sistemprof
عضو گروه مديريت آفتابگردان
پست: 955
عضو شده در: 3 بهمن 1384
محل سکونت: Tehran
امتياز: 8562
|
عنوان: شركت كارآگاهی خصوصی ایران |
|
|
درباره اولین و تنها شركت كارآگاهی خصوصی ایران
مردان سیاهپوش
مزدك علینظری- از اواسط ماه گذشته پخش سریال روتینی از شبكه سوم تلویزیون شروع شد به نام «كارآگاه رشید» كه داستان شیرینكاریهای نخنمای كاراكتر قدیمی رشید اصفهانی است. این را گفتیم تا به اینجا برسیم كه قضیه كارآگاهی و كارآگاهبازی در فرهنگ ما، بیشتر حالت طنز و شوخی دارد تا سوژهای جدی و قابل بررسی. چرا؟ خب معلوم است، چون در قوانین و عرف ما كارآگاهان خصوصی اگر نگوییم جایی ندارند، دست كم جای مشخصی ندارند. هرچه هست همان پلیس است و بازرسان و كارآگاهان رسمی. بنابراین ادبیات پلیسی ایران درصد بالایی از جذابیتش را به دلیل عدم بروز چهرههایی مثل «هركول پوآرو» یا «شرلوك هلمز» از دست داده!
اما این شكواییه پلیسینویسها نیست. بررسی درباره اینكه چرا كارآگاه خصوصی نداریم هم نیست. چون اتفاقاً داریم، خوبش را هم داریم... این گزارشی است درباره اولین و تنها موسسه كارآگاهی خصوصی ایران و خدمات گوناگونی كه ارائه میكند؛ خدماتی كه زندگی شهری امروز، ما را وا میدارد به آنها نیاز مبرم داشته باشیم. بخوانید و خودتان قضاوت كنید!
حكایت تپههای بودار!
شغل ما روزنامهنگارها و كلاً خبرنگاران، یكجورهایی عین همین كارآگاههاست: بعضی از ماها را عشق «فالاچی» شدن كشته است، خودمان را ژورنالیست حرفهای میدانیم و دست به كارهایی میزنیم كه خودمان از كرده خودمان خیلی خوشمان میآید چون فكر میكنیم خیلی زرنگیم. مثلاً خانمی را سراغ دارم كه بعد از چاپ گزارش «عزب بیا اینجا» در ماهنامه «نسیم هراز»، پی قضیه را گرفت و رفت برای تهیه گزارش. آن هم به صورت كاملاً مخفیانه و مثلاً حرفهای! یعنی خودش را یك متقاضی ازدواج جا زد. همین خانم برای تهیه گزارش «رحمهای اجارهای» در نقش یك بانوی نازا ظاهر شده و چند تا زن فقیر بینوا را سر كار گذاشته بود.
خلاصه تپهای نیست كه این همكاران فوقحرفهای رویش كار خرابی نكرده باشند. وقتی به دفتر اولین موسسه كارآگاهی خصوصی رسیدیم، متوجه شدیم پیش از ما دو فروند از این خانمهای فالاچی حیثیتمان را بردهاند و حالا به قول معروف، ورود با خودمان بود، خروجمان با خداست!
به توصیف مكان كه در گزارش یكی از این همكاران محترم آمده، توجه بفرمایید تا دلیل وحشت ما را متوجه شوید: «داخل دفتر پر از مردهای درشتهیكلی است كه عین مجسمههای گوشتی در گوشهگوشه دفتر ایستادهاند. روی دیوارها پر از عكسهایی است كه انواع اسلحههای كوچك و بزرگ، ضبطصوتها، میكروفنها و وسایل اطلاعاتی و امنیتی را نشان میدهد. به دیوار، كاغذی چسبیده شده كه روی آن با خط درشتی نوشتهاند: مراجعین محترم لطفا سلاح، بیسیم و تلفن همراه خود را به مسئول مربوطه تحویل دهید...!»
تحقیقات ازدواج
مثل یك پارچه آقا رفتیم و جلوی آقای «فراهانی» كارشناس موسسه «مركز اطلاعات ایران» نشستیم تا درباره فعالیتهای شركتشان برایمان تعریف كند. او ترجیح داد حرفهایش را با دلایل پیدایش كارآگاهان خصوصی شروع كند: «در جامعه ما فرهنگ استفاده از نیروهای خصوصی برای رفع پروندههای قضایی وجود ندارد. مثلا خانمی را در نظر بگیرید كه به شوهرش شك دارد. شكش هم كاملاً بیمورد است ولی زندگی را به خود و همسرش تلخ میكند. یا مثلا وقتی كسی به خواستگاری دختری میرود، خالهای، عمویی، كسی را میفرستند تا راجع به خواستگار تحقیق كند. نهایتاً نتیجه این ماجراها چه است؟ تجربه ثابت كرده معمولاً این تحقیقها نهتنها به پاسخ درستی نرسیده بلكه گاهی موجب مشكلاتی هم شده است.»
