شعری از پروفسور هشترودی :[شعرو..... , ]

gtm396

شعری از پروفسور هشترودی :[شعرو..... , ]

منحنی قامتم،قامت ایروی توست
خط مجانب بر آن، سلسله گیسوی اوست
حد رسیدن به او، مبهم و بی انتهاست

بازه تعریف دل، در حرم کوی دوست
چون به عدد یک تویی من همه صفرها

آن چه که معنی دهد قامت دلجوی توست

پرتوی خورشید شد مشتق از آن روی تو

گرمی جان بخش او جزئی از آن خوی توست
بی تو وجودم بود یک سری واگرا

ناحیه همگراش دایره روی توست
منبع: http://mezbanhabibi.mihanblog.com

MHGH

كنون رزم virus و رستم شنو

دگرها شنيدستي اين هم شنو

كه اسفنديارش يكي disk داد
بگفتا به رستم كه اي نيكزاد

در اين disk باشد يكي file ناب
كه بگرفتم از site افراسياب

برو حال مي كن بدين disk هان!
كه هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوي خانه اش
شتابان به ديدار رايانه اش

چو آمد به نزد mini tower اش
بزد ضربه بر دكمه power اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت
مران disk را در drive اش گذاشت

نكرد هيچ صبر و نداد هيچ لفت
يكي list از root ديسكت گرفت

در ان disk ديدش يكي file بود
بزد enter آنجا و اجرا نمود

كز ان يك demo گشت زان پس عيان
به فيلم و به موزيك و شرح و بيان

به ناگه چنان سيستمش كرد hang
كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ

چو رستم دگر باره reset نمود
همي كرد هنگ و همان شد كه بود

تهمتن كلافه شد و داد زد
ز بخت بد خويش فرياد زد

چو تهمينه فرياد رستم شنود
بيامد كه ليسانس رايانه بود

بدو گفت رستم همه مشكلش
وز ان disk و برنامه خوشگلش

چو رستم بدو داد قيچي و ريش
يكي bootable ديسك آورد پيش

يكي toolkit اندر آن disk بود
بر آورد آن را و اجرا نمود

همي گشت toolkit هارد اندرش
چو كودك كه گردد پي مادرش

به ناگه يكي رمز virus يافت
پي حذف امضاي ايشان شتافت

چو virus را نيك بشناختش
مر از boot sector بر انداختش

يكي ضربه زد بر سرش toolkit
كه هر بايت ان گشت هشتاد bit

به خاك اندر افكند virus را
تهمتن به رايانه زد بوس را

چنين گفت تهمينه با شوهرش
كه اين بار بگذشت از پل خرش

دگر باره اما خريت مكن
ز رايانه اصلا تو صحبت مكن

قسم خورد رستم به پروردگار
نگيرد دگر disk از اسفنديار

خنده به تمام معنا

gtm396

بهتر بود این مطلبو تو مناجات خواجه عبدالله رایانه میاوردی وگرنه اینجا با شعر استاد هشترودی تناسبی نداره
Embarassed

8)

MHGH

درسته ولی اینجا همه چیز سر جاش نیست مثلا تاپیک مسائل خانواده با کلاس انگلیسی قاطی می شه

chaser

من اینطور فکر نمیکنم!!
تا جایی که من دیدم همه چیز سر جاش کم لطفی نفرمایید.
Razz

MHGH

بابا جانی خوب این تاپیک بیچاره من که در مورد روابط خانوادگی بود رو یه نگاهی بهش بنداز chaser جان بعد ببین من کم لطفی کردم یا کمی درست گفتم

اونجا شده بود یه کلاس کامل انگلیسی

من می خواستم تو اون تاپیک کمی در مورد تکنیک های خانواده صحبت کنیم نظر بدیم و از نظر بزرگان استفاده کنیم ولی اونقدر به جنبه زبان پرداخته شد که الان اصلا تو صفحه اول نیست

کسی هم بهش کاری نداره

حالا انصاف می کن من کم لطفم یا دیگران

در ثانی شعر عرفانی آقای هشترودی که با مطالب ریاضی ممزوج بود

از نظر شعر و نوع بیان امروزی کمی به شعر کامپیوتری ما شباهت داشت

hoory

Hello friends I should say every thing is in order so dont worry be happy.I have to tell mr mhgh you must be the happeiest one seeing that your old topic ended to an english class because you like to learn english so why nagging!!!

Honestly speaking I should say we talked about that subject besides explaining some good english words and sentenses,ofcourse sometimes those explaining english points took much time because unfortunately some of us,Iranians dont accept easily right things, in other words to convince us seems to be a really big job!!but I think we should appreciate our moments sharing with oneanonther and have fun so smile always Very Happy

MHGH

i agree with u
but try to hitting the target

i told to gtm our topic changed to english class and we spoke about english more than subject that u mentioned too

we can speak english and that is enjoyable thing but we should respect to subject and speaking about that howmuch it deserves ( dicteye man kharabe manzoram mostahagh bodane ) Very Happy