كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> علمي-آموزشي، اجتماعي، فرهنگي -> انجمن مذهبي
این موضوع قفل شده است و شما نمی توانید آن را ویرایش کرده و یا به آن پاسخ دهید. رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9  بعدی
گفتگو
پست تاریخ: دوشنبه 27 خرداد 1387 - 11:15    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سلام.
بسیاری خواهان ارائه مرجع هستند.
سه نوع مرجع وجود دارد قرآن ، علم، محققین مترفقه.
در رابطه با مرجعیت قرآن به علت حساسیت های موجود صحبت نکنیم بهتر است.
به کار گرفتن علم به عنوان مرجع هم کار هر کسی نمیباشد. زمانی این مرجع را بگار می گیریم که قادر باشیم هر فکری را به سه زبان ریاضی ، فیزیک و شیمی ترجمه کنیم.
البته زمانی که به دو زبان فیزیک و شیمی ترجمه می کنیم در نهایت این دو را به ریاضی ترجمه کرده تا بتوانیم فکر را مکانیره کنیم .
می ماند مرجع مترفقه که آن هم استناد کردن به گفته های دیگران است که همیشه مورد تائید همه نمی باشند.
در یکی از رسانه آمده بود که ایرانیان ریاضیشان خوب است ولی شعور ریاضی ندارند. پس برای ما می ماند قرآن و گفته های دیگران.
در بین رسانه های گروهی مثل سیما و... استفاده از گفته های متفرقه بسیار متداول است.
رسانه ها می گردند و گفته های مطابق سلیقه خود را پیدا کرده و نشر می دهند.
هرگاه در بین ارزاق کمبود وجود داشته باشد بدنبال کسی می گردند که آن یک قلم جنس را نفی کرده باشد.
نوشته بودم که پیوند باعث قوی شدن بدن می شود .
البته یاد آور شده بودم که رقص ، پیوند، ورزش ، خنده با صدای بلند ،سیگار ، .....باعث قوی و سالم شدن بدن می شود.
البته می دانم همه می گویند سیگار بد است.
خداوند هر چه در کائنات می بینیم از اجتماع ریز مخلوق ها خلوق ها خلق کرده است.
که در نهایت همه چیزی بر می گردد به آنچه در جدول عناصر یادی از آن شده است.
به علت سوخت ساز بدن این عناصر در بدن کم زیاد می شوند. درنتیجه باید حذف و یا جایگزین شوند.
دو تا از این عناصر آکسیژن و ازت می باشند. هر دوی آن ها متجاوز گر های قوی هستند.
ولی ازت هم جنس باز است. به همین دلیل در زمان تنفس با اکسیژن مشکلی نداریم ولی با ازت مشکل همجنس بازیش ما را دچار مشکل می کند.
ازت در دما و فشار غیر متعارف از هم نوع خود جدا می شود. درنتیجه در زمان تنفس اگر دما و فشار بدن غیر متعارف باشد باعث جذب ازت می شود.
پس از رعد و برق و بارش باران شاهد شادابی و طراوت جنگل هسیتیم که علت آن جذب ازت توسط گیاهان جنگل می باشد.
در قدیم کسانی که نمی توانستند تحرکی داشته باشند مثل سالمندان ناچار به استفاده از چپق بودند. در زمان مکیدن چپق هوا از درون حرارت عبور کرده درنتیجه ازت ها از یکدیگر جدا می شوند و در نهایت جذب بدند می شوند.
البته ازت متجاوز است و زیاد آن صدمه خواهد زد به همین دلیل در قدیم چپقی چاق می شده و تمام سالمندان از آن استفاده می کردند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 27 خرداد 1387 - 18:57    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

همه پرسی
از در و همسایه همه پرسی کردند که بنظر شما مشکلات کشور سیاسی است و یا اقتصادی است.
ما می توانیم مردم در وضعیت های مختلفی قرار دهیم که دو مورد آن سیاسی و اقتصادی می باشد.
اگر خانمی به خواهد با پوشش آنچنانی وارد مکانی دولتی شود مانع ورود او یعنی همان خانم می شوند.
این رفتار خانم را در وضعیت سیاسی قرار می دهد . یعنی برای ورود نمی تواند اقتصادی مورد را حل کند و باید متوسل به رفتار های نظامی و یا اجتماعی و یا .... بشود.
بسیاری از نیاز های اجتماعی مثل حمل اسلحه ، اسباز بازی های ریموت دار ، موتورسیکلت های سی سی بالا ، ماهواره ، مواد مخدر، پوشش های آنچنانی ، و... منع های شرعی و عرفی دارند که از راه های اقتصادی قابل حل نمی باشند. درنتیجه مردم ایران در بیشتر موارد در وضعیت سیاسی قرار دارند که راه حل اقتصادی ندارد.
پس مشکل کشور سیاسی بودن مسائل است و چون راه حل اقتصادی ندارند ناچار به استفاده از راه حل های نظامی ، اجتماعی، فعالیت های مخفیانه ، و ... می باشیم.
در بسیاری از کشور ها سنگینی کفه ترازو به سمت وضعیت اقتصادی می باشد.
به همه دلیل بیشتر موارد با راه حل های اقتصادی حل می شوند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: دوشنبه 27 خرداد 1387 - 19:39    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

در یک همه پرسی سوال کردند که آیا مشکل تورم با سیاست های دو لت حل شدنی است. خیر مشکل تورم با این سیاست ها قابل حل نمی باشد.
توضیح داده شد در قرآن آمده " کسانی که ربا می خورند( از گور ) بر نمی خیزند مگر مانند برخاستن کسی که شیطان بر اثر تماس ، آشفته سرش کرده است. این بدان سبب است که آنان گفته اند : (داد و ستد صرفا" مانند ربا است) و حال آنکه خدا داد و ستد را حلال و ربا را حرام گردانیده است".
خداوند وقتی چیزی را می گوید در واقع سمت و سوی هدایتش را توضیح می دهد.
بله شکل ظاهری داد و ستد با ربا یکسان است.
ولی یکی حلال و دیگری حرام است.
برای جابجائی کالا دو حالت جابجائی دائم و موقت متصور است.
در حالت دائم ما چیزی را به صورت دائم می فروشیم و در حالت موقت کالا را کرایه می دهیم.
در حالت دائم باید چیزی را بفروشیم که مالک آن هستیم.
اگر زمینی از مالکی خریداری شود نمی توان آنرا به کسی دیگر فروخت بلکه باید تغییری در آن داده شود تا مالک آن تغییرات باشیم پس از آن می توانیم آنرا بفروشیم. اگر زمین را به همان صورت اولیه بفروشیم چون گران تر می فروشیم ربا کرده ایم.
اگر فروش زمین چندین دست ادامه پیدا کند قیمت زمین بی دلیل گران می شود.
در واقع زمین در کنار خود انباشتی از پول را ایجاد کرده که همان تورم است.
ارزاق را باید از کشاورز خریداری کنیم و اگر به خواهیم بفروشیم باید در آن تغییری حاصل کرده باشیم مثلا" آنرا به غذا تبدلیل کنیم تا مالک غذا بوده باشیم بعد آنرا بفروشیم.
در حالت جابجائی موقت ما کالا را کرایه می دهیم.
می گوئیم من مقداری پول را برای مدتی معین ماهیانه کرایه می دهم.
پس از پایان آمدن مدت می ستانیم آنچه را داده ایم.
در هر کشوری اگر سنگینی کفه ترازو به سمت خرید و فروش آنچه مالک آن نیستیم باشد تورم همیشه به سمت بالا هدایت خواهد شد.
در بسیاری از کشور ها بیشتر مایحتاج از قبیل یخچال ، تلویزیون، خودرو، لباس شوئی، خانه، و.....از طریق داد و ستد تهیه می گردند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 19:17    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

