در آن « خانه مشروطيت» ناميده شد. در سال 1247 شمسی توسط حاج مهدی کوزه کنانی ( ابوالمله ) بنا نهاده شد. به سبب موقعيت ويژه اين خانه در جوار بازار قديمی تبريز و مرکز بافت قديم شهر و شور و علاقه بانی آن به نهضت مشروطه، اين خانه به محل تجمع دوستداران مشروطه تبديل گشته و تصميمات بسيار مهمی در آن اتخاذ شده است.

غير از بار عظیم تاريخی، خانه مشروطيت از ويژگی های معماری ايرانی نيز بهره ها دارد و به همین لحاظ در سال 1354 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده. این خانه در محله قدیمی راسته کوچه تبریز واقع شده و هم اینک به عنوان مرکز اداری میراث فرهنگی استان از آن استفاده می شود و تعمیرات آن به طور مستمر ادامه دارد.

موزه آذربایجان

از دیگر نقاط دیدنی شهر تبریز موزه آذربایجان را باید نام برد. این موزه در مساحتی قریب به 3000 متر مربع در سال 1341 مورد بهره برداری قرار گرفته است و مشتمل بر3 سالن نمایش 2300 قطعه شیء ثبت شده می باشد. آثار به نمایش گذاشته شده شامل اشیاء باستانی از دوران های مختلف تاریخی ، آثار مردم شناسی و آثار مشروطیت می باشد. این موزه در جنب مسجد کبود واقع شده است.

ربع رشیدی

ربع رشیدی که امروزه فقط آثار مختصری از آن باقی مانده از بناهایی است که توسط خواجه رشیدالدین فضل الله، وزیر سلطان محمود غازان ایجاد شده است. بنا در زمان آبادانی شامل 24 کاروانسرای وسیع و 1500 دکان و 30000 خانه و تعدادی حمام و باغ و کارخانه های پارچه بافی و کاغذ سازی و دارالضرب و تولید رنگ و نظایر آن بوده است.

حدود200 قاری قران از کوفه و بصره و شام دایما" و به نوبت در این تاسیسات قرآن را تلاوت می کرده اند و 400 فقیه و 100 فقیه و 1000 طلبه در مدارس آن سکونت داشته و به کسب علم مشغول بوده اند .تعداد 50 پزشک حاذق از کشورهای مختلف در دارلشفای آن به معالجه بیماران اشتغال داشته اند. به اين ترتيب معلوم مي شود كه ربع رشيدي در زمان خود يك شهر علمي با كتابخانه اي حاوي هزاران جلد از كتب معروف زمان و آزمایشگاه های متعدد کشاورزی بوده که در این آزمایشگاهها انواع گیاهان دارویی کشت و تکثیر و آزمایش می شده است. پس از قتل خواجه رشیدالدین فضل الله که در سال 718 هجری ق اتفاق افتاد دشمنان او هر چه را که داشت غارت کردند و این شهر را با تمام تاسیساتش ویران کرده و همه چیز را به غارت بردند. چهار پایه برج ویک پشته خاک و سنگ به جای مانده کنونی از آثار ربع رشیدی نیستند، بلکه پایه های برجهای قلعه ای هستند که در سال 1020 هجری قمری به امر شاه عباس، با تخریب و حمل مصالح ساختمانی بناهای عظیمی چون شنب غازان ، بقایای ربع رشیدی، قلعه ها و سراهای رومیان و قبور شعرا و عرفا و امرای مدفون در مقبره الشعرای سرخاب و دمشقیه آنها را بنا کرده اند .

مقبرة الشعراء

در مأخذ ومنابع از مقبرة الشعرا یا آرامگاه شاعران در سرخاب تبریز تا قبل از قرن هشتم نامی برده نشده و قدیمی ترین تذکره فارسی، یعنی لباب الالباب محمد عوفی که ظاهراً در سنه 618 تألیف شده و شرح حال شاعران قرن هشتم مانند خاقانی و ظهیر را که در مقبرة العشرا دفن شده اند، نگاشته است. نامی از مقبرة الشعرا نبرده و از این روی قدیم ترین کتابی که نام مقبرة الشعرا سرخاب را به صراحت دارد نزهة القلوب حمدالله مستوفی است که در سال 740 هجری قمری تألیف شده ودیگر تاریخ گزیده اوست که در سال 730 هجری قمری تألیف شده است.

در حال حاضر مقبرة الشعرا در خیابان ثقة الاسلام جنب خیابان عارف و تقریباً حوالی تکیه حیدر واقع شده است. اگرچه زلزله ها وسیل های بنیان کن اثری از مزار بزرگان آرمیده در این مکان بر جای نگذارده است باری قداست مکان موجب بنیاد بنایی شد که امروزه به مثابه سمبلی نمایه ای است از تبریز کهن.

از واپسین مشاهیری که در این مقبره دفن شدند، ثقة الاسلام شهید شهدای والامقام مشروطه در صدر مشروطیت و استاد سید محمد حسین شهریار شاعر بلند آوازه معاصر را می توان نام برد.