به گفته فراهانی، شركت آن ها افرادی دوره دیده كه در كسب اطلاعات خبره هستند را در خدمت دارد كه راجع به سوژههایی از این دست اطلاعات لازم را جمعآوری كرده و در اختیار متقاضیان میگذارند: «به نظر شما این خدمات شركت ما در سطح جامعه مفید و تاثیرگذار نیست؟»
گله او متوجه نمایندگان مجلس هم هست، چراكه با وجود رایزنیهای بسیار هنوز قانون فعالیت رسمی كارآگاهان خصوصی تصویب نشده است. دقت كنید كه گرچه فعالیت چنین شركتهایی قانونی نیست اما از آن طرف قانونشكنی هم نمیكنند، درست مثل همان بنگاههای ازدواج كه قبلاً دربارهشان نوشته بودیم.
حالا فكر میكنید متقاضیان چنین خدماتی چه كسانی هستند؟ فراهانی توضیح میدهد: «در مورد تحقیقات ازدواج، قشر تحصیلكرده كه ارزش كار ما را میدانند، استقبال خوبی كردهاند. ما تحقیقاتمان را در قالب گزارش، فیلم و عكس یا حتی صدا ارائه میكنیم تا سندیت كامل داشته باشد و بدون شك صحبت كنیم.»
راستی تا یادمان نرفته، این را هم اضافه كنیم كه شاغلان نهادهایی مثل پلیس محله، پاركبانها و حتی خیلی از رانندگان اتومبیلهای نیروی انتظامی را غیرنظامیها تشكیل میدهند و در حقیقت پلیس بخشی از وظیفه خود را به بخش خصوصی واگذار كرده. پس چرا در امور جنایی یا دعاوی گوناگون دیگر از آنها كمك نگیرد؟
نرخ هزینه جمعآوری اطلاعات ازدواج توسط كارآگاهان این شركت، با تخفیف ویژه 250 هزار تومان است
بادیگارد هم داریم
«ما نمیخواهیم كار بدون مجوز انجام بدهیم، در امور نهادهای دیگر دخالت كنیم یا كار موازی انجام شود. اما فرض كنید جان شما در خطر باشد؛ وقتی بروید كلانتری، به شما میگویند: برو، وقتی مشكلی پیش آمد بیا تا برایت پرونده تشكیل بدهیم و بفرستیم دادسرا!»
راست میگویدها، وقتی بزنند آدم را بكشند یا شل و پل كنند، دیگر شكایت چه فایده دارد؟ فراهانی ادامه میدهد: «شما به هردلیل احتیاج به محافظ داشته باشید، از كجا میخواهید یك نیروی تعلیمدیده و مطمئن پیدا كنید؟ اینها نیاز جامعه ماست اما متاسفانه تا به حال نداشتهایم.»
از اینجا به بعد، این كارشناس شركت كارآگاهی دارد درباره یكی دیگر از خدماتشان صحبت میكند كه خیلی جالب توجهتر و بامزهتر است؛ آن كوههای گوشت كه خانمهای فالاچی ازشان ترسیده بودند، در حقیقت نیروهای دورهدیده این شركت برای محافظت از افراد یا اشیای مورد خطر واقع شده هستند. بادیگاردهایی با كت و شلوار تیره (عین توی فیلمها) كه گرچه در نظر اول رفتارشان تصنعی به نظر میرسد اما وقتی بیشتر دل به دلشان بدهی، میبینی كه خب چیزی از محافظان شخصی سیاستمداران كم ندارند.
قضیه جدیتر میشود
فراهانی میگوید: «ما كارمان را با ترس و لرز شروع كردیم؛ ترس از اینكه آیا جامعه فعلی ایران توانایی هضم كار ما را دارد؟ حدود 6 سال به صورت گزیده كار كردیم تا امسال كه تصمیم گرفتیم تبلیغات عمومی انجام بدهیم و بیاییم به سطح جامعه. خوشبختانه استقبال خوبی از كارمان شد و الان از یاغچیآباد گرفته تا نیاوران پرونده داریم. موردی نبوده كه وقتی كارش تمام شده باشد، دعایمان نكند. این پشتگرمی ماست.»
از ماه گذشته كه قانون انتشار آزاد اطلاعات به تصویب رسیده، امیدواری برای جدیتر شدن كار كارآگاهان خصوصی بیشتر شده. هر چند تا جا افتادن این قانون و همینطور فرهنگ استفاده از آن ها راه دور و درازی در پیش داریم. ضمناً به زودی آرمهای خاصی كه برای كارآگاهان خصوصی طراحی شده، به آن ها داده میشود تا كارشان را شروع كنند؛ این كارآگاهان توسط نیروی انتظامی دوره دیدهاند و غالباً از نیروهای بازنشسته خودشان هستند. آرمهای مورد نظر هم چیزی مثل آرمهای اداره FBI آمریكاست كه كارآگاهان ایرانی با داشتن آن ها در جیب، احساس اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهند كرد!
اما درباره بادیگاردها؛ به نظر میرسد استفاده از محافظ شخصی، امری تجملاتی و تشریفاتی، خاص آدمهای مرفه و انگشتنمای جامعه باشد. اما فراهانی میگوید: «در بحث اسكورت، سه اصل امنیتی داریم؛ در مورد اول، اشخاصی مثل رئیس جمهور یا افراد رده بالای مملكت مورد نظرند كه هدف سوءقصدكننده، كشتن اوست. در مورد دوم، افراد مرفه و پولدار هدف قرار میگیرند كه معمولاً ربوده شده و برای آزادیشان درخواست پول میشود. اما در مورد سوم، مثلا شما مهمان خارجی دارید و نگرانید مبادا در خیابان مورد حمله قرار بگیرد.
شما برای حفاظت اشخاص نمیدانید به چه نهادی باید مراجعه كنید؛ نه سپاه، نه نیروی انتظامی و نه هیچ جای دیگر به شما نیرویی نمیدهند. شركت ما اشخاص سیاسی یا دولتی را اسكورت نمیكند، ما به عموم مردم خدمات میدهیم.»
هدیه ویژه
یكی از بخشهای جالب توجه كار شركت كارآگاهان خصوصی، قسمت «هدیه ویژه» است. فراهانی درباره آن توضیح میدهد: «در اروپا و آمریكا این بحث جا افتاده اما در آسیا و خصوصاً در كشور ما، این كار خیلی نویی است. هدیه ویژه در حقیقت غافلگیری سوژه و فراهم كردن یك موقعیت خاص برای اوست. چیزی كه متاسفانه برای اجرایش در ایران مشكلات زیادی پیش پای ما قرار میگیرد. مثلاً دوربین مخفیهای خارجی را ببینید، بلاهایی به سر شهروندانشان میآورندكه اگر اینجا یك دهمش را انجام بدهی، طرف داغ میكند. سطح جامعه ما چنین شوخیهایی را نمیپذیرد اما اگر خصوصی باشد، قضیه فرق میكند.»
فراهانی میگوید علاوه بر موارد بالا، به دلیل كمبود نفرات، بخش هدیه ویژه فعلا مسكوت نگه داشته شده و فعالیت چندانی ندارد. اما كلیت قضیه چنین چیزی است: «مثلاً شما میخواهید به كسی كادو بدهید، ما اطلاعات او را از شما میگیریم و با توجه به آن سناریویی مینویسیم. به عنوان مثال یكی از مواردی كه اجرا كردیم و از آن خیلی هم استقبال شد، این بود كه در عرض سه ساعت ده تا خانم از آن آقا خواستگاری میكردند. این یك سناریوی ساده بود و متاسفانه ما نمیتوانیم مواردی مثل سناریو رده A را اینجا اجرا كنیم. چون كار از فضای چندمتر یا چند نفر فراتر میرود و از وسایل بسیار پیشرفته و امكانات خاص استفاده میكنیم.»
فراهانی میگوید بعضیها درباره خود كادو سوال میكنند: «در انتهای كار، فیلمی كه در جریان ماجرا از طرف تهیه میشود را به عنوان كادو تقدیم میكنیم. دیگر تا آخر عمرش با دیدن آن فیلم، حالش عوض میشود!»
به گفته او قشر جوان است كه از چنین نوآوریهایی استقبال میكند و نسل قدیم به دلیل تفاوتهای فرهنگی، چندان از این بازیها خوششان نمیآید.
خلاصه ماجرا
شركت «كاشففرازان اطلاعات ایرانیان» كه با نام اختصاری «مركز اطلاعات ایرانیان» فعالیت میكند، اولین و تا جایی كه ما خبر داریم تنها شركت كارآگاهی خصوصی ایران است. این شركت از چند سال پیش كار خود را شروع كرده اما در چهار سال گذشته فقط پروندههای ارجاع شده به وكلای پایه یك دادگستری را قبول میكرده است. تا اینكه از ابتدای امسال سیاست مسئولان این شركت تغییر كرده و تصمیم گرفتند خدمات كارآگاهی خود را به عموم جامعه تعمیم بدهند.
تحقیقات ازدواج، تحقیقات كاری و اسكورت، از جمله مهمترین خدماتی است كه این شركت به مشتریان خود ارائه میكند؛ مثلاً شما در هنگام شروع معامله با شركتی ناشناس، میتوانید از این كارآگاهان كمك بگیرید و ببینید آیا طرف معاملهتان صلاحیت لازم را دارد یا نه. اما جالبترین بخش كار، تحقیقات ازدواج و اسكورت است كه درباره آن ها با «فراهانی» كارشناس شركت مفصلاً صحبت كردیم.
تماشای بادیگاردهای گردنكلفت این شركت كارآگاهی، تجربه جالبی بود كه متاسفانه نتوانستیم شما را در آن شریك كنیم. در حین گفتوگو هم بارها ضبط صوت خاموش شد تا فراهانی راحتتر صحبت كند.
حالا اگر خیلی دوست دارید از خدمات كارآگاهان خصوصی استفاده كنید، كنجكاو دیدن بادیگاردها هستید یا میخواهید فرم درخواست همكاری (استخدام) شركت را پر كنید، فرصت را از دست ندهید!
source:
http://www.jour4peace.com/main1.asp?a_id=245 |
|