می شنویم که می گویند باید مجدان کاری داشته باشیم تا مسائل به خوبی حل شوند.
خداوند گفته است شما تبلیغ کنید ما هدایت می کنیم.
پس هر کاری می کنیم هدایت خدا را پشت آن داریم.
اگر کسی خدا را نشناسد کار هایش موثر نخواهد بود.
اگر به میزان تصادفات رانندگی توجه کرده باشید یا اینکه میزان تورم را دنبال بکنید و یا به آمار فساد و فحشا علاقه داشته باشید و یا ... هیچکدام گویای بی وجدانی مسئولین نمی باشند.
همگی گویای خدانشناسی می باشد به همین دلیل هدایت به سمتی است که مشاهده می کنیم.
همگی سعی می کنیم هر حادثه ای را به دیگر حوادث ربط دهیم در حالیکه همه چیز به خدا نشناسی خودمان مربوط می شود.
ولی آیا شناختن خدا تا این درجه مهم است که باعث تمام آنچه در اطراف ما اتفاق می افتد باشد.
بله .
ما هر چه را به خواهیم به گوئیم باید نام های خداوند را بکار ببریم.
نام های خداوند نسبی هستند پس ما ناچار خواهیم بود با عدد بیانشان کنیم.
هر چه هم خلق شده به اندازه خلق شده است و هر اندازه ای هم هدایت خاص خود را پشت سر دارد.
پس اگر هدایت به سمتی نبوده که می خواستیم پس اندازه ها خداشناسانه انتخاب نشده بوده اند.
وجدان ها اجازه ندارند در این موارد دخالتی داشته باشند.
همه چیز بر می گردد به اندازه و اندازه ریز مخلوق علم ریاضی است. ریاضی مخلوق خدا.
از کسانی که مسئله وجدان را پیش می کشند به گوئید حرفشان را به ریاضی به گویند. آن وقت به سادگی متوجه خدانشناسی ها خواهید شد.
بسیاری ریاضیدان ها هستند که نمی توانند حرف هایشان را به ریاضی بزنند.
به اعدای که در قرآن مثل تعداد رکعت نماز ها ، وقت نماز ها ، نگهداشتن عده،و ...توجه کنید هر یک از آن اعداد هدایتی خاص خدا را پشت سر دارد. آن هدایت ها هم باید به اندازه بیان شوند تا بتوان خداشناسی را به اثبات رساند.
هیچ کسی اجازه ندارد قوانین این بازی را در اختیار کسی دیگر قرار دهد.
همه باید با مطالعه قرآن و دیگر کتاب های آسمانی به قوانین خداشناسی دست بیابند.
بسیاری از مدیران را می بینیم که بر سر زیردستان خود فریاد می زنند که وجدانتان کجا رفته. این نشان از خدانشناسی مدیر دارد چون وجدان در انجام کارها دخالتی ندارد. هر چه اتفاق می افتد هدایت خدا را پشت سر خئد دارد.
با چنین مدیری بحث نکنید چون خدا را نمی شناسد در نتیجه ممکن است به شما صدمه بزند.
هرگاه دیدید رابطه فرمانده و فرمان بر به جدائی انجامید و یا با پدیده تعدیل رو برو شدید بدانید خدانشناسان در آن حادثه نقش داشته اند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: سه‌شنبه 28 خرداد 1387 - 20:42    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