معروف ترین آرمیدگان مقبرة الشعرا به شرح زیر می باشند:

اسدی طوسی ، قطران تبریزی ، مجیر الدین بیلقانی ، خاقانی شیروانی، ظهیر الدین فارابی ، شاهپور نیشابوری ، شمس الدین سجاسی ، ذوالفقار شروانی ، همام تبریزی ، مغربی تبریزی، مانی شیرازی، لسانی شیرازی، شکیبی تبریزی، سید محمد حسین شهریار.

سید محمد حسین شهریار



فرزند آقا سید اسماعیل موسوی معروف به حاج میر آقا خشکنابی در سال 1325 هجری قمری ( شهریور ماه 1286 هجری شمسی ) در بازارچه میرزا نصراله تبریزی واقع در چای کنار چشم به جهان گشود. در سال 1328 هجری قمری که تبریز آبستن حوادث خونین وقایع مشروطیت بود پدرش او را به روستای قیش قورشان و خشکناب منتقل نمود. دوره کودکی استاد در آغوش طبیعت و روستا سپری شد که منظومه حیدربابا مولود آن خاطراتست. در سال 1331 هجری قمری پدرش او را جهت ادامه تحصیل به تبریز باز آورد و او را در نزد پدر شورع به فراگیری مقدمات ادبیات عرب نموده و در سال 1332 هجری قمری جهت تحصیل اصول جدید به مدرسه متحده وارد گردید و در همین سال اولین شعر رسمی خود را سرود و سپس به آموختن زبان فرانسه و علوم دینی نیز پرداخته و از فراگیری خوشنویسی نیز دریغ نمی کرد که بعدها کتابت قرآن، ثمره همین تجربت می باشد. در سیزده سالگی اشعار شهریار با تخلص بهجت در محله ادب به چاپ می رسید. در بهمن ماه 1299 شمسی برای اولین بار به تهران مسافرت کرده، و در سال 1300 توسط لقمان الملک جراح در دارالفنون به تحصیل می پردازد. شهریار در تهران تخلص بهجت را نپسندیده و تخلص شهریار را پس از دو رکعت نماز و تفعل از حافظ می گیرد.

غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم

روم به شهر خود و شهریار خود باشم

شهریار از بدو ورود به تهران با استاد ابوالحسن صبا آشنا شده و نواختن سه تار و مشق ردیف های سازی موسیقی ایرانی را از او فرا می گیرد. او همزمان با تحصیل در دارالفنون به ادامه تحصیلات علوم دینی می پرداخت و در مسجد سپهسالار در حوزه درس شهید سید حسن مدرس حاضر می شد.

درسال 1303 وارد مدرسه طب می شود واز این پس زندگی شور انگیز و پرفراز و نشیب او آغاز می شود. در سال 1313 و زمانی که شهریار در خراسان بود پدرش حاج میرآقا خشکنابی به دیدار حق می شتابد. او سپس در سال 1314 به تهران بازگشته و از این پس آوازه شهرت او از مرزها فراتر می رود. شهریار شعر فارسی و آذری را با مهارت تمام می سراید و در سال های 1329 تا 1330 اثر جاودانه خود حیدر بابایه سلام را خلق و برای همیشه به یادگار می گذارد. منظومه حیدربابا تنها در جماهیر شوروی به 90 درصد زبان های موجود ترجمه و منتشر شده است. در تیر ماه 1331 مادرش دار فانی را وداع می کند. در مرداد ماه 1332 به تبریز آمده و با یکی از منسوبین خود به نام خانم عزیزه عمید خالقی ازدواج می کند که حاصل این ازدواج سه فرزند به نام های شهرزاد و مریم و هادی هستند. در حدود سال های 1346 شروع به نوشتن قرآن، به خط زیبای نسخ نموده که یک ثلث آن را به اتمام رسانده و دیوان اشعار فارسی استاد نیز چندین بار چاپ و بلافاصله نایاب شده است. در مدت اقامت در تبریز موفق به خلق اثر ارزنده سهندیه در رمانتیک ترکی می گردد. در سال 1350 مجدداً به تهران مسافرت نموده و تجلیل های متعددی از شهریار به عمل می آید. ولی در سال 1354 داغ دیگری از فوت همسر به دلش می نشیند و در سال 1357 شهریار با حرکت توفنده از انقلاب اسلامی همصدا شده و با اعتقاد راسخ و قلبی مالامال از عشق به امام خمینی (ره) دهه آخر عمر خود را سپری می کند. در اردیبهشت ماه سال 1363 تجلیل با شکوهی از استاد در تبریز به عمل آمد. استاد شهریار به لحاظ اشتهار در سرودن اشعار کم نظیر در مدح امیر مؤمنان و ائمه اطهار علیه السلام به شاعر اهل بیت (ع) شهرت یافته. او پس از یک دوره بیماری در 27 شهریور ماه 1367 دار فانی را وداع و در مقبرة الشعراء به خاک سپرده شد.

عمارات تبریز



عمارت شهرداری تبریز



عمارت شهرداری تبریز در سال 1314 شمسی در محل گورستان متروک و مخروبه کوی نوبر با نظارت مهندسان آلمانی در زمان ریاست شهرداری حاج ارفع الملک جلیلی بنا گردید. این ساختمان دارای یک برج ساعت چهار صفحه ای است که با طنین موزون زنگ هایش هر 15 دقیقه یک بار، گذشت زمان را به گوش مردم تبریز می رساند . نمای خارجی تالار شهرداری تبریز از سنگ تراشیده بوده ونقشه ساختمان آن با نمونه ساختمان های کشور آلمان قبل از جنگ جهانی دوم مطابقت دارد.

این بنا در وسط شهر تبریز و در میدانی موسوم به میدان ساعت واقع شده و در حال حاضر تمام امور عمرانی شهر و امور اداری شهرداری تبریز در این تالار و عمارت متمرکز است.



عمارت ایل گلی

شاه گلی ( استخر شاه ) سابق و ایل گلی ( استخر مردم ) فعلی از گردشگاه های زیبا و دلکش تبریز و ایران است که در جنوب شرقی تبریز، بر دامنه تپه ای واقع شده است .

ایل گلی، استخری بزرگ است که مساحت آن 54675 متر مربع می باشد. در جنوب آن تپه ای است که آن را از بالا تا پایین همسطح استخر پله بندی کرده و نهر آبی از آن به طرف پایین روان است. از سمت جنوبی و از وسط استخر خیابانی کشیده شده که استخر را به صورت شبه جزیره ای درآورده است و در مرکز استخر، عمارت باشکوه دو طبقه ای ساخته شده است. در پیرامون استخر از روزگاران قدیم، درختان کهنسالی سر به هم آورده که انعکاس عکس آنها در آب، به زیبایی آن محوطه می افزاید. تمام تپه های جنوبی استخر به شکل بسیار زیبایی چمنکاری و گلکاری شده در روزهای گرم تابستان استراحتگاه مردم تبریز و مسافران سایر شهرها می باشد. نادر میرزای قاجار می نویسد:

« این آبگیر در اوایل حکومت قاجار، ملک یک سلسله از مساوات تبریز و انباشته از خاک و ریگ بود. قهرمان میرزا پسر هشتم عباس میرزا نایب السلطنه که در آن هنگام حکمران آذربایجان بود. آن ملک را در مقابل سالی سی و پنج خروار غله بخرید. سپس در آبادی و عمران آن همت گماشت».

و از اعتمادالسلطنه نقل است که :

« عمارت دریاچه عبارت از کلاه فرنگی دو طبقه بسیار آبادی است و بزرگی این دریاچه به درجه ای است که به قدر دو آسیا سنگ آب در آن وارد می شود ولی مدت شش ماه از آب پر می گردد.»

در مورد تاریخ بنای این عمارت اطلاعات مستندی در دست نیست. عمارت فوق در سال 1346 به علت کثرت رطوبت و فرسودگی تخریب شده و به جای آن در سال 1349 بنای عمارت زیبای دو طبقه ای با همان طرح قبلی ساخته شد. در روزهای پیروزی انقلاب این بنا به علت آن که در زمان رژیم شاه مورد استفاده غیر شرعی و غیر اخلاقی داشته ، تعطیل شد ولی در سال های اخیر مجدداً بازگشایی و مورد بهره برداری قرار گرفته است.

خلعت پوشان

در ده کیلومتری جاده تبریز ـ تهران در کنار جاده، برج آجری منشوری شکل قرار دارد که به برج خلعت پوشان مشهور است. این بنا در اواخر دوره صفویه احداث شده است.

در زمان قاجار خلعت اهدایی شاهان برای حاکمان آذربایجان در این برج بر دوش آنها انداخته می شد. برج سه طبقه است. طبقه اول و دوم سرپوشیده و طبقه سوم بدون سقف است. آخرین مراسم خلعت پوشان در سال 1330 هجری قمری در زمان حکمرانی صمد خان مراغه ای انجام گرفته است.

در سال های اخیر دانشگاه تبریز این بنا را مرمت کرده است.

بقایای عمارت ربع رشیدی

خرابه های ربع رشیدی باقیمانده عمارات عظیمی است که در زمان ایلخانیان و به همت رشید الدین فضل الله وزیر سلطان محمود در محله ولیانکوی باغمیشه تبریز ساخته شده بود. این بناها به اصطلاح امروزی، یک شهر علمی و دانشگاهی بوده است. در حال حاضر به غیر از چهار پایه عمارت و پشته های خاک و سنگ چیزی از این عمارت باقی نمانده است و گسترش روزافزون خانه سازی در پیرامون آن بر روند تخریب این نشانه ها نیز می افزاید و اگر به همین منوال ادامه یابد. دیری نخواهد کشید که تمامی خرابه های باقیمانده از ربع رشیدی کلاً از بین برود.

محلات قدیم تبریز عبارتند از:

خیابان مارالان ، باغمیشه ، پل سنگی ، ششگلان ، سرخاب ، سید حمزه، شتربان، نوبر، مهادمهین، چرنداب، لیلاباد، اهراب، امیر خیز، ویجویه، چهارمنار، سنجران ، گجیل، قره اغاج، چست دوزان، درب سرد، کوچه باغ و ....

امروز، شهر تبریز از جمله شهرهای پر تراکم با کوی ها و شهرک های تازه احداث و خیابان های متعدد است و هر روز به وسعت آن افزوده می گردد.



خانه های قدیمی تبریز



بافت معماری شهری چون تبریز در واپسین زلزله ویرانگر آخرین شب سال 1193 درهم می ریزد و شهر به تلی از ویرانه ها مبدل می شود اما بناهای محتشمی چون ارک علیشاه، مسجود کبود، مسجد استاد شاگرد، بازار تبریز و ده ها بنای دیگر باز می مانند تا استواری تبریز را به اثبات رسانند. این ویرانی مصادف است با آغاز حکومت قاجار و آغاز معماری قاجار براساس تحقیق مهندسین مشاور عرصه به میراث فرهنگی آذربایجان شرقی. در آن زمان تبریز ولیعهد نشین به دروازه اصلی ارتباطات و فصل مشترک داخل و خارج کشور بدل می شود. در زمینه آجر کاری بناهای آن دوره به جرأت می توان تبریز را دروازه ورود و سپس بسط نوعی از آجر کاری در بناها دانست که نمونه های آن را در تهران و دیگر شهرها نیزمی توان جستجو می کرد.

خانه های قدیمی تبریز که در ترکیب باهم، بافت دلپذیری را پدید آورده و مجموعه های با ارزشی را در اختیار می گذارد. براساس مصوبه 28/9/69 شورای عالی شهرسازی و معماری ایران که شش شهر را مرکز اصلی فرهنگی – تاریخی کشور اعلام می کند اهمیت ویژه خود را به اثبات رسانده و از سوی مسئولین میراث فرهنگی استان مورد اقدام واقع می شوند به طوری که ظرف این مدت، اقدامات زیادی در جهت شناخت و معرفی این آثار صورت گرفته است. خانه مشروطیت احیاء شده و میراث فرهنگی استان در آن مستقر است. خانه شربت اوغلی به فرهنگسرای تبریز بدل گشته، خانه قدکی برای دانشکده معماری دانشگاه سهند اختصاص یافته و در جوار خود دو خانه قدیمی دیگر را به یک مجموعه دلپذیر علمی بدل کرده است.

معماری خانه های قدیمی تبریز، معماری ایرانی بومی شده است. انطباق خارق العاده اقلیمی آن را کاملاً تبریزی می سازد. این معماری متفاوت با معماری کویری و دیگر نقاط است. سر در خانه های قدیمی تبریز مبین این ادعاست. به تعبیری خانه قدیمی از سر در آغاز می شود که تنوع آن در تبریز اعجاب آور است. این خانه ها اگرچه رو به درون دارند و دیوارهای بلند آنها را از بیرون جدا می سازد. دیوار بیرونی قاب بندی شده است و سر در نیز به بهترین شکل ممکن تزیین شده است تا عابر و گذرنده محترم داشته شود. اینک از آن خانه های پر احتشام 600 باب شناسایی شده و تخمین زده می شود که با کنکاش های رفته به 800 باب بالغ شود که بهترین آنها: خانه میرزا مهدی خان فراشباشی در محله« سرخاب قاپوسی» خانه شربت زادگان در سرخاب قاپوسی. خانه حیدرزاده در کوچه پشت ساعت شهرداری. خانه حاج محمد آقا حبشی در کوچه صدر، خانه دکتر گنجه زاده، در مقصودیه ، خانه میرزا محمد حسین مجتهد در پشت استانداری، خانه میرزا حسین واعظ در شریعتی جنوبی، خانه مستشارالدوله، کوچه امام جمعه، خانه دکتر فرزام در مقصودیه، خانه امیر نظام گروسی در ششگلان، خانه تاجر باشی در کوچه صدر، خانه سلطان القرانی در شتربان و ... دیگر خانه های قدیمی تبریز.



پل ها

پل آجی چای، تنها گذرگاه قدیمی ایران و بخشی از دنیای مشرق زمین به دنیای غرب، در شمال غرب تبریز بر روی تلخه رود واقع شده است. این پل با 16 دهنه به طول 100 متر و عرض 5 متر هموار بر اثر طغیان های تلخه رود و عوامل انسانی تخریب و بازسازی شده است. نام این پل را اولین بار در متون صفویه زمان شاه اسماعیل اول در سفرنامه و نیزیان می بینیم. اینک در پشت این پل سرریزی احداث شده است که منظره دل انگیزی به وجود آورده است. با عبور از کنار این پل قدیمی پایگاه دوم شکاری تبریز را در پیش رو داریم و در جنب آن فرودگاه تبریز قرار گرفته است.

از دیگر پل های کهن وسط شهر که برروی مهر آنرود برپا شده اند. پل سنگی، پل قاری، پل صاحب الامر، پل منجم و ... را می توان نام برد که بین این پل قاری که به پاچراغ نیز مشهور است با سر ستون های کله قوچی خود و چراغ های قدیمی اش زیبایی خاطره انگیزی به همراه دارد. از لحاظ بنا نیز پل های یاد شده با سه یا چهار دهنده طاقی و شیوه کهنی را دارند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: شنبه 8 فروردین 1388 - 13:19    
gtm396
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 379
عضو شده در: 15 آذر 1387

iran.gif


امتياز: 4613

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

برخی از اولین های تبریز



چاپ و چاپخانه

یحیی آرین پور در اثر ارزنده خود « از صبا نا نیما » جلد اول تحت عنوان – فصل اول - چاپ و چاپخانه – می نویسد :

- در این که چه کسی ابتدا چاپخانه را در ایران دایر کرد اختلاف است ولی از مجموع مطالعاتی که در این باره به عمل آمده مسلم شده است که نخستین چاپ حروفی به ایران وارد و در شهر تبریز دایر گردیده است.

آرین پور در ادامه اضافه می کند که : اولین چاپخانه سربی را میرزا زین العابدین از روسیه به تبریز آورده و این چاپخانه در سال 1332 هجری قمری دو سه سال پیش از بزگشت میرزا صالح ( شیرازی ) به تبریز به کار افتاده بود.

بعد از دایر شدن چاپخانه سربی در تبریز، اولین روزنامه سطح شهرستان های کشور نیز در تبریز منتشر می شود. یحیی آرین پور در همان مأخذ تحت عنوا – جراید شهرستان ها – می نویسد: تا آنجایی که اطلاع داریم قدیمی ترین روزنامه ای که بعد وقایع اتفاقیه در ایران و برای نخستین بار در شهرستان ها دایر شد روزنامه ای است به نام « روزنامه ملتی» که در تبریز منتشر گردید و خبری از آن در شماره های سال 1275 هجری قمری وقایع اتفاقیه دیده می شود.

مدرسه

نخستین مدرسه نیز در تبریز بنیاد نهاده شد. کسروی در جلد اول تاریخ مشروطه می نویسد: حاجی میرزا حسن .... رشدیه در جوانی به بیروت رفت و در آنجا دبستان ها را دید و شیوه آموزگاری آنها را یاد گرفت و چون به تبریز بازگشت، بر آن شد که دبستانی به شیوه آنها بنیاد گذارد، و در سال1267 بود که به این کار پرداخت .... به جلو ایشان پیش تخته نهاد و الفبا را به شیوه آسان و نوینی ( شیوه ای که امروز هست ) آموخت و از کتاب های آسان درس فارسی گفت و شاگردان را پاکیزه نگه داشت و در آمدن و رفتن برده گذاشت و پس از همه تابلویی که نام « مدرسه رشدیه » به روی آن نوشته بود بالای در زد.

کودکستان و مدرسه کر و لال ها

نخستین کودکستان و نخستین مدرسه کر و لال نیز در تبریز بنیاد گذاشته شد.

جبار باغچه بان که سیمایش آشنای مردم ایران است آموزگاری ارجمند و مبتکری شایسته بود که ابتدا در تبریز کودکستانی را تحت عنوان باغچه اطفال دایر و به همان خاطر خود را باغچه بان نامید. آقای سرداری نیا در « مشاهیر آذربایجان » طی شرح زندگانی جبار باغچه بان می نویسد:

مدرسه کر و لال ها را جبار باغچه بان در سال 1303 شمسی با وجود مخالفت های زیاد از جمله رئیس فرهنگ وقت دکتر محسنی در تبریز دایر کرد. این کلاس جنب باغچه اطفال باغچه بان در کوچه انجمن در ساختمان معروف به عمارت انجمن تأسیس شد.

آقای سرداری نیا در ادامه می افزاید: جبار باغچه بان اولین مؤلف و ناشر کتاب کودک در ایران است. او از سال 1307 شمسی علیرغم دشواری های وسیع چاپ و کلیشه. چاپ کتاب های ویژه کودکان را با نقاشی هایی که خود می کشید آغاز کرد و گفتنی است که یکی از کتاب های وی نیز با عنوان « بابا برفی» توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسیده و شورای جهانی کتاب کودک آن را به عنوان بهترین کتاب کودک انتخاب کرد.

ادبیات نوین

تبریز در عرصه ادبیات نوین نیز پیشگام بوده است. میرزا عبدالرحیم طالبوف و میرزا زین العابدین مراغه ای در نثر و داستان نویسی و میرزا جعفر خامنه ای در شعر نو نخستین کسان بودند که تحول شگرفی را موجب شدند. صمد سرداری نیا در شماره 3 – 86 پاییز 71 وارلیق در شرح حال میرزا جعفر خامنه ای از قول یحیی آرین پور می نویسد: « از شکل معمول اشعار فارسی عدول کرد و قطعه های بی امضاء با قافیه بندی جدید و بی سابقه ومضمون های نسبتاً تازه انتشار داد.»

سرداری نیا می افزاید: وی هنگامی که این ابیات را با قافیه بندی جدید و بی سابقه می سرود. در سراسر ایران، عنوان « شعر نو» به گوش کسی نخورده بود.

ادوارد براون در تألیف خود « تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران نو» یکی از اشعار زنده یاد خامنه ای را نقل کرده است که چنین است:

هر روز به یک منظر خونین به در آیی

هر دم متجلی تو به یک جلوه جانسوز

از سوز غمت مرغ دلم هر شب و هر روز

با نغمه تو تازه کند نوحه سرایی

ای طلعت افسرده و ای صورت مجروح

آماج سیوف ستم، آه ای وطن زار

هر سو نگرم خیمه زده لشگر اندوه

محصور عدو، یا خود اگر راست بگویم

ای شیر ، زبون کرده تو را روبه ترسو

شمشیر جفا آخته روی تو زهر سو

تا چند بخوابی؟ بگشا چشم خود از هم

برخیز یکی صولت شیرانه نشان ده

یا جان بستان یا که در این معرکه جان ده

سکه ماشینی

از سال 1306 هجری قمری ضرابخانه ماشینی به طور رسمی در ایران برقرار و تمام ضرابخانه های شهرهای معتبر برچیده شد. فکر ایجاد چنین ضرابخانه، سال ها قبل از این تاریخ، یعنی به سال 1222 هجری قمری در زمان ولیعهدی عباس میرزا نایب السلطنه در تبریز مورد توجه بوده و اقدام به تهیه مسکوک رسمی یا چرخی گردیده ولی به علت گرانی هزینه در حدود 200 قطعه سکه سیمین تهیه و ضرابخانه تعطیل شد. نمونه زیر از مسکوکات نامبرده است.

اتاق تجارت ( بازرگانی)

نخستین اتاق بازرگانی نیز در تبریز بنیاد نهاده شده است. تاریخ تأسیس اتاق تجارت در تبریز به سال 1285 هجری شمسی بر می گردد و اولین اتاق تجارت در سطح کشور بوده است. بعد از اتاق تجارت تبریز، اتاق تجارت تهران بنیاد یافته است.

شهربانی

اولین شهربانی به مفهوم امروزی توسط انجمن ایالتی آذربایجان در سال 1325 هجری قمری در تبریز به وجود آمد... اجلال الملک که نماینده انجمن ایالتی آذربایجان بود به سمت نخستین رئیس شهربانی انتخاب شد...... از جمله شاهکارهای این سازمان انقلابی ( شهربانی) انتشار نشریه ای بود که به نام « نظمیه تبریز» منتشر شد. ( وارلیق شماره 5 و6 ( مرداد و شهریور سال 1361) روزنامه نظمیه، از صمد سرداری نیا ).

پس از صدور فرمان مشروطیت که انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز تشکیل شد، از جمله اقدامات بس مترقی و مهمش تأسیس ادارات جدید و مؤسسات نوین بود که بلدیه تبریز از جمله آن نهادهاست.....

شهرداری تبریز

باتوجه به پیشینه شهرداری تبریز این تشکیلات از سه جهت قبل توجه و بررسی است. 1- از لحاظ بنیاد و تشکیلات -2- از لحاظ عمارت -3- از لحاظ شهرداران.

از لحاظ بنیاد، نخستین شهرداری یا به اصطلاح آن روز بلدیه بود که در سطح کشور بنیاد یافت و صمد سرداری نیا مطلبی تحت عنوان « بلدیه تبریز» در شماره فروردین و اردیبهشت 1367 مجله وارلیق می نویسد :

بلدیه تبریز از جمله نهادهایی است که در صدر انقلاب مشروطیت در یک شرایط تاریخی توسط انقلابیون این شهر بنیان گذاشته شده است که پس از تأسیس هم در روند انقلاب و هم در پیشرفت شهر و رفاه حال مردم تبریز نقش بس ارزنده ای ایفا کرده است.... پس از صدور فرمان مشروطیت که انجمن ایالتی آذربایجان در تبریز تشکیل شد از جمله اقدامات بس مترقی و مهمش تأسیس ادارات جدید و مؤسسات نوین بود که بلدیه تبریز از جمله آن نهادهاست که طبق قانون تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی پا گرفت و همزمان با تأسیس بلدیه، انجمن های بلدی نیز جهت اداره شهر و انتخاب شهردار در اغلب شهرهای آذربایجان تشکیل شد.... نخستین شهردار تبریز قاسم خان امیر تومان معروف به والی بود. وی که در سال 1254 در تبریز پا به عرصه وجود گذاشته و تحصیلاتش را در مدرسه « سن سیر» پاریس به پایان رسانده بود. شخصی بود آگاه و دلسوز برای زادگاهش تبریز.

اولین شهردار تبریز، اولین تلفن و اولین چراغ برق را نیز در تبریز دایر کرد. در این باره دکتر رضا زاده شفق می نویسد :

وقتی که قاسم خان امیر تومان به آذربایجان فابریک چراغ الکتریک آورد. در استانبول چراغ ها را با نفت روشن می کردند و روسیه تازه طرح راه آهن سیبری را ریخته بود. فابریک را ساختند. چراغ های رنگارنگ الکتریک را در خیابان مجیدی تبریز روشن کردند.

اوژن اوبن که اسم اصلی اش « کولاردسکو » بوده و از مرداد 1285 تا تیر ماه 1286 شمسی به عنوان وزیر مختار فرانسه در ایران خدمت می کرد درباره شخص قاصم خان که به اشتباه « کاظم خان » نوشته و اقدامات وی در زمینه تأسیس برق و چگونگی تلفن در تبریز آن روز می نویسد :

تسهیلات و وسایل آسایش و رفاه اروپایی در تبریز هم رواج پیدا کرده است. تلفن یکصد و پنجاه شماره مشترک دارد و برای هر شماره سالی سی تومان وجه الاشتراک پرداخت می کنند. دو سال است یکی از شاگردان قدیمی مدرسه ( سن سیر) موسوم به کاظم خان که سمت آجودانی ولیعهد را نیز به عهده دارد. در شهر چراغ برق دایر کرده است.

آقای سرداری نیا در ادامه می افزاید:

قاسم خان والی در راه انداختن تراموای تبریز نیز تلاش چشمگیری داشت..... فعالیت اجتماعی قاسم خان والی به این موارد محدود نمی شد. او در سال 1317 قمری چاپخانه سربی نسبتاً بزرگی از خارج وارد و در شهرتبریز دایر کرد. وی از جمله مؤسسین نخستین انجمن ادبی تبریز در سال 1318 هجری قمری بود.

از دیگر افتخارات بلدیه تبریز انتشار نشریه بلدیه تبریز است که ادوارد براون نیز در مورد این روزنامه می نویسد :

نشریه هفتگی است که در تبریز از سال 1327 هجری قمری ( 1909 میلادی) به مدیریت احمد میرزا با چاپ سنگی انتشار می یافت و ناشر گفتگوهای انجمن بلدی (شهرداری) بوده و از سوی بلدیه اداره می شده است.

از لحاظ عمارت نیز بنای شهرداری یکی از بناهای زیبا، مستحکم و قابل تأمل است که در سال 1314 شمسی توسط حاج ارفع الملک جلیلی یکی از شهرداران صدیق و نیکنام تبریز برپا شد که شرح اجمالی این بنا در عمارات تبریز آمده است.


شهرداری های مناطق 8 گانه تبریز



شهرداری مرکز ( میدان ساعت ) ، شهرداری منطقه 1 ( چای کنار )، شهرداری منطقه 2 (خیابان آزادی )، شهرداری منطقه 3 (خیابان صائب)،شهرداری منطقه 4 ( خیابان آذربایجان )، شهرداری منطقه 5 ( کوی ولیعصر)، شهرداری منطقه 6 ( خیاران راه آهن )، شهرداری منطقه 7 ( جاده سردرود )، شهرداری منطقه 8 ( مقصودیه).

تبریز که روزگاری به خاطر داشتن باغات متعدد شهره آفاق بود. آن همه را در توسعه شهر از کف داد و برای جبران آن خسران پارک های متعددی احداث شد و برخی نیز از پیش بود.

پارک های منطقه 1 – پارک بنفشه، پارک فارابی، پارک مقبرة الشعراء، پارک 17 شهریور، پارک شقایق پارک شطرنج.

پارک های منطق 2 – پارک پرواز، پارک قله ، پارک مقابل راهنمایی، پارک جدید زعفرانیه، پارک آتش نشانی، پارک ماندانا، پارک زیتون، پارک نهالستان، پارک استاد شهریار، پارک رجائی شهر، پارک زعفرانیه، پارک سهند، پارک اول زعفرانیه، پارک اعتصامی، پارک فدک.

شهرداری منطقه 3 – پارک قطران، پارک حکیم نظامی، باند وسط کمربندی از شریعتی تا ابوریحان ، پارک بابک، پارک سه گوش، محمد آباد، میدان منظریه، سه گوش رسالت، پارک کوثر، پارک دانش، پارک منظریه.

شهرداری منقطه 4 – پارک کریم آباد، پارک صفا، پارک لاله ، نهالستان 4 ، پارک پشت بازار امام، پارک فرزانگان ، پارک لطیف، پارک کوچه باغ، پارک پامچال، پارک امام شهرک امام، پارک پاسداران، پارک شمس، پارک فرهنگیان، پارک بهار، پارک امیر کبیر، پارک شنب غازان، پارک آزادگان، پارک شادی، پارک معلم، پارک مصلی، نیروی هوایی ، خلبان، قم تپه.

شهرداری منطقه 5 – پارک صدف ، پارک بهارستان، پارک میخک، پارک باغمیشه.

شهرداری منطقه 7 – پارک ستارخان

شهرداری منطقه 8 – پارک مولانا، پارک ابریشم، بقعه سید ابراهیم، جنب پستخانه.

مراکزفرهنگی ، هنری و توریستی و ....


روزنامه های تبریز


مهد آزادی، فجر آذربایجان، صاحب ، امین .

هفته نامه ها

عصر آزادی، شمس تبریزی، ارک ، پیام نور،کار و نیرو، احرار، آذر پیام ، ندای آذربایجان، ارمغان سلامت، آذربایجان ، میثاق.



سالن های نمایش تبریز

تبریز دارای 3 سالن تئاتر و 7 سالن سینما و سالن های سخنرانی متعدد است که مربوط به تشکیلات های مختلف از قبیل دانشگاهها ، برق منطقه ای، آموزش و پرورش، پتروشیمی و ... می باشد.

کتابخانه های تبریز

علاوه بر کتابخانه های معتبر دانشگاه ها، دانشکده ها و مراکز علمی پژوهشی و تشکیلات عدیده در تبریز 7 کتابخانه عمومی در ساعات معین آماده ارائه خدمات به اهل ذوق و فرهنگ و اندیشه می باشد. شایان ذکر است استان آذربایجان شرقی دارای 62 کتابخانه است که کتابخانه های بعضی از شهرها از جمله ممقان از لحاظ بنا و خزینه قابل تأمل و تقدیر است.

فرودگاه تبریز

وجود فرودگاه بین المللی شهر تبریز باعث گردیده که از شهر تبریز بتوان به کشورهای دیگر مسافرت کرد. پروازهای باکو- دمشق هم اکنون دایر است و در آینده پروازهای داخلی به صورت هفتگی و روزانه از این فرودگاه به شهرهای تهران، مشهد، رشت و جزیره کیش انجام می گیرد. این فرودگاه دارای ترمینال بین المللی، تسهیلات گمرک، قرنطینه، رستوران و سالن غذاخوری به علاوه یک ساختمان مخصوص سرویس پذیرایی هواپیمایی ملی – ساختمان هواشناسی و موتورخانه نیز در آن بنا شده است.



راه آهن تبریز

خط راه آهن تبریز به خارج از کشور به خط تبریز نخجوان منحصر می شود که در این مسیر مسافرین جلفا را نیز می پذیرد و از خطوط داخلی قطار تبریز می توان به تبریز سلماس، تبریز مشهد و تبریز تهران اشاره کرد که مسافرین محترم می توانند از تبریز به دیگر نقاط کشور نیز ( که از تهران راهی می شوند ) بلیط تهیه نمایند.

هتل های تبریز



در حال حاضر تبریز دارای 11 هتل و مهمانسراهای متعدد است. هتل 4 ستاره تبریز ( خیابان امام نرسیده به میدان دانشگاه ) ، دریا ( خیابان راه آهن روبروی بیمارستان بابک)، آذربایجان ( خیابان شریعتی شمالی )، سینا ( میدان باغ گلستان )، قدس ( درب گجیل)، مرمر ( دروازه تهران )، ایران ( خیابان راه آهن ، جنب هتل دریا)، ارک ( چهارراه شریعتی کوچه ارک)، مروارید ( میدان گلستان )، پارک ( خیابان امام )، نگین ( ترمینال ).

مراکز اقامتی در دست احداث

هتل شهریار (75%)، 5 ستاره ائل گلی (70%) ، هتل یک ستاره چیچک (30%)، هتل آپارتمان شرکت تبریز پونه (75%).

سوغاتی ها

آجیل ، ریس، نوقا، قورابیه ، کفش، فرش دستباف، اقلام مختلف صنایع دستی، پنیر لیقوان، خیارشور باسمنج و .... را می توان نام برد.

میوه ها

انوع انگورها ، گیلاس، آلبالو، گلابی، هلو،سیب، آلوجه، توت سفید، شاه توت، زالزالک از جمله میوه هایست که از قدیم در تبریز بوده است اگر چه امروزه میوه جات دیگری نیز در این منطقه به ثمر می رسد.

غذاها ی سنتی تبریز

انواع آش، کوفته تبریزی، چلوکباب ، دلمه برگ و ....

تبریز، قلب شمال غرب کشور

تبریز قلب شمال غرب کشور ایران اسلامی، از دیر باز مهد صنعت و تجارت بوده و هست. در زمینه صنعت، شهرک صنعتی غرب تبریز، مجتمع عظیم پتروشیمی، کارخانجات عظیم ماشین سازی، تراکتورسازی، ایدم، موتوپن، بلبرینگ سازی، پیستون سازی، صانع، مرکز تحقیقات صنایع سنگین، آذربنیاد ، صنایع نساجی تبریز و .... را در بر دارد. شهرک صنعتی شهید رجایی، شهرک صنعتی شهید سلیمی، چرم شهر و ..... از جمله شهرک های صنعتی متعدد تبریز و پیرامون آن می باشند که مراکز صنعتی کوچک متعددی را در بطن خود جای داده اند. کارخانجات عظیم کبریت این شهر از شهرت دیرینه ای برخوردار است. در زمینه صنایع غذایی و شکلات و غیره نیز صاحبان صنایع شکلات تبریز حرف نخست را می زنند. در زمینه صنعتی دیرینه فرش ، فرش تبریز همواره شهرت جهاتی خویش را حفظ کرده است. صادرات فرش تبریز یکی از منابع قابل توجه ارزی به شمار می آید. بازار تجارت تبریز نقش مؤثری در تجارت منطقه ایفا می کند. نخبگان تجارت این شهر از ارکان تجار منطقه محسوب می شوند و هنرمندان تبریزی نیز در تمامی زمینه ها همواره خوش درخشیده اند. و این توفیق برای تبریز بس که قرآن نویسان شهیر معاصر از این شهر بوده اند و در این شهر زیسته اند. شادروانان« استاد میرزا طاهر خوشنویس» و « استاد حاج حسن هریسی» که قرآن های تحریری این دو استاد بزرگوار زینت بخش خانه های مردم مسلمان کشورمان است.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: hoory (شنبه 15 فروردین 1388 - 13:00)


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc