كنترل پنل             جستجو               پرسشهای متداول            .:: آخرین پست‌های انجمن ::.            لیست اعضا            مدیران سایت             درجات        ورود
فهرست انجمن‌ها -> علمي-آموزشي، اجتماعي، فرهنگي -> انجمن ادبي
پاسخ دادن به این موضوع رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3, 4  بعدی
یه شعر!!!!!!!
پست تاریخ: شنبه 4 آذر 1385 - 23:56    
pesi
شروع فعاليت
شروع فعاليت


پست: 25
عضو شده در: 22 شهریور 1385
محل سکونت: mashhad
blank.gif


امتياز: 226

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

اينم يكي ديگه كه بدونين راست ميگم Very Happy

ای که روزی دبیر خواهی شد

آدمی سر به زیر خواهی شد!

چون که کار تو هست آموزش

فوری ای دوست پیر خواهی شد!

زلف افشان تو بخواهد ریخت

مثل ماه منیر خواهی شد!

وان سبيلت شود سپید چو برف

واقعاً دل پذیر خواهی شد!

تو به حسرت خوران باد به دست

روزگاری امیر خواهی شد!

گرچه دستت زمال و جاه تهی است

در قناعت شهیر خواهی شد!

در کف باکفایت همسر

هم چو یاران خمیر خواهی شد!

لیک گر فکر خود نمایی جمع

احتمالاً وزیر خواهی شد!!!

زود بگينااااا!!!!!!!!!!!!

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: شنبه 4 آذر 1385 - 23:59    
pesi
شروع فعاليت
شروع فعاليت


پست: 25
عضو شده در: 22 شهریور 1385
محل سکونت: mashhad
blank.gif


امتياز: 226

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

اينم خودم گفتم با اجازه بزرگترا
( پاي نشُسته توي كفش سهراب )


« به سراغ من اگر مي آييد »

« پشت هيچستانم »

كمي آن سوي تر از مركز شهر

توو خيابون رضا

اهل مشهد نيستم ، از خطه ي گورستانم !!!! خنده به تمام معنا

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 5 آذر 1385 - 00:21    
bahar
سَرور ماست!
سَرور ماست!


پست: 873
عضو شده در: 16 مرداد 1385

blank.gif


امتياز: 8091

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

مرحبا به این جمع شاعرانه آفرين آفرين Surprised

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 5 آذر 1385 - 00:28    
pesi
شروع فعاليت
شروع فعاليت


پست: 25
عضو شده در: 22 شهریور 1385
محل سکونت: mashhad
blank.gif


امتياز: 226

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

ديدم نزديك انتخابات هستش يه شعر انتخاباتي براتون گذاشتم Laughing

دوش بـا دلبــــری سیـــاسـت باف من سـوال و جواب می کــــردم

گاهـــی آن گـل اذیتـــم می کـــرد گــه من او را عـذاب می کـــردم

حرف ها می زد از سیاست و مــن حــرف او را خــراب می کـــــردم

گـــه مــرا او مجـــــــاب می فرمـود گـه من او را مجــــاب می کردم

مخفـــی از او در آتـش عشقـــش دین و دل را کبــــاب می کردم

بـه هــــوای لب چــو ســــاغــر او دیده را غـــرق آب می کـــردم

انتخـــــابــــــات گفــت بـــود آزاد من کـــه فکـــر جواب می کردم

گفتـــم ای مــــه نمی کنـــم باور زان که با خود حساب می کردم

انتخــــابــــــات گـــــر کـــه بود آزاد مـن تــو را انتخـــاب می کردم!!!

خوب بود ؟؟؟؟؟ Mr. Green

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 5 آذر 1385 - 01:01    
pesi
شروع فعاليت
شروع فعاليت


پست: 25
عضو شده در: 22 شهریور 1385
محل سکونت: mashhad
blank.gif


امتياز: 226

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

اينم تعريف بحر طويل و يه بحر طويل با حال در مورد..... Laughing خودتون بخونين ميفهمين Very Happy

شعر زير در قالب ( بحر ِ طويل ) سروده شده. بحر طويل ، به شعري گفته مي شود كه هر مصراع آن چند سطر است. مصراع ها هم داراي قافيه ي پاياني هستند و هم قافيه ي مياني. بحر طويل هاي مطلوب فارسي زبانان ، از تكرار تعداد نامحدوي ركن (فعلاتن) پديد مي آيد،. هر مصراع ، هم قافيه ي پاياني دارد و هم قافيه مياني. بنيان گذار اين قالب شعري ، طرزي افشار بوده است. بحر طويل هاي اوليه، جنبه ي كاملاً رسمي و جدي و با محتواي مذهبي يا عرفاني بوده ؛ ولي از مشروطيّت به اين طرف ، با بياني طنزآميز ، درباره ي مسائل اجتماعي ، سياسي و گاهي عاشقانه سروده شده اند.


بود در كوچه ي ما كهنه گدايي، كه چهل سال در اين كار پر از زحمت و كم سود نياسود و تن خويش در انديشه ي پي ريزي مستحكم اين شغلِ گران قدر بفرسود و بسي تجربه اندوخت و ره و رسمِ گدايانه ي اين شغل بياموخت كه در رونق و در گسترش شغل شريفش ببرد راه به جايي!

روزي اين نابغه ي دهر، بگرديد توي شهر و همي كرد تكاپوي و به اطراف و به اكناف و به هر برزن و هر كوي ، چپ و راست نظر كرد به آن سوي و پسنديد سه تا نقطه ي پرآمد و شد را و سپس گشت روان جانب كاشانه و شد خرم و خرسند ز توفيق كذايي!

بهر همكاري و همياري و پي ريزي يك شركت بي پايه و سرمايه ي خود از پسر و دختر و از همسر خود از پسر و دختر از همسر خود خواست كه هر يك زمحلات سه گانه بگزينند مكانيّ و گشايند دكانيّ و ببندند ره عابر و گيرند از او پول دو ناني و چو شد جمع ز اندوخته ها پول كلاني، سر هرهفته سپارند به بانكي به حساب وي ، تا او سر فرصت همه ي پرسنل خويش رساند به نوايي!

حال وي صاحب سرمايه و ويلا شده و شهره و والا شده و مال چندين ده و پاساژ و جز اين ها شده ؛ با دبدبه و كبكبه و ثروت قارون ، هنوزم كه هنوز است نداده است زكف، هيچ يك از آن سه گران مرتبه كانون تجاريّ و كنون چند نفر از نوه هايش به تلاشند كه از شركت وي ، شعبه اي ايجاد كنند توي هاوايي!

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: یکشنبه 5 آذر 1385 - 09:23    
niyosha488
کاربر فعال
کاربر فعال


پست: 1537
عضو شده در: 11 مرداد 1385

blank.gif


امتياز: 14831

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

تعریف عشق
عشق فقط در عشق رشد می کند. عشق محتاج بستری عاشقانه است- این را باید به عنوان مهمترین وبنیادی ترین اصل به خاطر داشت. عشق ، تنها در بستری عاشقانه قادر به رشد وفزونی است. عشق تحت تاثیر امواج وبازتابهای عاشقانه در محیط ، پرورش می یابد. اگر پدر و مادر هر دو عشق بورزند، آنهم نه فقط به کودک، بلکه با یکدیگر نیز رابطه عاشقانه داشته باشند، اگر عشق در فضای خانه جاری باشد، آنگاه کودک نیز همچون موجودی از خمیرهء عشق ، رفتار می کند و هیچ گاه این سؤال که : ( عشق چیست؟ ) برایش پیش نمی آید. او معنی عشق را از همان ابتدا در می یابد، زیرا عشق تبدیل به شالوده وخمیرهء وی شده است.
عشق را نمی توان تعریف کرد؛ برای عشق، تعریفی وجود ندارد عشق همچون تولد، مرگ، خدا و مراقبه، یکی از آن چیزهای توصیف ناپذیر است که آن را نمی شود تعریف کرد.

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: چهار‌شنبه 8 آذر 1385 - 00:54    
bahar
سَرور ماست!
سَرور ماست!


پست: 873
عضو شده در: 16 مرداد 1385

blank.gif


امتياز: 8091

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

فکر کنم همتون این چیزایی که اینجا گذاشتین از خودتون بود
حالا بود یا نبودش اصلا ولش .منم سه بیت شعر یه جا دیدم(واقعا پر معنیه ) خیلی خوشم اومد براتون میذارم
Embarassed
می شود پردۀ چشمم،پر کاهی ،گاهی
دیده ام هر دو جهان را به نگاهی،گاهی
وادی عشق بسی دور و دراز است ،ولی
طی شود جادۀ صد ساله به آهی،گاهی
در طلب کوش و مده دامن امید ز دست
دولتی هست که یابی سر راهی ، گاهی
اقبال لاهوری

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست: libero (چهار‌شنبه 8 آذر 1385 - 12:21)

پست تاریخ: چهار‌شنبه 8 آذر 1385 - 11:10    
niyosha488
کاربر فعال
کاربر فعال


پست: 1537
عضو شده در: 11 مرداد 1385

blank.gif


امتياز: 14831

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

بامداد
--------

سالی ديگر بدون بامداد. مرداد و شهريور ياد آور سفر بامداد و اميد است . بزرگانی که در دلهای ما زنده اند. بزرگانی که قدر آنها را نه در زنده بودن و نه در مردن دانستند. حالا هی نبش قبر شاعرات قل قل ميرزائی راه بيندازند و برسی اشعار زير خاکی
می دانی منظورم کيا هستند و شاعران زير خاکی کيا ...
ساده می گويم به بامداد ظلم می کنند به اميد به فروغ ...حتی به نيما و سهراب که تا بلوی تفاخرشان شده ظلم می کنند ... کنگره های آنچنای برای فلان شاعر نه چندان مطرح قرن ۴ و ۵و ۶ ... اما برای شاعری جهان وطن مثل بامداد ؟ هيچ
به قول خود شاملو :

بامدادم آخر
طليعه ی آفتاب ...

به شادی می نويسم :
« اگه تا عمر داريم گريه کنيم باز کمه »
افسوس از طوفان کلام بامداد .

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: چهار‌شنبه 8 آذر 1385 - 12:21    
libero
عضو گروه مديريت آفتابگردان
عضو گروه مديريت آفتابگردان


پست: 1175
عضو شده در: 16 آبان 1384
محل سکونت: تهران
iran.gif


امتياز: 11304

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی ارسال email

آفرين آفرين آفرين

آفرين چقدر شعرها زيبا و پر معني هستند

البته بعض هاش هم جالبن Embarassed

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:

پست تاریخ: جمعه 10 آذر 1385 - 01:31    
bahar
سَرور ماست!
سَرور ماست!


پست: 873
عضو شده در: 16 مرداد 1385

blank.gif


امتياز: 8091

عنوان: خواندن مشخصات فردی ارسال پیام شخصی

سر از بالين اندوه گران خويش برداريد
همه بر آستان مرگ راحت سر فرود آريد
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه مي دانيد؟
چرا زين خواب جان آرام شيرين روي گردانيد؟

[ وضعيت كاربر: ]

تشکر کردن از پست  پاسخگویی به این موضوع بهمراه نقل قول 
تشکرها از این پست:


نمایش پستها:                 مشاهده موضوع قبلی :: مشاهده موضوع بعدی  
پاسخ دادن به این موضوع
 
رفتن به صفحه قبلی  1, 2, 3, 4  بعدی
صفحه 3 از 4

تمام زمانها بر حسب GMT + 3.5 Hours می‌باشند
 Related Topics 


 information 

 

پرش به:  
شما نمی توانید در این بخش موضوع جدید پست کنید
شما نمی توانید در این بخش به موضوعها پاسخ دهید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش ویرایش کنید
شما نمی توانید موضوع های خودتان را در این بخش حذف کنید
شما نمی توانید در این بخش رای دهید


Copyright 2004-2024. All rights reserved.
© by Aftabgardan Cultural Center : Aftab.cc