می شنویم که مدیرانی از زیر دستان خود می خواهند تا عجله کرده و تولید را به آن میزانی برسانند که او می خواهد.
مدیر نمی تواند از زیر دست خود به خواهد که سعی خود را به میزانی که او می خواهد هدایت کند.
مدیر باید بداند هدایت در دست توانای خدا وند است ولی چون مدیر خدا را نمی شناسد خدا ستیزی کرده بنده را وادار می کند تا خدا را وادار کرده به میل مدیر رفتار کند. ولی چنین چیزی امکان ندارد.
به دلیل خدا نشناسی مدیران همه به سمت فساد و فحشا هدایت می شویم.
تورم به سمت بدی هدایت می شود.
گرانی ، بیکاری، و ....همه به بد راهی هدایت می شوند.
با چنین مدیرانی چه می شود کرد.
قرار بود مدیران فکری به حال به روز کردن خودرو ها بکنند.
سالها است که بسیاری از خودرو حال تولید می شوند.
آیا مدیران می توانند به زیر دستان به گویند چرا خودرو هائی تولید می کنید که میراث فرهنگی شده اند.
آیا مدیران می توانند زیر دستان را به بی وجدانی متهم کنند؟.
آیا در دست مدیران چیزی را که مالکش باشند می بینیم؟.
خداوند است که همه چیز را خلق کرده پس هرگاه کسی با او تماس برقرار کند چیزی را دریافت می کند که مالکش باشد.
پس اگر کسی را می بینیم که مالک چیزی نیست بدانید به سمت خداوند نرفته تا چیزی بگیرد.
هرگاه کسی خدا را نشناسد اگر از کنار خدا رد شود چون با او آشنا نیست متوجه اش نمی شود.
به همین دلیل خدا نشناسان از آن چیزی تغذیه می کنند که در پشت در خانه هاشان رها می شود.
به خودرو های تولید داخل است توجه کنید.
به آن چه به عنوان محصول جدید وارد بازار می شود توجه کنید.
اگر چیزی در دستان دارید یا از خدا گرفته اید و یا از بنده خدا.
در هر دو حالت از راه گدائی بدست آمده .
گدائی از خدا خوب است چون نشان می دهد ما او را می شناسیم.
ولی گدائی از بنده خدا نشان از خدا نشناسی دارد.
اگر آنچه را می گوئیم مالکش کسی دیگر باشد گدائی از بنده خدا به حساب می آید و نشان از خدا نشناسی دارد.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: چهار‌شنبه 29 خرداد 1387 - 17:36    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

زمانی کلمه اتومبیل را به جای خودرو بکار می بردند.
این کلمه بکار گرفته می شد تا تمام خودرو ساز ها به آینده این وسیله نقلیه فکر کنند.
بعد متوجه شدن نیازی نیست مسلمانان را هم در این فکر کردن شریک کنند به همین دلیل کلمه اتومبیل به کلمه( کار) درزبان فرنگی ها تغییر کرد.
کلمه اتومبیل به یادمان می آورد که قرار است تمام قطعات در این وسیله نقلیه به اراده راننده آن و گاها" اراده مسافرین حرکتی از خود نشان دهند.
اگر در خاطر داشته باشیم موتور را با چیزی به نام هندل روشن می کردند ولی زمانی طول نکشید که استفاده از استارتر متداول شد.
درنتیجه طراحان لیستی از قطعات تهیه کردند و به نوبت قطعات را اتو کردند.
قطعاتی مثل بالا بر شیشه ها، باز کردن صندوق عقب، باز و بسته کردن قفل ها، شیشه پاک کن ها، باز کردن در باک بنزین،و ....در خودرو ها شروع به اتو شدن کردند.
امروزه به کار بردن لغاتی که راهنمائی به همراه داشته باشد در بین مسیحی ها و یهودی ها منسوخ شده است.
در بین مسلمانان از ابتدا چنین فرهنگی وجود نداشت.
در رسانه ها از جانب یکی از مسئولین آمده بود که حفاظت از آرامگاه کوروش به من مربوط نمی شود.
او پیش خود فکر کرده که کوروش شاه بوده است و هفتاد میلیون جمعیت ایران با شاهان بد شده اند پس با بیان این جمله من به چشمان این جمعیت یک انقلابی خواهم بود.
یک انقلابی مفت و مجانی.
چرا خود را به خاک و خون آلوده کنیم تا ما را انقلابی به نامند.
با به کار گرفتن لغاتی مثل اتومبیل که در آن اهداف دور دست را به طراحان جوان نشان می دهد مانع از به دنیا آمدن چنان مسئولانی می شود.
به نظر می آید کلمه خودرو چنین تاثیری در طراحان جوان مسلمان نداشته است.
طراحان پیر و جوان خودرو از نوع مسلمان آن فکر می کنند در طراحی خودرو باید به دنبال شکلی زیبا باشند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 31 خرداد 1387 - 09:49    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

در رسانه ها آمده است که بلافاصله پس از صرف غذا سیگار نکشید، کمربند خود را شل نکنید، راه نروید، استراحت نکنید، چای نخورید، میوه نخورید، و ..
از آنچه در رسانه ها آمده بود معلوم بود که مالک این حرف ها نبوده اند.
ولی واقعا" آنچه در رسانه آمده صحت دارد.
خیر این هم یکی از سر کار گذاری های مسلمانان است توسط مسیحی ها و یهودی ها.
مسیحی ها و یهودی ها توسط رسانه های جمعی خود مشغول سر کار گذاشتن قشر تحصیلکرده مسلمان می باشند.
در رسانه ها آمده بود که اگر موارد فوق رعایت نشوند باعث عدم هضم مناسب غذا می شود.
در معده غذا توسط پارامتر هائی هضم می شوند که مهیا نبودن آن پارامتر ها موارد فوق را برای کمک به هضم غذا می طلبد.
جاری کردن آنچه مسیحی ها و یهودی ها در رسانه ها می آورند مسلمانان را دچار مشکل خواهد کرد.
اگر به تائید و تکذیب آنچه تائید شده در رسانه ها توجه کنید متوجه سرکاری ها می شوید.
ولی چرا چنین می کنند.
بسیار ساده است این پروسه است که در روز قیامت همگی باید آنرا بگذرانیم تا معلوم شد چه کسی خدا را می شناسد و چه او را نمی شناسد.
مسیحی ها و یهودی ها هم این حقیقت را دانسته و قبل روز قیامت این کار را می کنند تا به کارائی آدم های بر روی کره زمین پی برده و از آن ها به نحو احسن به نفع خودشان استفاده کنند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 31 خرداد 1387 - 11:10    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

در سایت ها مشاهده می شود که بسیاری سعی در آموزش زبان به هم کیش های خود دارند.
ولی وقتی به ریشه کار توجه می شود می بینیم این کمک ها با دوستی خاله خرسه فرقی ندارد. یعنی بجای اینکه کمکی باشد جز ضرر چیزی نصیب کسی نمی شود.
مکانیزم بدن بیشتر با دل کار می کند.
می گوئیم عشق کار دل است نمی گوئیم عشق کار مغز . می گوئیم بیا غذا بخور می گوید دلم نمی خواهد.
هر گاه دلی بشکند قهر و خود آزاری جایش را پر می کند.
ما هر چه را بخواهیم درک کنیم و کم و کیف آن را در حافظه نگهداریم با احساسمان این کار را می کنیم.
یعنی همان احساس لمسی ، بینائی، بویائی، شنوائی، چشائی این کار را انجام می دهیم.
یعنی با این احساس زبان را درک کرده به حافظه می سپاریم.
در روش هائی که در سایت ها جاری است مغز را بکار نمی گیرند به همین دلیل دل مغز شکسته شده و قهر کرده چیزی را در خود به نفع آموزش گرفته حفظ نمی کند.
در ابتدا باید با زبان آموز با صدای بلند ورسا صحبت کرده تا او را متوجه لغات و معانی کنیم.
وقتی چنین می کنیم از طریق گوش مغز را به بازی می گیریم.
وقتی زبان آموز با تعدادی لغت و معنای آشنا شد از او می خواهیم تا با صدای بلند و رسا متونی را به خواند. صدا نباید در حد وز وز در گوش باشد.
اگر زبان آموز خواندن خود را ضبط کند می تواند توسط استاد و خودش مورد بررسی و قضاوت قرار گیرد.
پس از این مرحله باید از زبان آموز خواسته شود حروف و اعداد زبان بیگانه را از چپ به راست(اگر زبان آموز زبان های هند و اروپائی را آموزش می بیند) بنویسد. پس از موفق شدن در این مرحله باید از زبان آموز خواسته شود تا متونی را از چپ به راست بنویسد.
پس از این مرحله باید از زبان آموز خواسته شود بداند در هر دقیقه چند لغت مشخص را می تواند بر روی کاغذ بیاورد. یعنی در یک نوبت تعداد لغات سه حرفه در نوبت دیگر لغات چهار حرفه ، در نوبت دیگر لغاتی که با حرفی مشخص شروع می شود ،و...
زمانی که مشغول به نوشتن است نباید فراموش کند که از چپ به راست بنویسد.
پس از این مرحله زبان آموز باید فیلمی را با صدای خاموش لب خوانی کند.
پس از این زبان آموز باید از ضبط صدائی را شنیده و هر چه را می شنود با روش از چپ به راست بر روی کاغذ بیاورد.
آنچه در زبان مهم است خواند به زیبائی ، نوشتن به زیبائی و ارائه مفاهیم زیبا به زبان بیگانه است.
هر گاه زبان آموز به این مرحله رسید در کارش موفق بوده است.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 31 خرداد 1387 - 19:44    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

آنچه در دانشگاه ها اتفاق می افتد مر بوط به دانشگاه نمی باشد.
آنچه اتفاق می افتد مربوط به خط تیره آدم و جوراب حوا می باشد.
در قرآن این حوا است که آدم را راهی زمین می کند.
پس هر آدمی به خواهد راهی زمین شود باید حوا او را راهی کند.
آدمی هائی که پشت در بهشت منتظر حوائی هستند تا میوه درخت ممنوعه را برایشان بیاورد تا راهی زمین شوند ولی توسط والدین راهی زمین می شوند همیشه بی حوا باقی می مانند.
به همین دلیل هر حوائی را می بینند به سمت او رفته تا حوای خود را پیدا کنند ولی هیچگاه این اتفاق حادث نمی شود.
اگر آدمی پی حوا رود هیچگاه به او نمی رسد. درنتیجه همیشه شاهد اتفاقات دانشگاه خواهیم بود.
خداوند حوا را از باقی مانده گلی ساخت که آدم را ساخته بود.
نقطه ارتباط این دو خط تیره آدم است که مثل پاعمل می کند و باید هم اندازه و هم گل جوراب حوا باشد .
هر گاه خواستید آدم های بی حوا را بکار بگیرید باید تحت سرپرستی یک آدم حوا دار باشند.
شیطان خط تیره آدم است( یعنی همان پا) که باید برابر و هم گل جوراب حوا باشد. یعنی هر حوائی شیطان خود را می طلبد.
بسیاری از آدم های بی حوا بسیار محسوس هستند و زنگ تفریح دیگران می شوند.
یعنی خط تیره و یا جوراب دیگران می شوند.
به همین دلیل می گویند والدین در کار حوا دخالت نکنند تا حوا بتواند خط تیره هم اندازه و هم گل جوراب خود را پیدا کند تا با او راهی زمین شود.
اگر آدمی را دیدید که خط تیره اش هم گل و هم اندازه جوراب حوایش نیست از او دوری کنید در غیر این صورت درگیر حوادثی مثل حوادث دانشگاه خواهید شد.
آدم ها و حوا هائی که از جستجو برای یافتن جوراب و خط تیره هم اندازه و هم گل خود خسته می شوند رو به هم نوع خود می کنند.
یعنی قید پا برای جوراب و جوراب برای پا را می زنند و تمایل به پا به پا و جوراب به جوراب پیدا می کنند.
اگر تمایل به پا به پا و جوراب به جوراب پیدا نشود حوا دائم بدنبال پای مناسب جوراب خود خواهد بود.
البته این جستجو تنها منحصر به دانشگاه نخواهد بود.
ای آدم ها اگر جورابی که به پا می کنید اندازه و هم گل پایتان نیست مواظب باشید پای دیگران در جورابتان نرود.
اگر پا و جوراب هم اندازه و هم گل نباشند نشان از خدا نشناسی مالکین پا و جوراب دارد.
پس آنچه در دانشگاه اتفاق افتاده است بین دو خدا نشناس بوده است.
هرگاه دیدید پا و جورابی کارشان به طلاق کشیده است بدانید که آنها هم خدا نشناس بوده اند.
از خدا نشناسان در کار ها کمک نگیرید مگر تحت سرپرستی یک خدا شناس.
خدانشناسان در کار مربوط به خودشان دقت نمی کنند درنتیجه انتظار نداشته باشید در انجام کار دیگران دقت کنند.
مالکین پا ها و جوراب های خارج از اندازه را از یکدیگر جدا نکنید چون در این صورت زنگ تفریح دیگران را به هم می ریزید.
یعنی باعث جدائی پای دانشگاهی و جورابش نشوید اینان زنگ تفریح دیگران هستند.
خدا نشناسی در بسیاری از قوم ها و یا تیره ها ارثی است در بکار گرفتن آنها دقت کنید. اینان بی پروا پا و جورابشان را در اختیار دیگران قرار می دهند.
اگر دیدید آدم و یا حوائی دوست های متعدد می گیرند بدانید اینان استعداد پیدا کردن جوراب و پای مناسب نیاز خود را ندارند. از اینان هم دوری کنید.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 31 خرداد 1387 - 20:54    
nader870
داره كولاك مي‌كنه!
داره كولاك مي‌كنه!


پست: 169
عضو شده در: 6 خرداد 1387
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 1583

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

بعضی با استفاده از رسانه ها می خواهند حوادث دانشگاه را به نفع خودشان توجیح کنند
حوادث در ایرانیان واکنش های شرطی ایجاد ( همان که پاولوف با کار بر روی حیوان ها به آن دست یافت) می کند.
حوادث به همین منظور بوجود می آیند تا از طریق واکنش های شرطی بخش حیوانی مرتبطین شرطی با حوادث را شناسائی کنیم.
هر انسانی از دو بخش حیوانی و انسانی خلق شده است.
حیوان ها کمتر کنترل بر واکنش های شرطی خود دارند به همین دلیل به سادگی با استفاده از واکنش های شرطی می توان حیوانی را از کمینگاه خودش خارج کرد.
انسان ها دارای درصد های متفاوتی از بخش انسانی و حیوانی هستند.
کسانی که دارای درصد بیشتری از بخش حیوانی هستند زود تر از کمینگاه خود خارج می شوند.
به همین دلیل مسیحی ها و یهودی ها ئی که از کمینگاه خارج می شوند هم کیش هایشان داشتن رابطه با آنها را منکر می شوند و اصولا" با همین شرط هم کیش خود را به ماموریت می فرستند.
یعنی مسیحی ها و یهودی ها از بخش انسانی خود کمک گرفته و به کمک بخش حیوانی می شتابند.
ولی وقتی درصد بخش حیوانی بالا باشد بنظر می آید امکان استفاده از بخش انسانی ساده نمی باشد.
به همین دلیل می گویند ایرانی ها با هوش هستند.
با حوادثی که شاهد آن هستیم هوش ایرانیان باید هوش حیوانی باشد و این یعنی اینکه درصد بخش حیوانی ما ایرانیان باید بیشتر از بخش انسانی ما باشد.
بنظر می آید بسیاری مخصوصا" مسیحی ها و یهودی ها عوامل شرطی ما را به خوبی شناخته اند و هرگاه بخواهند ما را از کمینگاه به سمت خودشان صدا می زنند.
حوادث دانشگاه و واکنش های پس از آن به ما این هشدار را می دهد که باید برای واکنش نشان دادن های خود فکری بکنیم.
البته ما نمی توانیم این درصد ها را تغییر دهیم ولی می توانیم کاری کنیم که بخش انسانی وجودمان به کمک بخش حیوانی وجودمان بیاید کاری کههمه می کنند.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
این موضوع قفل شده است و شما نمی توانید آن را ویرایش کرده و یا به آن پاسخ دهید.
 
رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9  بعدی
صفحه 3 از 9

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc