كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> علمي-آموزشي، اجتماعي، فرهنگي -> انجمن مذهبي
پاسخ دادن به این موضوع
تشرف حسن بن مثله جمكراني
پست تاریخ: پنج‌شنبه 13 تیر 1387 - 22:23    
ChaMoOsH
خوب داره پيش مي‌ره
خوب داره پيش مي‌ره


پست: 65
عضو شده در: 13 تیر 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 591

عنوان: تشرف حسن بن مثله جمكراني خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

تشرف حسن بن مثله جمكراني



شيخ بزرگوار ، حسن بن مثله جمكراني رضوان الله تعالي عليه مي گويد : « شب سه شنبه هفدهم ماه مبارك رمضان سال 393 ه . ق در خانه ام خوابيده بودم . پاسي از شب گذشته بود كه نا گاه جمعي به در منزلم آمدند و مرا از خواب بيدار كردند و گفتند : برخيز و دعوت امام زمانت حضرت صاحب الزمان ( عج ) را اجابت كن كه اينك تو را خواسته اند »

با شتاب برخواستم و آماده شدم ، وقتي از منزل خارج شدم عده اي از بزرگان را ديدم كه منتظرم بودند . سلام كرده و عرض ادب و آنان نيز خوش آمد گفتند . بعد مرا تا جائي كه اكنون محل مسجد جمكران است ، رساندند .

وقتي خوب نگاه كردم ، ديدم در فضائي نوراني تختي گذاشته شده و فرشي نيكو بر آن پهن گشته و بالش هاي زيبائي روي آن گذاشته شده است . جواني نيكو صورت كه سي ساله مي نمود ، روي آن تخت نشسته و بر بالشي زيبا تكيه زده بود . پير مردي در محضرش نشسته و كتابي در دست گرفته و برايش مي خواند . حدود شصت نفر با لباسهاي سفيد و سبز گردا گرد او نماز مي خواندند .

آن پير مرد كه حضرت خضر ( ع ) بود ، مرا امر به نشستن نمود . امام زمان ، حضرت بقية الله الآعظم ارواحنا فداه مرا به نام صدا زدند و فرمودند : برو به حسن بن مسلم بگو : چند سال است كه تو اين زمين را آباد مي كني و مي كاري و ما آن را خراب مي كنيم ، اينك پنج سال است كه در اين زمين غاصبانه كشت مي كني . امسال نيز دوباره از سر گرفته اي و مشغول آباد كردنش گشته اي ؛ ولي ديگر اجازه نداري در اين زمين كشت كني و نيز بايد هر استفاده اي كه از آن برده اي ؛ بر گرداني ، تا در اين محل مسجدي بنا كنند . " و به حسن بن مسلم بگو : اينجا زمين شريفي است و حق تعالي آن را بر گزيده و بر زمينهاي ديگر شرافت بخشيده است ، در حالي كه تو آن را تصاحب كرده و به زمين خودت ملحق كرده اي . خداي تعالي به كيفر كردارت دو پسر جوانت را از تو گرفت ؛ اما تو متنبه نشدي و اينك اگر كاري كه دستور داده ايم ، انجام ندهي ؛ حق تعالي تو را به گونه اي كه خودت نفهمي، كيفر خواهد داد .

حسن بن مثله مي گويد ، عرض كردم : سيدي و مولاي ! براي مطالبي كه فرموديد ، نشانه و دليلي قرار دهيد ؛ چون اين مردم پيغام بدون نشان و دليل را قبول نخواهند كرد . حضرت فرمودند : انا نسعلم هناك علامة ؛ ما علامتي در اينجا قرار خواهيم داد تا شاهد صدق تو باشد . تو برو و پيغام ما را برسان و به نزد سيد ابوالحسن برو و بگو به همراه تو بيايد و آن مرد را حاضر كند و استفاده هاي چند سال اي را كه از اين زمين برده است ، از او بگيرد و به مردم بدهد تا بناي مسجد را شروع كنند . كسري هزينه آن را از رهق كه در ناحيه اردهال است و ملك ماست بياورد و مسجد را تمام كند . ما نصف ملك رهق را براي اين مسجد وقف كرديم تا هر ساله درآمد آن را بياورند ، صرف ساختمان اين مسجد كنند . به مردم نيز بگو : با شوق و اشتياق به اين مكان رو آورند و آن را گرامي بدارند و در اينجا چهار ركعت نماز بخوانند ، دو ركعت به قصد تهيت مسجد و در هر ركعت آن يك حمد و هفت قل هو الله و در ركوع و سجود ، هفت مرتبه تسبيح بگويند ؛ دو ركعت ديگر را به نيت نماز صاحب الزمان ( عج ) به جا آورند ؛ بدين صورت كه به هنگام قرائت سوره حمد ، وقتي به اياك نعبد و اياك نستعين رسيد ، آن را صد بار تكرار كند و بعد از آن حمد را تا آخر بخوانند . ركعت دوم را هم به اين ترتيب عمل كنند و ركوع و سجود را هفت مرتبه تكرار كنند ، وقتي نماز تمام شد ، تحليل ( لا اله الا الله ) بگويند و تسبيح حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليه را بفرستند . بعد از تسبيح ، سر را به سجده بگذارند و صد مرتبه بر پيغمبر و آلش صلوات بفرستند . هر كس اين نماز را بخواند ، مثل اين است كه در خانه كعبه آن نماز را خوانده باشد .

حسن بن مثله جمكراني مي گويد : من وقتي اين جملات را شنيدم ، با خود گفتم گويا محل مسجد همان است كه حضرت همينك در آن تشرف دارند . در آن هنگام حضرت به من اشاره فرمودند كه برو . مقداري از راه را كه آمدم، مرا دوباره خواستند و فرمودند : در گله جعفر كاشاني ، بزي هست كه بايد آن را بخري . اگر مردم روستا بهايش را دادند ، با پول آنها بخر ، وگر نه بايد با پول خود بخري ! فردا شب آن بز را به اين محل بياور و ذبح كن . آن گاه روز هيجدهم ماه مبارك رمضان گوشتش را بين بيماران و كساني كه مرض سختي دارند ، تقسيم كن كه خداي تعالي همه را شفا مي دهد . آن بز ابليق ( سفيد و سياه ) و داراي موهاي فراواني است و هفت علامت ديگر بر بدن او وجود دارد ؛ سه علامت در يك طرف و چهار علامت در طرف ديگر . بعد از اين فرمايشات ، به راه افتادم كه بروم ، باز مرا خواستند و فذمودند : ما تا هفت يا هفتاد روز در اينجا مي مانيم .

حسن بن مثله مي گويد : به خانه برگشتم و همه شب را در فكر بودم تا صبح شد و نماز خواندم ، بعد از اداي نماز ، سراغ علي بن المنذر آمدم و اتفاقات را برايش گفتم ، با هم تا جائي كه شب قبل رفته بوديم ؛ در آنجا گفتم: به خدا قسم ! نشان و علامت اين كه امام زمان ( ع ) اين مطالب را فرمودند ، زنجير ها و ميخ هائي است كه اينجاست . سپس به طرف منزل سيد ابو الحسن رفتيم ؛ وقتي به در منزلش رسيديم ، خدمتگذاران او را ديديم؛ آنها به من گفتند : " سيد ابوالحسن از اول صبح در انتظار توست ، اهل جمكراني ؟ " گفتم بلي ؛ همان وقت نزد سيد ابولحسن رفتم و سلام كردم به گرمي از من استقبال كردند و پيش از آن كه چيزي بگويم گفت : اي حسن بن مثله ! ديشب در عالم رؤيا شخصي به من گفت : كسي به نام حسن بن مثله از جمكران نزد تو مي آيد، هر چه گفت سخن او را تصديق كن و بر قولش اعتماد كن ، چون سخن او سخن ماست و نبايد گفته اش را رد كني . از خواب بيدار شدم و تا الآن منتظر تو بودم .

وقتي حسن بن مثله وقايع را براي سيد باز گفت ، سيد دستور داد تا اسب ها را زين كنند و وقتي به نزديكي جمكران رسيدند ، جعفر چوپان را ديدند كه گله خود را در كنار مسير مي برد . حسن بن مثله به ميان گله رفت و آن بزي را كه حضرت اوصافش را داده بودند ، در آخر گله ديد كه بطرف او مي آيد ! او هم آن بز را گرفت و خواست قيمتش را به جعفر بدهد . جعفر سوگند ياد كرد كه من اين بز را هرگز تا به امروز نديده بودم و هر طور خواستم او را بگيرم ميسر نشد تا الآن كه پيش شما آمد . آن گاه بز را به دستور حضرت به آنجا آوردند و ذبح كردند و به كمك اهالي مسجد جمكران را بنا نهادند .

از تشرف يافتگان به آن مسجد التماس دعا داريم .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 

صفحه 1 از 1

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc